یکشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۲

یکشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۲

یر اساس پيش‌بينی‌ها، حزب کارگر با اختلاف قابل توجهی در انتخابات بریتانیا پیروز شد
همان طورکه انتظار می رفت, که کیر استارمر رهبر حزب کارگر انگلستان بعد از ظهر امروز جمعه ۵ ژوئن , پس از استعفای سوناک نخست وزیر سابق, مورد استقبال چارلز...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
مسعود پزشکیان " اصلاح طلب" در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد.
شورای نگهبان، یک نهاد قدرتمند تحت کنترل و وابسته به رهبر جمهوری اسلامی، همیشه نامزدها را از نظر مناسب بودن ایدئولوژیک بررسی می کند. بسیاری از ایرانیان پس از تلاش...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
کمیته ملی کنفدرال اتحادیه ث-ژ-ت: برای پیشرفت اجتماعی و زیست محیطی با شکست دادن راست افراطی
راست افراطی برای جمهوری ما، برای دموکراسی ما و برای کارگران زن و مرد زهر مهلکی است. سندیکای ث-ژ-ت هیچگاه راست افراطی را با هیچ یک از ديگر نیروهای سیاسی...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟
از آن‌جا که در ایران هیچ گونه نظارت بی‌طرفی بر شمارش آرا وجود ندارد، حکومت هر رقمی را که دلش می‌خواهد اعلام می‌کند. در هر صورت، حتی اگر آمار حکومت...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟
بر خلاف اصولی مثل عدالت و آزادی، همبستگی تا قبل از میانه‌ی قرن نوزدهم، یعنی کمی پیش از آنکه به شعار جنبش کارگری تبدیل شود، مفهوم سیاسیِ پرطرفداری نبود ...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)
دختران، زنان و پسران و مردان با نه به حجاب اجباری و پذیرش حجاب اختیاری نشان دادند که از این به بعد این ما هستیم که ذهنی، روحی، عقلی و...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
سخنی با تحریمی‌ها و گپی با چپ ضدامپریالیست مدافع جلیلی!
با گروه اول خوشبختانه، متأسفانه؟ بیش از سی سال است درددل و پرسش بی‌پاسخ داشته‌ام. آنچنان که هر چه بنویسم تکراری است ولی حکم مشهوری در باب ممنوعیت تکرار در...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ملیحه محمدی
نویسنده: ملیحه محمدی

حضور «داعش» و حقوق زنان

احتمال ضعیف دیگری هم ممکن است به وجود آید که این بار، در رقابت میان هویت های «سنی مذهب ها» و «شیعه مذهب ها»، باز هم «بدن زنان» نشانه گرفته شود و این بار، تن زنان به عنوان معیاری برای «شدت اسلامی بودنِ» هر یک از طرف های معادله، مورد استفاده قرار گیرد! با این حال اگر چنین احتمالی به واقعیت تبدیل شود آنگاه چالش پیشین میان «بدن زن غربی» (به عنوان بدن آزاد و مستقل) و «بدن زن اسلامی» (به عنوان نماد هویت اسلامی و بومی)، جای خود را به موضوع مرکزی معادله جدید خواهد داد و چالش میان «بدن زن سنی مذهب» و «بدن زن شیعه مذهب» به موضوع رقابت نیروهای بنیادگرا مبدل خواهد شد.

 

مدرسه فمینیستی: برآمدِ برق آسای نیروهای جهادی «دولت اسلامی عراق و شام» معروف به «داعش» در بخش های وسیعی از سوریه و اخیراَ در عراق، اغلب دولت ها و نیروهای سیاسی و اجتماعی خاورمیانه را در بهت و نگرانی فرو برده است. این نگرانی و غافلگیری به حدی است که به ضرب قاطع می توان گفت تقریباَ هیچ یک از نیروهای سیاسی منطقه، تحلیل روشن و راهگشایی از برآمد این نیروهای جهادی و تأثیر حضور بلندمدت آنها در خاورمیانه ندارد. 

وقوع جنبش سبز در ایرانِ اکثریت شیعه، و بهار عربی در جوامع اکثریت سنی مذهب همچون تونس و مصر و…، سبب شد که رایحه خوش دموکراسی گرایی بر منطقه بوزد. تحت تأثیر این نسیم بیداری طبعاَ وزنه ی گفتمان های دموکراتیک و مدرن از جمله حقوق شهروندی، انتخابات آزاد، برابری حقوق زنان و مردان، رواداری میان پیروان مذاهب، و ارزش های حقوق بشر، تقویت شد و به سرعت رو به گسترش نهاد. مردم بویژه نسل های جوان منطقه که تشنه ی دموکراسی بودند توانستند این گفتمان و چالش جدید (چالش میان دموکراسی با دیکتاتوری) را  نسبت به چالش قدیمی و فرسایشی اعراب و اسرائیل، پُر رنگ تر سازند اما وقایع خشونت بار در سوریه، این روند مثبت در منطقه را که می توانست آینده ای بهتر برای تمامی نیروهای سیاسی و مردم کشورهای منطقه فراهم آورد، ضربه پذیر کرد و این روند را به سمت سیاهچاله ترسناکی تحت عنوان «جنگ شیعه و سنی» کشاند و بار دیگر می رود که گفتمان های جزم اندیش بنیادگرایان، بر دموکراسی خواهان، غلبه کند.

