” بیانیه تحلیلی جمعی از اندیشمندان و فعالان سیاسی و دانشجوئی ایران” با امضای ۵۶۵ نفر با اسقبال گسترده نیروهای سیاسی در خارج از کشور روبرو شده است. انتشار این بیانیه را نباید تنها یک موضع گیری ساده تلقی کرد و در ردیف بیانیه ای قبلی بحساب آورد. انتشار بیانیه در شرایط کنونی و با مضامین مطروحه در آن، نشانگر تحولی است در دیدگاه فعالین سیاسی داخل کشور نسبت به ساختار قدرت و راه برون از بن بست کنونی. گرچه بخشی از فعالین سیاسی داخل کشور سالها است که به ضرورت تحول بنیادین در ساختار سیاسی پی برده اند، ولی انتشار بیانیه که به امضای طیف وسیعی از نیروهای سیاسی با گرایشهای گوناگون رسیده است، حرکت جدیدی در داخل کشور است. حرکتی بیرون ازساختار قدرت و خارج از حوزه اصلاح طلبان حکومتی. حرکتی در ساخت جامعه و دربرگیرنده نیروهای جمهوریخواه سکولار و دمکرات.
ضرورت تحول بنیادین
حرکت فعالین سیاسی در داخل کشور، برآمده از شرایط بعد از سپری شدن دوره جنبش اصلاحات است. جنبشی که از حمایت وسیعترین گروههای اجتماعی برخوردار گردید. جنبش اصلاحات تجربه گرانباری برای اکثریت مردم کشور ما بود. آنها در طی هشت سال روند اصلاحات در درون جمهوری اسلامی را تجربه کردند، بر موانع ساختاری موجود در مقابل اصلاحات در این نظام آگاهی یافتند و به محدودیتهای فکری ـ سیاسی اصلاح طلبان حکومتی پی بردند و باین نتیجه رسیدند که ساختار سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه اصلاح پذیر نیست.
این انتظار وجود داشت که نیروهای سیاسی در داخل کشور بعد از انتخابات دوره هفتم مجلس به تحلیل شرایط جدید بپردازند و مشی سیاسی متفاوت از گذشته اتخاذ کنند. اما اصلاح طلبان حکومتی از تجربه ارزشمند دوره اصلاحات بهره نگرفتند و بعد از انتخابات مجلس و رانده شدن از قدرت، باز هم گام در راه پیموده شده، گذاشتند. اصلاح طلبان نشان دادند که برای آنها منافع نظام در اولویت قرار دارد نه دمکراسی. آنها هم حمایت مردم را از دست دادند و هم از قدرت رانده شدند.
اما بخش بزرگی از فعالین سیاسی داخل کشور از دوره اصلاحات آموختند و بر اصلاح ناپذیری جمهوری اسلامی وقوف یافتند. در بیانیه بدرستی گفته شده است: “تجربه هشت ساله پس از خرداد ١٣٧۶، نشان داده است که با این ترتیب اصلاحات مورد نظر مردم امکان پذیر نیست و در بهترین شرایط که مردم امکان اظهار نظر داشته باشند، و حتا با میلیونها رای رییس جمهوری را برگزینند و مجلس موافق او را نیز بر پای دارند، در نهایت رییس جمهور کشور به سطح یک “تدارکات چی” مراکز قدرت و نهادهای غیرانتخابی سقوط خواهد کرد.” این نوشته بر بی فرجامی اصلاحات در درون حکومت تاکید دارد .
فعالین سیاسی با ارائه آمارها و فاکتها، وضعیت فاجعه بار جامعه ما را در عرصه های مختلف شمرده و باین دریافت رسیده اند که کشور ما از لحاظ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، یکی از سخت ترین دورههای بحرانی حیات تاریخی خود را میگذراند و امروز در اثر سیاستهای تنش آفرین حکومت ایران با جهانیان، منافع ما ایرانیان در عرصه بین المللی از هر سو مورد خدشه قرار گرفته است. آنها باین واقعیت وقوف پیدا کرده اند که تداوم حیات جمهوری اسلامی به فجایع باز هم بیشتر خواهد انجامید. لذا امضاکنندگان بیانیه این حکم پایه ای و پراهمیت را صادر کرده اند که حاکمیت فعلی شایستگی و صلاحیت مدیریت کشور را ندارد . در بیانیه آمده است: “ما بر این باوریم که حاکمیت انتصابی با ناتوانی در شناسایی و دفاع از منافع ملی و حیاتی کشور در برابر جهان خارج و عاجز ماندن از حل مسائل و مشکلات داخلی، شایستگی و صلاحیت مدیریت کشور را ندارد.” آنها راه برون رفت از وضعیت فعلی را در گردن نهادن به رای مردم دانسته اند. در بیانیه اضافه شده است: “ما امضاء کنندگان، فرصت و راهکار حتمی و نهایی را گردن نهادن به رای و اراده ملی دانسته….”
این جمبندی از دوره اصلاحات و وضعیت کنونی، گام مهم در تحولات سیاسی کشور ما است.
مشی سیاسی مشترک فعالین سیاسی داخل و خارج کشور
نیروهای جمهوریخواه دمکرات خارج از کشور مدتها است که راه برون رفت از بحرانهای اجتماعی را در ایجاد تحول بنیادین در ساختار سیاسی کشور و گذر از جمهوری اسلامی به جمهوری دمکرات و سکولار میدانند. این موضوع را میتوان در اسناد سازمانهای جمهوریخواه مشاهده کرد. در اسناد همایش برلین و اجلاس پاریس نیز بر این مشی تاکید شده است.
انتشار بیانیه و جمبندی امضاکنندگان آن که برتحول بنیادین در ساختار سیاسی کشور پای میفشارند، نشانگر آن است که نیروهای جمهوریخواه دمکرات و سکولار در داخل و خارج از کشور به مشی سیاسی کمابیش واحدی رسیده و راه مشترکی را طی میکنند.
انتشار بیانیه اقدامی است شجاعانه و درخور ستایش. اقدامی که میتواند نوید بخش ائتلاف نیروهای جمهوریخواه سکولار و دمکرات داخل و خارج از کشور باشد.