در طی چهار سال گذشتە، دولت برآمدە از کودتا واقتدارگرایان حاکم، برای از میان برداشتن جنبشی کە در جریان انتخابات ۴ سال پیش شکل گرفت و پایە های حکومت اقتدار گرایان را بە لرزە درآورد، از هیچ کوشش و جنایتی دریغ نکردند. تظاهرات میلیونی مردم را با خشونت سرکوب کردند، تعداد زیادی از فعالین جنبش را در خیابان و در زندانها با قساوت و بیرحمی کشتند، عدە زیادی از فعالین جنبش را بە زندان انداختند و تعداد بسیاری را تا پای مرگ شکنجە کردند و تعدادی از جوانان پرشور فهیم و آزادیخواە را در در زندانهای مخوف کهریزک، اوین، رجایی شهرو… زیر شکنجە هلاک کردند؛ رهبران جنبش را در حصرخانگی قرار دادند؛ شوهای تلویزیونی از زندانیان براە انداختند و در رسانە های دولتی و خصوصی کارزار تبلیغاتی دامنه داری علیە جنبش سبز و رهبران و فعالانش بە راە انداختند، وآنرا “خار و خاشاک” و “فتنە” نام نهادند، و پیاپی خبرازمرگش دادند.
اما بە محض اینکە جو اختناق در اثر فشار بحرانهای متعدد و به مناسبت انتخابات اندکی تخفیف یافت، باردیگر جنبشی کە در عمق جامعە بە حیاتش ادامە می داد و بە آرامی در حال انکشاف و پویش و پالایش بود، فرصت یافت کە بە سطح بیاید و وجود و پایندگی اش را بە رخ بکشد و مطالباتش را مجدداً درشهرهای بزرگ طنین انداز کند و حاکمان را دچار کابوس سازد.
در ماە های اخیر شبح جنبشی کە برای کشتنش از هیچ ددمنشی دریغ نشدە بود و نمی شود، دوبارە بر فراز کشور در حرکت است و وجودش در همە جا قابل رویت است. این وجود وحضور همانقدر کە درمیان جامعە امید و آرامش ایجاد می کند باعث نگرانی و وحشت اقتدارگرایان حاکم و کابوس آنها شدە است. ازهمین روست کە در محافل قدرت، از بیت رهبر ومنابرنماز جمعە، از مراکز نظامی وامنیتی و روزنامەهای کیهان و رسالت و رجا نیوز گرفتە تا مجلس ومحافل مافیایی قدرت، همە از “فتنە” و ضرورت برائت از آن حرف می زنند و حتی کاندیداهای را که در گذشتە نزدیک بە جنبش بودند را وادار می کنند کە از “فتنە” اعلام برائت نمایند و با مقام ولایت بیعت کنند. روزنامە کیهان نسبت بە بازگشت “فتنە”، پیاپی و بە هر مناسبتی هشدارمی دهد. رهبر ازعدم پذیرش توبە توسط اهل “فتنە” نالە و فغان می کند؛ اکثریت مجلس، حتی پس از اعلام برائت کاندیدا های اصلاح طلب از “فتنە”، از دادن رای اعتماد بە آنها خوداری می کنند. هنوزخبری از رفع حصر رهبران “فتنە” و آزادی زندانیان سیاسی نیست و حتی فشار برآنها را بیشتر نیز کردەاند.
این کابوس یک کابوس حقیقی است. طرح وسیع مجدد شعارها و مطالبات جنبش توسط مردم و نتیجە انتخابات دورە یازدهم محافظە کاران حاکم را وحشت زدە نمودە است. آنها دیدند حریف قدری کە پس از چهار سال سرکوب سیستماتیک پر هزینە، توانست با طرح مجدد بخشی از مطالبات، جنبش مردم را بسیج و بە پای صندوقهای رای بکشاند و روحانی را بە پیروزی برساند، همین مردم “اهل فتنە” هستند. ازهمین رو ست کە آنها کامیابی دولت کنونی را نمی خواهند، زیرا آنرا کامیابی جنبش و مردم می فهمند. بهمین دلیل با استفادە از ساز و کارهایی کە در اختیار دارند تلاش کردند وخواهند کرد، با جلوگیری از ورود افرادی کە سابقە نزدیکی با جنبش داشتە ودارند بە کابینە، و با قرار دادن عناصرمحافظە کار در ترکیب کابینە، مانع پیگیری مطالبات وعدە دادە شدە بە مردم گردند ودولت تازە را در جهت منافع جریان حاکم هدایت کنند. استراتژی آنها مهار وکنترل همزمان دولت و پیشگیری از نفوذ جنبش سبز وجلوگیری از تبدیل جنبش بە بدیل جریان حاکم ونا امید کردن مردم از روحانی و اصلاح طلبان و ضربە زدن بە همبستگی مردم است. متاسفانە محافظە کاران تا کنون موفق شدەاند گامهائی درجهت تحقق استراتژی شان بە پیش بردارند و نشان دادەاند در این راە قاطع تراز روحانی عمل می کنند. آنها مانع ورود کاندیداهای موثر اصلاح طلب بە کابینە شدند، افرادی مانند پور محمدی، رحمان فضلی و … را وارد کابینە روحانی کردند و با عدم رای بە سە کاندیدای روحانی، راە را جهت سمت دهی بیشتر کابینە در جهت تامین منافع و مقاصد محافظە کاران، هموار کردند.