به خصوص امروز، با تکثیر و گسترش ناگهانی نیروهای جهادی «داعش» در عراق، به نظر می رسد چالش نوپای «دموکراسی/ دیکتاتوری» سراسیمه خود را به نفع تقویت گفتمان خونین و جزم اندیش «تقابل شیعه / سنی»، به پستوهای نمناکِ انفعال می کشاند. روشن است که حضور این چالش مخرب و بنیادگرا (به رغم آن که داعش بتواند بغداد را تصرف کند یا از عراق بیرون رانده شود) در منطقه ما، هر لحظه رنگ و بوی تاریخی عمیق و ماندگارتری به خود می گیرد و این، زنگ خطری برای همه دموکراسی خواهان و برابری طلبان است.

برخی کارشناسان سیاسی معتقدند که نیروهای داعش، صرفا یک گروه با اهداف مذهبی نیستند بلکه در واقع «گانگسترهایی» هستند بی جا و مکان و وامانده از کشورهای مختلف که در پوشش برقراری مقررات مذهبی خود، عمق فاجعه بار خشونت شان را پنهان می کنند. در کنار این برداشت، این تحلیل هم وجود دارد که سرخوردگی دولت های سنی مذهب منطقه از کمک های شان به «ناتو» در سقوط صدام و قذافی، باعث شده که آنان برای جلوگیری از به قول خودشان «هلال شیعی»، دست به عمل بزنند. به رغم این تفسیرها، واقعیت این است که نیروهای جهادی داعش توانسته اند ارزش های تعصب، تعبد، غیرت، جزم گرایی مذهبی، پدرسالاری، و برداشت های سلفی از اسلام، را تحت لوای مهار «هلال شیعه» در فضای منطقه بگسترانند و از همه مهم تر، می رود که «گفتمان جنگ شیعه و سنی» را به چالش مرکزی در منطقه تبدیل سازند.

در این میان پرسش مهمی که پیش روی زنان منطقه قرار می گیرد این است که به راستی با گسترش جنگ میان «شیعه و سنی» و جایگزینی آن با چالش قدیمی «اعراب و اسرائیل»، چه تاثیرهایی بر حرکت های برابری خواهانه و مدنی زنان خواهد داشت؟ در واقع سالیان دراز ـ نزدیک به هفتاد سال ـ گفتمان «جنگ اعراب و اسرائیل» تمام حرکت های منطقه را تحت تاثیر خود قرار داده بود و هیچ نیروی سیاسی-اجتماعی در منطقه نمی توانست بدون آن که نسبت خود را با این گفتمان مشخص سازد و نشان دهد که در کدام سوی این معادله دو قطبی قرار دارد، گام مهم و ماندگاری به پیش بردارد. اما با چرخش این گفتمان و تبدیل اش به گفتمان «جنگ شیعه و سنی» باید دید که این تناسب، همچنان تداوم خواهد یافت؟ و آیا نیروهای مؤثر جنبش های زنان منطقه برای برداشتن گام های مهم و مؤثرشان، همچون قبل، ناگزیر خواهند بود که نسبت خود را اکنون با این گفتمان جدید بنیادگرایانه مشخص سازند؟ و اگر باز هم چنین ناگزیری وجود داشته باشد اساسا چه دستاوردهایی خواهند داشت!

گمانه زنی های اولیه از تاثیر تفوق گفتمان جنگ شیعه و سنی بر روی مسائل زنان منطقه، حاکی از کمرنگ تر شدن مسئله حقوق مدنی زنان در اغلب جوامع مسلمان منطقه است. زمانی که گفتمان جنگ «اعراب و اسرائیل» بر گفتمان نیروهای انقلابی چپ و مذهبی، سلطه بلامنازع داشت، نماد اسرائیل که در منطقه ما با نماد غرب پیوند خورده بود، یکی از پایه های نمادین اش، حقوق و آزادی های زنان تلقی می شد. در واقع غرب (که اسرائیل به عنوان پایگاه آن در منطقه شناخته می شد)، یکی از ویژگی ها و نمادهای نکوهیده اش برای جهان اسلام، آزادی و حقوق زنان بود از این رو مخالفت و مبارزه با حقوق زنان، به نوعی مبارزه با غرب و اسرائیل هم تلقی و تبلیغ می شد. از سوی دیگر، یکی از نمادهای مهم هویت اسلامی بنیادگرایان در برابر غرب و اسرائیل، بر «بدن زن مسلمان» مستقر شده بود از این رو هر تحولی در منطقه، بسته به آن که در کدام سوی جبهه تقابل اعراب و اسرائیل قرار داشت، با «حقوق و آزادی های زنان» البته به فراخور نگرش و تلقی اش از بدن زن، پیوند برقرار می کرد. 

