اجلاس منطقه ای اتحاد جمهوریخواهان( اروپای مرکزی ) در روزهای ۳۰ و ۳۱ اکتبر در شهر کلن برگزار میگردد. اجلاس کلن سومین اجلاس منطقه ای اتحاد جمهوریخواهان است. در اجلاس کلن همانند دو اجلاس قبلی مسئله اتحادها و مناسبات با سازمانهای سیاسی در کنار مسائل سیاسی مطرح خواهد شد.
اتحاد جمهوریخواهان طی اطلاعیه ای از فعالین سیاسی دعوت کرده است که در این اجلاس حضور بهم رسانند و در مباحث آن شرکت جویند. در این اطلاعیه جای سازمانهای سیاسی جمهوریخواه و تشکل نوپای جمهوری خواهان لائیک و دمکرات خالی است. جمهوریخواهان لائیک و دمکرات هم که در ماه گذشته در پاریس تشکیل شد، بدعوت عام اکتفا کرد.
این برخورد نشان میدهد که در دوتشکل نوپا بدرجات مختلف مسئله ارتباط با سازمانهای سیاسی جمهوریخواه و ارتباط با یکدیگر هنوز حل نشده است و آندو نگاه به فعالین سیاسی دارند نه سازمانهای سیاسی.
اتحاد جمهوریخواهان و جمهوریخواهان لائیک و دمکرات تمام نیروهای جمهوری خواه را در بر نمی گیرند و نمیتوانند پوشش دهنده همه آنها باشند. بخشی از نیروهای جمهوریخواه در این دو تشکل سازمان یافته اند، بخش دیگر در سازمانهای سیاسی و بخش سوم هنوز منفرد هستند و یا در تشکلهای دمکراتیک، فرهنگی و علمی ….بفعالیت می پردازند. و مهمتر از همه، نیروی گسترده جمهوریخواه در داخل کشور بسر میبرند. بنابرین کسی نمیتواند ادعا کند که این دو تشکل نوپا، پوش دهنده تمام نیروهای جمهوریخواه است و یا اینکه آلترناتیو جمهوریخواه بحساب می آیند. هنوز امر اتحاد وسیع نیروهای جمهوریخواه و تشکیل آلترناتیو جمهوریخواه، در دستور کار قرار دارد.
شکل گیری اتحاد جمهوریخواهان و جمهوری خواهان لائیک و دمکرات گام مثبت و بلندی بود در جهت اتحاد فعالین سیاسی. اگر بخواهد امر اتحادها در همین نقطه در جا بزند و هر یک از این دو تشکل از همکاری و ائتلاف با سایر بخشها اجتناب ورزند، وضعیت با سابق چندان متفاوت نخواهد بود و در واقعیت دوتشکل جدید بر تشکلهای قبلی افزوده شده و مسئله تشکیل آلترناتیو جمهوریخواه همچنان لاینحل باقی خواهد ماند.
این واقعیت است که هنوز جایگاه دو تشکل نوپا در جامعه سیاسی کشور ما ناروشن است و نگاههای متفاوتی نسبت به آندو وجود دارد، از حزب گرفته تا جبهه و جنبش. و اینکه ناروشن بودن جایگاه آنها بر امر اتحادها و مناسبات با سایر جریانهای جمهوری خواه سایه میاندازد. ولی نمیتوان تصور کرد که آندو جدا از سایرین بتوانند امر اتحادها را پیش ببرند، به مسئله آلترناتیو جمهوریخواه پاسخ گویند و جایگاه خود را روشن کنند. جایگاه این دو جریان تنها در درون خودشان مشخص نخواهد کرد، بلکه در پیوند تنگانگ روندهای درونی و امر اتحادها است که اتحاد جمهوریخواهان و جمهوریخواهان تعین پیدا میکنند. چرا این دو جریان بمثابه حزب وارد عرصه سیاسی نشده اند، بلکه هر دو کوشیده اند که فعالین سه جریان تاریخی ( نیروهای چب، ملی، دین باوران سکولار) را زیر یک سقف گرد آورند. بهمین خاطر تعیین جایگاه دو جریان نوپا در مناسبات با سایر بخشهای نیروهای جمهوریخواه مشخص خواهد شد. درک این موضوع از اهمیت برخوردار است.
اگر دو تشکل نوپا تنها به دعوت از فعالین سیاسی برای شرکت در اجلاسها اکتفا ورزند و از ایجاد رابطه با سایر بخشهای نیروهای جمهوریخواه و پیشبرد امر همکاری خودداری کرده و دور خود حصار بکشند، هم جایگاه خودشان را روشن نخواهند کرد و هم امر اتحادها و شکل گیری آلترناتیو را بی پاسخ خواهند گذاشت.