نحوە رفتار مجلس بر سر بررسی و رای بە کابینە روحانی تا حدود زیادی رویە و رویکرد مجلس نسبت بە دولت جدید و برنامە هایش را ترسیم کرد. این رویە اگر ادامە پیدا کند، کە بە نظر می رسد در مجلس از حمایت اکثریت نمایندگان بهره مند است، انجام وعدە ها و برنامە های روحانی را با چالشهای جدی روبرو خواهد ساخت. اینطور که پیداست، کە روحانی در تنگنای مجلس تحت کنترل محافظە کاران ورویە بیش از حد مدارا جویانە اش با محافظە کاران و بازندگان انتخابات، از همین نخستین گامها، گرفتارشدە است و بر خلاف پیشبینی های خوشبینانە پیشین، محافظە کاران همچنان در برخورد با روحانی و تمکین بە مطالبات و رای مردم از خود سر سختی نشان می دهند وعقب نشینی های آشکار روحانی و دادن امتیازتی کە وی تا کنون بە بلوک قدرت دادە ضمن آسیب رسانی به اتوریته خود روحانی در سطح جامعه، نتایج مورد انتظار رئیس جمهور را نیز بدست ندادند.
این امتیاز دادن ها، کە در مغایرت آشکار با وعدە های انتخاباتی روحانی قرار دارند، بخصوص پذیرش جنایتکارشناختە شدە ومنفوری مانند پورمحمدی بە عنوان وزیردادگستری، ، تا کنون سبب بد بینی و یاس وواکنش شدید و بە حق، آندسته از مردم کە درانتخابات بە امید گشایشهای سیاسی واقتصادی بە روحانی رای دادند، گردیدە وتقاضای برکناری پور محمدی، ابعاد وسیعی پیدا کردە است.
طبیعتاً مادامی کە روحانی رویە خود را تغییر ندهد و بە باج خواهی بازندگان انتخابات تمکین کند ، – همچنا ن کە در جریان چیدمان ترکیب کابینە مشاهدە شد-، محافظە کاران دست از رویە فضاسازی و تهدید برنخواهند داشت. اما اگر روحانی قرص و محکم و با تکیه به مردم در مقابل باج خواهی های جریان مسلط برمجلس بایستد، درآنصورت احتمال عقب نشینی مجلس و ا یجاد خدشە دراستراتژی مهارمحافظە کاران بە مراتب برای وی بیشتر خواهد بود.
روحانی اگر بخواهد، مقاومت در برابر بلوک قدرت را بر گزیند دیگر نباید زمان را از دست بدهد. حال کە قرار است سە کاندیدای دیگر بە جای کسانی کە مجلس بە آنها رای ندادە توسط روحانی معرفی شود بهترین فرصت برای مقاومت در مقابل باج خواهی مجلس است. اگر روحانی متوسل بە مقاومت شود، بدنە جامعە وحتی مجلس در قبال آن بی تفاوت نخواهند ماند. اما چنانکە رویە کنونی ادامە پیدا کند نا امیدی و انفعال و درنیروی اجتماعی رای دهنده به روحانی بوجود خواهد آورد و بە تبع آن قدرت چانە زنی وی در بالا تضعیف خواهد شد و او موفق بە عملی کردن وعدە های انتخاباتیش نخوهد شد. انداختن فاصلە میان روحانی و حامیانش وایجاد یاس درجامعە جزیی از استراتژی محافظە کاران حاکم است؛ محافظه کاران می دانند: مادامی کە چتر حمایت جنبش سبز بالای سر روحانی باقی است و مردم از روحانی نا امید نگشته اند، نمی توانند قدرت را همچنان ازآن خود، نگاە دارند. روحانی بدون حما یت و همراهی بخش وسیعی از هواداران جنبش سبز نمی توانست رئیس جمهور شود، بهمن دلیل بدون ادامە این حمایت و همراهی نمی تواند وعدە های ا نتخاباتیش را چنانکە هنوز بە آنها وفادار ماندە باشد عملی کند؛ اما حفظ این «چتر حمایت»، مستلزم مقاومت و وفاداری رئیس جمهور بە وعدە های انتخاباتیش و اجماعی است کە پیرامون کاندیدا توری وی شکل گرفت.