اما امروز که به تدریج گفتمان هفتاد ساله ی «تقابل اعراب و اسرائیل» جای خود را به گفتمان «تقابل شیعه و سنی» می دهد، جایگاه نمادین «زن مسلمان» نیز می تواند بار دیگر تغییر یابد زیرا به نظر می رسد که زین پس آن زن مسلمان دیروز نمی تواند نمادی برای شعله ور نگاه داشتن درگیری میان دو قطب متخاصم امروز، به حساب آید. به این اعتبار است که می توان با احتیاط نتیجه گرفت که: در سایه تغییر چالش مرکزی خاورمیانه و غلبه ی گفتمان تقابل شیعه/ سنی، «مسئله زنان» بویژه در کشورهای عرب منطقه، به کلی رو به افول و حاشیه نشینی بگذارد و در محاسبات سود و زیان تحولات منطقه ای، و در معادلات قدرت و سیاست درونی این کشورها، وزنه ای به حساب نیاید!

اتفاق دیگری نیز ممکن است در فضای تحولات منطقه رخ بدهد و آن این که: «بدن زن» با توجه به این که از زیر سیطره نماد مبارزه اسلامی و هویتی با غرب، به طور نسبی رهایی می یابد، ممکن است بتواند آرام تر و خارج از متن درگیری های بزرگ و پُر هزینه (که زنان در آن نقشی نداشته اند غیر از آن که «ناموس» این و آن باشند)، به حرکت های خود برای تغییر تدریجی در وضعیت تبعیض آمیز کنونی، ادامه بدهد.

احتمال ضعیف دیگری هم ممکن است به وجود آید که این بار، در رقابت میان هویت های «سنی مذهب ها» و «شیعه مذهب ها»، باز هم «بدن زنان» نشانه گرفته شود و این بار، تن زنان به عنوان معیاری برای «شدت اسلامی بودنِ» هر یک از طرف های معادله، مورد استفاده قرار گیرد! با این حال اگر چنین احتمالی به واقعیت تبدیل شود آنگاه چالش پیشین میان «بدن زن غربی» (به عنوان بدن آزاد و مستقل) و «بدن زن اسلامی» (به عنوان نماد هویت اسلامی و بومی)، جای خود را به موضوع مرکزی معادله جدید خواهد داد و چالش میان «بدن زن سنی مذهب» و «بدن زن شیعه مذهب» به موضوع رقابت نیروهای بنیادگرا مبدل خواهد شد. در صورت چنین احتمالی،  زنان با چالش های جدید و متفاوتی روبرو خواهند شد یعنی اگر گاهی ندرتی از آن چالش قدیمی، نصیبی می بردند و به دستاوردهای اندک حقوقی می رسیدند، اما حالا با چرخش گفتمان کلان منطقه ای، کسب آن دستاوردهای اندک نیز با موانع بیشمار روبرو خواهد شد.

البته احتمال دیگری که می توان در موردش اندیشه و گمانه زنی کرد، موضع گیری رهبران کشورهایی است که اکثریت جمعیت شان، شیعه مذهب اند. بی شک کشورهای با اکثریت شیعه، در منطقه خاورمیانه، به خصوص در عرصه منازعات خونین شیعه/ سنی، اقلیت محسوب می شوند، بنابراین شاید تغییر و تحول دیگری در رویکرد دولت های شیعی رخ دهد و دولتمردان شیعه، با دوراندیشی و با هدف حفظ منافع ملی شان، این بار «غرب» را متحدی برای «مهار توسعه طلبی و خشونت های طرف مقابل» تلقی کنند که در این صورت، احتمال دارد که با توجه به این متحد جدید، و حمایتِ تفسیرهای غیرسلفی اغلب روحانیان شیعه، وضعیت زنان در کشورهای شیعه مذهب به ناچار بهتر از خواهران شان در کشورهای سنی مذهب، بشود. همانطور که در دوره ی طولانی گفتمان تقابل و جنگ میان «اعراب و اسرائیل»، کشورهایی که در این معادله، بنا به دلایل مختلف  جزو اقلیت محسوب می شدند، برای تقویت خود و حراست از منافع ملی شان، متحد خود را در «غرب» می یافتند، و در نتیجه، ناگزیر بودند به حقوق و آزادی های زنان، بیشتر توجه کنند.

اندیشیدن به همه این احتمالات و پرسش های بزرگ، پیش روی ما زنان منطقه قرار دارد. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، حرکت های زنان تحت تاثیر این چالش ها و گفتمان های کلان منطقه ای قرار می گیرد و از آن متاثر می شود. طبعا هر تغییر حتا کوچک در این معادلات، به حضور آگاهانه یکایک زنان منطقه و مشارکت سازمان یافته ی گروه های متنوع جنبش های زنان در منطقه، بستگی تام دارد.

تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد, ۱۳۹۳ ۱:۳۴ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

یر اساس پیش‌بینی‌ها، حزب کارگر با اختلاف قابل توجهی در انتخابات بریتانیا پیروز شد

مسعود پزشکیان ” اصلاح طلب” در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد.

کمیته ملی کنفدرال اتحادیه ث-ژ-ت: برای پیشرفت اجتماعی و زیست محیطی با شکست دادن راست افراطی

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟

وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟

تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)