امید است که در اجلاسها از جمله اجلاسهای منطقه ای به مسئله اتحاد ها و مناسبات با سایر بخشهای نیروهای جمهوریخواه پرداخته شود، موانع و مشکلات آن مورد بررسی قرار گیرد و راهها و ابتکارات مطرح گردد. اتحادها مسئله فردا نیست بلکه امر امروز است و تحولات سیاسی کشور ما با آلترناتیو گره خورده است.
اتحاد جمهوریخواهان طی اطلاعیه ای از فعالین سیاسی دعوت کرده است که در این اجلاس حضور بهم رسانند و در مباحث آن شرکت جویند. در این اطلاعیه جای سازمانهای سیاسی جمهوریخواه و تشکل نوپای جمهوری خواهان لائیک و دمکرات خالی است. جمهوریخواهان لائیک و دمکرات هم که در ماه گذشته در پاریس تشکیل شد، بدعوت عام اکتفا کرد.
این برخورد نشان میدهد که در دوتشکل نوپا بدرجات مختلف مسئله ارتباط با سازمانهای سیاسی جمهوریخواه و ارتباط با یکدیگر هنوز حل نشده است و آندو نگاه به فعالین سیاسی دارند نه سازمانهای سیاسی.
اتحاد جمهوریخواهان و جمهوریخواهان لائیک و دمکرات تمام نیروهای جمهوری خواه را در بر نمی گیرند و نمیتوانند پوشش دهنده همه آنها باشند. بخشی از نیروهای جمهوریخواه در این دو تشکل سازمان یافته اند، بخش دیگر در سازمانهای سیاسی و بخش سوم هنوز منفرد هستند و یا در تشکلهای دمکراتیک، فرهنگی و علمی ….بفعالیت می پردازند. و مهمتر از همه، نیروی گسترده جمهوریخواه در داخل کشور بسر میبرند. بنابرین کسی نمیتواند ادعا کند که این دو تشکل نوپا، پوش دهنده تمام نیروهای جمهوریخواه است و یا اینکه آلترناتیو جمهوریخواه بحساب می آیند. هنوز امر اتحاد وسیع نیروهای جمهوریخواه و تشکیل آلترناتیو جمهوریخواه، در دستور کار قرار دارد.
شکل گیری اتحاد جمهوریخواهان و جمهوری خواهان لائیک و دمکرات گام مثبت و بلندی بود در جهت اتحاد فعالین سیاسی. اگر بخواهد امر اتحادها در همین نقطه در جا بزند و هر یک از این دو تشکل از همکاری و ائتلاف با سایر بخشها اجتناب ورزند، وضعیت با سابق چندان متفاوت نخواهد بود و در واقعیت دوتشکل جدید بر تشکلهای قبلی افزوده شده و مسئله تشکیل آلترناتیو جمهوریخواه همچنان لاینحل باقی خواهد ماند.
این واقعیت است که هنوز جایگاه دو تشکل نوپا در جامعه سیاسی کشور ما ناروشن است و نگاههای متفاوتی نسبت به آندو وجود دارد، از حزب گرفته تا جبهه و جنبش. و اینکه ناروشن بودن جایگاه آنها بر امر اتحادها و مناسبات با سایر جریانهای جمهوری خواه سایه میاندازد. ولی نمیتوان تصور کرد که آندو جدا از سایرین بتوانند امر اتحادها را پیش ببرند، به مسئله آلترناتیو جمهوریخواه پاسخ گویند و جایگاه خود را روشن کنند. جایگاه این دو جریان تنها در درون خودشان مشخص نخواهد کرد، بلکه در پیوند تنگانگ روندهای درونی و امر اتحادها است که اتحاد جمهوریخواهان و جمهوریخواهان تعین پیدا میکنند. چرا این دو جریان بمثابه حزب وارد عرصه سیاسی نشده اند، بلکه هر دو کوشیده اند که فعالین سه جریان تاریخی ( نیروهای چب، ملی، دین باوران سکولار) را زیر یک سقف گرد آورند. بهمین خاطر تعیین جایگاه دو جریان نوپا در مناسبات با سایر بخشهای نیروهای جمهوریخواه مشخص خواهد شد. درک این موضوع از اهمیت برخوردار است.
اگر دو تشکل نوپا تنها به دعوت از فعالین سیاسی برای شرکت در اجلاسها اکتفا ورزند و از ایجاد رابطه با سایر بخشهای نیروهای جمهوریخواه و پیشبرد امر همکاری خودداری کرده و دور خود حصار بکشند، هم جایگاه خودشان را روشن نخواهند کرد و هم امر اتحادها و شکل گیری آلترناتیو را بی پاسخ خواهند گذاشت.
امید است که در اجلاسها از جمله اجلاسهای منطقه ای به مسئله اتحاد ها و مناسبات با سایر بخشهای نیروهای جمهوریخواه پرداخته شود، موانع و مشکلات آن مورد بررسی قرار گیرد و راهها و ابتکارات مطرح گردد. اتحادها مسئله فردا نیست بلکه امر امروز است و تحولات سیاسی کشور ما با آلترناتیو گره خورده است.