بحران اقتصادی و رابطه بحرانی حکومت با دولتهای منطقه و برخی دولتهای بزرگ جهان، اساس زندگی مردم و کشور را با دشورایهای بسیار روبرو کرده است.
واقعیت این است که این بحرانها و خطرات ناشی از آنها، عمدتا دست ساز حکومتاند. حکومت در طول سالیان، با اتخاذ سیاستها و شیوههای حکمرانی عقب مانده، استبدادی و یغماگرانه در داخل کشور و اتخاذ روشها ی بغایت نادرست در سیاست خارجی، کشور و مردم را در وضعیتی اسفناک قرار داده است.
صاحبنظران، اقتصاددانان و جامعه شناسان و … براین امرواقفاند و حتی کارگزاران متخصص حکومتی و دولتی نیزاذعان دارند که مردم ایران توانائی، صلاحیت و شایستگی مشارکت آزاد وفعال درسیاست، انتخابات و اداره امورکشور، دخالت بر روندهای جاری در کشور و پایان دادن به تسلسل بحرانها و خطرات ناشی از آنها را دارند.
مردم ما به عنوان مهمترین نیرو، ثروت وسرمایه اجتماعی وملی کشور، این حق و این ظرفیت را دارند که ایران را درمسیر عبور از بحرانها و درجهت رشد و شکوفائی اقتصادی، تامین منافع ملی و زندگی بهتر برای همه ایرانیان قرار دهند. با این وجود، هرچه از عمرحکومت بیشتر می گذرد، بیش از پیش مانع مشارکت و دخالت فعال مردم درامور کشور، از جمله مانع تحقق حق انتخابات شدن و شرکت در انتخاباتی آزاد و دمکراتیک شده است.
حکومت بعداز برجام، بجای بازکردن فضای سیاسی و تسهیل مشارکت همگانی در انتخابات، استبداد را بیشتر، دامنه انتخاب شدن را محدود تر و به زعم خود، قدرت خودرا مستحکم تر می کند.
رهبری، سپاه و شورای نگهبان، این بار بخش بزرگی از رهبران، پایه گزاران، کارگزاران و اصلاح طلبان مدافع ولایت فقیه و نظام را نیزاز حق انتخاب شدن در انتخابات پیش روی محروم کرده اند و با سرسختی و سماجت تمام در برابر حق مردم برای انتخاب شدن و انتخاب کردن کاندیدای مورد نظرشان ایستاده اند.
رهبر جمهوری اسلامی، آشکار و بدون هیچ ملاحظه ای مردم را نه برای انتخاب شدن، بلکه برای حمایت از تحکیم موقعیت حکومت خود به شرکت درانتخابات فرا می خواند.
رهبران جمهوری اسلامی از بدو تاسیس حکومت تا کنون، مردم ایران را تحت فشارها وسرکوبهای خشن، مورد تحقیر و اهانتهای فراوانی قرار داده اند، اما کمتر پیش آمده است که چنین بیپروا و با شیوه برده داران، مردم بزرگوار و شریف کشوررا حقیرو خوار بشمارند.
سیاست قلع وقمع وسیع کاندیداهای انتخاباتی توسط شورای نگهبان، دفاع صریح خامنهای وحمایت سپاه از این سیاست، فضای رستاخیزی سال ۱۳۵۳ پادشاهی را در اذهان تداعی می کند. این سیاست بحران در جامعه و دشواریهای زندگی مردم را شدت خواهد بخشید.
تکرار می کنم، مردم، بزرگترین ثروت وسرمایه اجتماعی وملی ما و مهمترین نیروی جامعه وکشور برای عبور از دشواریهاست. بزرگترین خطری که کشور، جامعه و متعاقب آن، زندگی مردم را تهدید می کند، فقط وجود بحران اقتصادی وتهدیدات خارجی نیست، بلکه مهمتر از آن، سیاست و روش خودکامه و ویرانگر حکومت مبنی بر حذف و جلوگیری از مشارکت آزاد و همگانی مردم در سیاست و انتخابات و اداره امور جامعه و کشوراست.
سکوت در برابر سیاست و روش خودکامه و ویرانگر و تمکین به آن به بهانه های گوناگون از جمله تحت عناوین: «مصلحت مملکت» و «اصلاح طلبی»، راه عبور از دشواریها نبوده و نیست.
عاقلان و دلسوزان آزادیخواه مملکت و همراه با آنان، بخش بزرگی از مردم، مخالف حکومت خودکامه، خواهان تضعیف و پایان دادن به خودکامگی و مدافع هموارکردن راه و تسهیل شرایط برای شرکت آزاد و فعال مردم در سیاست و انتخابات و اداره امور کشورهستند. تلاش و مبارزه فعال، مسالمت آمیز و همگانی درجای جای ایران برای تضعیف خودکامگی حاکم و فراهم کردن شرایط برای مشارکت آزاد ۵۰ میلیون ایرانی در سیاست و اداره امور جامعه وکشور، بزرگترین مصلحت کشور ومردم ما، مطمئن ترین و کم هزینه ترین راه برای عبوراز وضعیت دشوار درجهت شکوفائی اقتصاد، تامین زندگی بهتر برای همه ایرانیان ورابطه خوب بر اساس منافع متقابل با دیگر کشورها است.
مجید عبدالرحیم پور 24 01 2016