چنین بەنظر می رسد کە در انتخابات ریاست جمهوری در ماە خرداد سال ٩۶، هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان از تعدد حضور کاندیدادها پیروی خواهندکرد.
حسن رسولی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان گفتە کە معتقد است در شرایط کنونی خوب است کە اصلاح طلبان با معرفی چند کاندیدا در انتخابات شرکت کنند، زیرا کە چند گزینه بهتر میتواند آنان را به اهداف خود نزدیک کند. منظور وی از این اهداف اشاعە گفتمان اصلاح طلبی است. البتە او اضافە می کند کە کاندیداها باید این توانائی و ظرفیت را بە مانند سال ٩٢ داشتە باشند کە بمحض تشخیص، صحنە را ترک کنند، کە البتە منظور وی ترک صحنە بە نفع حسن روحانی است. زیرا کە علیرغم همە فراز و نشیب ها خبرها حاکی از این اند کە بیشترین طیف های اصلاح طلب روی کاندیداتوری حسن روحانی بعنوان کاندیدای اصلی مورد نظر خود توافق کردەاند.
از طرف دیگر در جریان اصولگرایان کە از تشتت تجمع حول یک کاندیدای واحد رنج می برند و بشدت پراکندە اند، برنامە سر این است کە با تعدد کاندیداها در انتخابات حضور پیدا کنند کە اساس آن نیز با توجە بە عدم هماهنگی میان آنان، بە امر شکستن آرا و تحت فشار قرار دادن روحانی در جریان رقابت ها از طریق مناظرەها و افشاگریها است. جریان اصولگرا امیداوار است کە از این طریق بتواند نتیجە انتخابات را نهایتا بە نفع خود رقم بزند.
پس با این حساب ما در جریان انتخابات آیندە شاهد این خواهیم بود کە هر دو جریان اصلی کشور با ایدە “تعدد در روش و یگانەگرائی در استراتژی” وارد انتخابات شوند. با این تفاوت مهم کە جریان اصلاح طلب نهایتاً بە اجماع حول یک فرد رسیدەاست، اما اصولگرایان هنوز از آن بسیار دور اند. در واقع تعدد در روش در میان اصلاح طلبان پاتکی خواهد بود علیە همان روش در میان اصولگرایان و همزمان برای این کە چک سفید از قبل بە حسن روحانی ندادە باشند و البتە با تفاهم در یگانەگرائی در استراتژی، این در حالی است کە در میان اصولگرایان، تعدد در روش در غیاب یگانەگرائی در استراتژی بە پیش بردە می شود.
اصولگرایان در تلاش اند این بار بدون حضور راست افراطی دولت را در دست گیرند. دولتی کە بە گفتە حمیدرضا ترقی هیچ گاە در تاریخ جمهوری اسلامی در دست اصولگرایان (بەجز دوران احمدی نژاد) نبودە و تنها در دست اصلاح طلبان، تکنوکراتها و کارگزاران سازندگی بودەاست.
معلوم نیست اصولگرایان کە در میان خود نمی توانند بە تفاهم برسند، و همیشە از طریق نفی دیگران و بکارگیری نهادهای انتصابی و زور بە اثبات حقانیت خود پرداختەاند (وجودی کە قائم بە ذات خود نیست)، و حتی آنگاە هم کە در زمان احمدی نژاد زمام دولت را در دست گرفتند بدترین شرایط را برای کشور رقم زدند، با چە برنامەای می خواهند زمام اجرائی کشور را در دست گیرند؟
واقعیت این است کە اصولگرایان می دانند چە نمی خواهند، اما نمی دانند چە می خواهند. درست با این جهان بینی است کە وارد انتخاباتها و مقابلە با جریانات رقیب خود می شوند. آنان جریان ترمز اند و نە موتور محرکە. جریان محافظەکار و کونسرواتیو در ایران یک جریان بدور از امور اجرائی در قالب دولت بودە و شاید برای همیشە خواهد ماند. جای آنان چنان کە خود معترف اند در نهادهائی است کە کە با امور کلان و اجرائی فاصلە دارند و این نه ناشی از عدم پیروزی آنان در خود همین انتخاباتهای درون نظام، بلکە اساساً ناشی از فلسفە وجودی آنان است کە جایگاهی الهی برای خود قائل اند. جایگاە الهی هم یعنی در آسمان نشستن و زمین را نصیحت و یا تهدید کردن!