قتل دکتر شاپور بختیار در پانزدهم مرداد ۱۳۷۰، نه فقط ضربه ای شدید به نهضت مقاومت ملی ایران که بنیانگذار و رهبر خود را ازدست داده بود، وارد آورد، بلکه تمامی هموطنان آزادیخواه خواستار استقلال ایران و استقرار دموکراسی را با فقدان جبران ناپذیر دولتمردی بزرگ و رهبری شایسته روبرو کرد.
سردمداران نظام توتالیتر جمهوری اسلامی، می پنداشتند که با کشتن بختیار خواهند توانست مسیر مبارزه ی سرسخت ترین مخالف خود را که از اولین روزهای انقلاب اسلامی، و پس از آن با فرستادن پیام نوروز سال ۱۳۵۸ از مخفیگاه به ملت ایران آغاز کرده و تا آخرین روز حیات پر افتخارش به آن ادامه داده بود، مسدود کنند. زهی خیال خام و تصور باطل!
بختیار راه حصول آزادی و تحقق حقوق ملت و رعایت حرمت و حیثیت انسانی وهمه ی آحاد شهروندان را در نظامی دموکراتیک نشان داد و با یادگاری که از خود بجا گذاشت، زنده است و همیشه زنده خواهد ماند
بیست و چهار سال بعد از ششم اوت ۱۹۹۱، اگرچه دیگر احتیاجی به اثبات صحت همه ی پیش بینی های شاپور بختیار در خصوص انقلاب منفور اسلامی در ایران وجود ندارد، اما حقانیت راه و رسم و پایداری مردانه ی او در مبارزه با نظام برخاسته از آن انقلاب، سرمشقی است بزرگ و جاودانی و بیان و یادآوری مکرر آن ضروری برای قاطبه ی ملت و اقشار آگاه جامعه، خاصه نسل های بعد از بهمن ۵۷ کشور!
هر روز که از عمر نکبت بار جمهوری اسلامی می گذرد، شکاف غیر قابل ترمیم میان ملت و دستگاه فاسد و پلید حاکم عمیق تر و نفرت مردم از آن شدید تر می شود.
در اوضاع کنونی، هر قدر که کل دستگاه حاکمه ی رژیم توتالیتر مسلط بر کشور به ایجاد جوّ وحشت و اعمال شکنجه های قرون وسطایی و زندانی کردن افراد بی گناه و اعدام ها می افزاید، به همان اندازه دامنه ی مبارزات مدنی اقشار مختلف جامعه ابعاد وسیعتری می یابد؛ امری که گذار از جمهوری اسلامی به آینده ای قرین آزادی و حرمت انسانی را تسریع و گردانندگان بی شرم وجنایت پیشه ی نظام را بیش از هر زمان مستأصل کرده است.
فعالیت های گروههای اجتماعی با طرح خواست های صنفی و اجتماعی، و همچنین مبارزات مدنی دستجات مختلف اجتماعی که در نظام های دیکتاتوری برای کسب آزادی های فردی و عدالت صورت می گیرند، در مراحل رشد و تبدیل شدن به جنبش سیاسی مستلزم سازمانهای سیاسی با شعارها و اهداف روشن و برنامه ی اجرائی برای رسیدن به آن اهداف می باشند.
تحقق گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی نیز مستلزم شرکت کلیه ی اقشار ملت در یک جنبش سیاسی اصیل است و اصالت حرکت سیاسی در طرح آرمان ها و اهداف آن حرکت نهفته می باشد
دکتر شاپور بختیار مبانی اندیشه های سیاسی وبرنامه های اجرائی خود را با شعارهای: حاکمیت ملی، جدائی نهاد های دینی از ارکان حکومت، و تمامیت ارضی بیان داشت و فلسفه و اصول عقاید سیاسی خود را در میهن دوستی، آزادیخواهی و سوسیالیسم خلاصه کرد.
برای آشنائی عمیق تر نسل های جوان با شاپور بختیار و صفات برجسته ی او همچون شجاعت، پایداری در مبارزه و عقیده، و نیز اعتقاد وی به اصولی که او مکتب مصدق می نامید و مبارزه اش با استبداد، خودکامگی و فاشیزم و نازیسم، با ذکر شمه ای از والا ترین گفته هایش، کلام امروز را بپایان می بریم: “… موضوع اندیشه بنیادی سیاسی من در یک کلمه “انسان” است و هدف من نیکبختی اوست. من هر برنامه اجتماعی یا اقتصادی را همچون افزاری برای تحقق این هدف می پذیرم وچنین می اندیشم که انسان را در نقطه پیوند تولید و مصرف از دو دیدگاه متفاوت نگریسته اند و این خود تحلیلی است که سرانجام هدف را با وسیله جابجا کرده است؛ دانشمندان اقتصاد، انسان را به دیده ی”وسیله تولید” در دستگاه تولیدی نگریسته اند و عالمان اجتماعی به دیده ی “مصرف کننده”، و در این گیرودار خود انسان به دست فراموشی سپرده شده است…
و تنها اضافه می کنیم که ملت ایران برای رهایی از چنگال بختک شومی که آزادی و خوشبختی را بر او حرام کرده و موجودیت سترگ تاریخی او را به خطر انداخته باید عملاً از همه ی مظاهر این نظام رویگردان شود: حال که نه تنها هواداران دیرپای راه مصدق و بختیار با این نظام مبارزه می کنند، بلکه حتی بسیاری ازهمراهان روزهای نخست انقلاب اسلامی و همکاران روح الله خمینی و نخستین بانیان این «جمهوری» جهنمی نیز از آن رویگران شده اند و یکی پس از دیگری با کمال شهامت و احساس مسئولیت اظهار پشیمانی کرده، گاه از مردم طلب بخشایش دارند و رژیمی را که در ساختن آن شریک بوده اند آماج لعنت و نفرین خود می سازند، بر همه ی ماست که برای در هم پیچیدن طومار عمر این نظام ننگین از هر زمان متحد تر و آماده تر شویم.
در این راه، مردم ما باید از این پس، ازجمله، از شرکت در بازی های انتخاباتی این نظام که در واقع و تنها برای مشروع نمایاندن سلطه ی ویرانگر خود در داخل و خارج کشور برگذار می شود، اما عده ای مغرض و گروه هایی هنوز گمراه، با فریب خود و دیگران، به عنوان اصلاح دستگاهی از ریشه فاسد و گندیده، هرچندگاه ملت را به شرکت در آنها تشویق می کنند، بکلی خودداری ورزند؛ آری، مردم ما باید دیگر جداً باور کنند که آزادی و سعادت آنان هرگز از بالا و از سوی زندانبانان آنان نخواهد آمد؛ از این پس با عزم قاطع این بازی های اسارت آور را تحریم کنند و، با آغاز از این کار، خود را هرچه بیشتر برای انواع نافرمانی مدنی که مبارزه ای مسالمت آمیز اما قدرتمندانه است آماده سازند، مبارزه ای که می تواند این نظام وهر نظام خونخوار دیگر را، با همه ی داغ و درفش ها و زندان هایش خلع سلاح کند و از پای درآورد.
ایران هرگز نخواهد مرد
نهضت مقاومت ملی ایران
۱۵ مرداد ماه ۱۳۹۴
۶ اوت ۲۰۱۵