خانم ویدا فرهودی با سلام و سپاس از اینکه دعوت ما را به مصاحبه پذیرفتید. این نخستین باری بود که شما در کنگره سازمان ما میهمان بودید. آیا می توانید احساس تان رادر این زمینه با ما در میان بگذارید؟ چه از زمانی که دعوت به اطلاع شما رسید و چه در آن زمانی که از نزدیک و در سالن کنگره شاهد و نظاره گر روند جاری آن بودید.
1-با سپاس از طرح این پرسش ها باید بگویم که صمیمیت در پرسش هایتان موج می زند:همان صمیمیتی که در دعوت من به کنگره وجود داشت و باعث شد انتظار شرکت در کنگره را با خوشحالی و کنجکاوی داشته باشم.خوشبختانه این محبت و صمیمیت در طول روزهای کنگره هم بر فضا حاکم بود و از خشکی ناگزیر مطالب سیاسی مطرح شده می کاست.افزون بر این دموکراسی به شکل چشم گیری در نحوه ی پرداخت به سوال و جواب ها به چشم می خورد.
میزان مشارکت زنان در کنگره را چگونه دیدید؟
۲-زنان در گفتگوها فعال و محکم بودند گر چه به سبب شمار کمترشان در برابر شمار آقایان به نسبت کمتر در طرح سوال و جواب ها شرکت داشتند.خیلی خوشحال شدم که دیدم دوستان زنی از راه های بسیار دور(مثلا کانادا) دشواری رفت و آمد را متحمل شده اند تا با شوق در کنگره شرکت کنند.معلوم می شد که از شرکت در کنگره بهره می گیرند و کوله بار خودشان هم مملواز مطالب مطرح کردنی است برای کنگره و شرکت کنندگانش. در نهایت باید بگویم که خوشبختانه به سبب همان فضای دموکراسی که به آن اشاره کردم،در مجموع لزومی نمی بینم به زنان جدا از مردان بنگرم. به باور من در این جمع زن و مرد بودن نباید چندان در نظر گرفته شود.
در یکی از نشستهای جوار کنگره، پانلی برگزار شد که به جوانان اختصاص یافته بود. ضمن استقبال از این حرکت کنگره، و بر پایه شواهد بسیار، آن گروه از این نسل جوان که علاقه مند به سیاست است، در جستجوی پاسخ به پرسشها و نکات نا شکفته بسیاری در ذهنشان نسبت به تاریخچه سازمان بویژه در سالهای قبل از انقلاب، هستند. بنظر شما در وضعیت کنونی سازمان، چه مشکلاتی در راه برقراری ارتباط میان سازمان و نسل جدید جوانان وجود دارد؟
۳-ببینید سازمان ریشه های فکری،تاریخی و احساسی دارد با افرادی(اعضا یا هوادار) که اکنون بین چهل و پنج تا هفتاد سال سن دارند. نسل جوان چنان که به درستی گفتید راجع به گذشته(و تاثیر آن بر آینده) آکنده از پرسش (و شاید هم توّهم) است. ضمن این که سوال اصلی دیگری هم برایش مطرح است:این که سازمان سیاسی ای مثل سازمان فداییان خلق ایران اکثریت، با توجه به تغییرهای به وجود آمده در مشی اش نسبت به دوران انقلاب یا پیش از آن چگونه می تواند متشکل شود و جوان ها را به سوی خودش جذب کند. جوان هایی که اغلب مملو از اعتراضند و در صورت تشکل باانرژی شان کمکی عظیم به سازمان خواهند کرد.آن ها اما باید برای این آمدن نقطه نظرهایشان را مطرح کنند و بیشتر در بطن حرکت قرار گیرند. شاید برای این کاربرخورد اندیشه ها و دیدگاه ها با برگزاری نشست های رودر رو یا پالتاکی ره گشا باشند.
کنگره سازمان در شرایطی برگزار شد که ایران در یک بحران عمیق قرار گرفته است، که شاهد پیامدهای فاجعه بار سیاسی اقتصادی و اجتماعی آن برای درصد بسیار بالائی از مردم کشور هستیم. بنظر شما روند طی شده در کنگره و نتایج آن که در مصوبات و تصمیم گیری های سیاسی نمود پیدا می کنند، تا چه میزان متاثر از وضعیت کنونی ایران است؛ بویژه با در نظر گرفتن چه بسا مهمترین رویداد سیاسی یکماه آینده ایران، یعنی انتخابات ریاست جمهوری کشور، آیا مصوبات کنگره پاسخگوی نیازهای کنونی سازمان برای مواجه با رویدادهای آتی کشور خواهند بود؟
۴-به باور من مصوبات کنگره انعکاس شرایط بحرانی کشور اند. بنا بر این مصوبات حاصل وضعیت موجود تداوم بحران است. تداوم بحرانی که می تواند کشور ما را به فاجعه سوق دهد. پس باید در جهت برون رفت از وضعیت موجود و پیش از همه در پی تامین آزادی های سیاسی بود.
چنان که در مصوبات آمده است ” سازمان می کوشد مطالبه انتخابات آزاد به خواست و محور تلاش همگانی تبدیل شود.ما از برپائی کمپین برای انتخابات آزاد دفاع کرده و برای شکل گیری آن تلاش می کنیم”. به نظر من ضمانت اجرایی این مصوبات تسریع در وحدت چپ و اتحاد با نیروهای جنبش سبز و جنبش های کارگری در درون کشور است.
کنگره چه چیز کم داشت، که به نظر شما کنگره آتی باید آن را رفع کند؟
۵- همانطور که گفتم من از شرکت در این کنگره بسیار خوشحالم چرا که درهای یک خانواده ی سیاسی را به رویم گشود. گفتم خانواده چون به رغم طرح ضروری مباحث سیاسی و افتصادی که به نظر خشک می آیند(به ویژه برای منِ شاعر)، محبت، تساهل، تحمل و هم یاری به طورچشمگیری بر فضای کنگره حاکم بود.
در پاسخ به پرسشتان باید بگویم که به هر حال، چنان که گفتم، این نخستین بار بود که من در یک کنگره ی سیاسی شرکت می کردم. پس در باره ی کمبودهای احتمالی آن فعلا نمی خواهم چیزی بگویم(در هر صورت شاید هنوز زود باشد).
این که کنگره های سازمان به رویدادی معمول در حیات سازمان تبدیل می شوند (یا شده اند)، خوب است، بد است، طبیعی است، نشان بلوغ است، روندی خنثی است، …؟
۶- فکر می کنم در هر حزب یا سازمان سیاسی تبادل نظر دموکراتیک لازمه ی پیشرفت و بلوغ است پس گرد همایی بزرگی چون کنگره جهت بازبینی گذشته و تعیین نقشه ی راه آینده لازم است.در نتیجه این رویداد نه فقط امری طبیعی که ضروری به نظر می رسد.
پیام شما به خوانندگان کار و علاقه مندان به سازمان چیست؟
۷- به باور من، نخست این که آنچه در طول لااقل یک سال اخیر مطرح شده یعنی پروژه ی وحدت چپ بیشتر و فعالانه تر به پیش برود. نکته ی بسیار مهم دیگر جذب نیروی جوان(داخل و خارج از کشور )است که پیگیری اش برای جلوگیری از پیر شدن سازمان،ضروری به نظر می رسد.
با سپاس