سرکار خانم دکتر معصومه ابتکار
معاون محترم رئیس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست
موضوع: دعوت برای دیدار از ریگزار هامون
خبر ارائه لایحه حفاظت از تالابهای کشور از جمله دریاچه هامون در کنار تالاب های، هورالعظیم، بختگان، پریشان و میقان آنهم در آینده، اگرچه مسرت بخش است اما متاسفانه برای هامون بمثابه نوشدارو بعد از مرگ سهراب می باشد. در مورد دریاچه هامون در استان سیستان و بلوچستان ما حتی شاهد بظاهر همدردی های رایج کلامی و لفاظی های متداول مسئولین نظیر “دلسوزی برای مردم محروم و رنج کشیده استان “و غیره نیز نبودیم. این در حالی است که حدود دو ماه پیش حضرتعالی بلافاصله در دومین روز کاری خود با هلیکوپتر از دریاچه اورمیه بازدید نموده و در نخستین جلسه رسمی کابینه یازدهم که در بیست و هفتم مرداد ماه برگزار شد تصمیم به تشکیل کارگروه نجات دریاچه ارومیه گرفته شد، کابینه ای که بیشترین درصد آراء را در سطح کشور از همین استان محروم و رنج دیده کسب نمود ، اما نمی دانیم چرا صدای مظلومیت آن هرگز به گوش دولتمردان و زنان در تهران نمی رسد؟ دولت تدبیر و امید بیشترین آراء را از سیستان و بلوچستان کسب می کند اما اولین اقدام آن تشکیل کارگروه نجات دریاچه ارومیه می باشد که خود اقدام بجا و برحق است. اما در مورد هامون چی؟ براستی دلیل تبعیض بین ارومیه و هامون چیست؟ آیا این به دلیل فاصله طولانی تا تهران است که شما زجرناله های هامون را از زیر خروارها شن و ماسه نمی شنوید؟
نابودی هامون قتلی بود تدریجی که حتی قبل از دولت اصلاحات آغاز شد و در طی ٨ سال گذشته شتابی مرگبار یافت. قتلی که مسببین اصلی آن دولت افغانستان و نهادهای مختلف دولت ایران از جمله سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت خارجه، وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی در کنار عوامل تغییر اقلیم و خشکسالی هستند. امیدواریم حضرتعالی و بقیه مسئولین محترم هر چه زودتر برای بازدید دیرهنگام از این قتلگاه غم انگیز قدم رنجه فرموده و از نزدیک شاهد ویرانی و آوارگی دهها هزار سیستانی باشید که از هستی ساقط شده اند. افغانستان با نقض سالانه حدود ۸۲۰ میلیون متر مکعب حق آبه دریاچه هامون باعث مرگ تدریجی آن شد، و ظاهرا دولتمردان ایران کوچکترین اعتراضی در این مورد نکردند. حتی در اوایل دی ماه ١٣٨٩ که جمهوری اسلامی انتقال مواد سوخت توسط ١۶٠٠ تانکر به افغانستان را متوقف نمود. در آن زمان مارشال محمد قسیم فهیم، معاون اول رئیس جمهوری افغانستان بلافاصله به ایران آمد و با جناب آقای محمدرضا رحیمی، معاون رئیس جمهورایران دیدار نمود. اعتراض ایران فقط نسبت به دسترسی نیروهای ناتو به سوخت ترانزیتی از طریق ایران بود و بس ! هیچ صحبتی در مورد حقابه دریاچه هامون به میان نیامد. همانگونه که در رژیم گذشته نیز منافع مردم سیستان قربانی خودکامی ها شد. خودکامی هایی که حتی وزیر دربار رژیم گذشته به آن لقب “خیانت” داد بود.
متاسفانه نمایندگان مجلس از سیستان که مدیون مالی مافیای سوخت ترانزیتی در زابل و زاهدان هستند دغدغه های دیگری دارند، و مرگ تدریجی هامون در اولویت های آنها قرار ندارد. در نتیجه آنها نیز سکوت را پیشه نمودند. شکوه ها و ناله از مرگ هامون، از بی مهری مسئولین و از درماندگی ما هزاران سیستانی بی پناه فراوان است. اما شرح این هجران و این خون جگر را می گذاریم تا وقت دگر. وقتی که دولت تدبیر و امید تصمیم بگیرد که حداقل یکی از مسئولین از جمله حضرتعالی را برای شنیدن ناله های محرومین و فاتحه خواندن بر سر مزار هامون به استانی بفرستد که بیشترین رای را به آن داده است. در این لحضات واپسین هامون مستحق یک دیدار می باشد. بنابراین در اسرع وقت چشم براه شما هستیم.
جمعی از مردم سیستان و بلوچستان
یکشنبه ١۴ مهر ١٣٩٢