من هم اصلاح طلب شده ام. بنظر من در پایان این رژیم عقب مانده مذهبی همه باید اصلاح طلب شویم. این را چه بخواهیم چه نخواهیم کوهی ازخرابی های اجتمایی و اقتصادی و سیاسی درعرصه های گوناگون برروی هم انباشته گشته اند که یک به یک باید دقیقا از طریق نمایندگان مستقیم مردم ایران اصلاح گردد. تاکنون فکر کرده ایم بعداز سرنگونی این رژیم با بنیاد شهید چه برخوردی باید بکنیم؟ بنیادی که بیش از یک میلیون حقوق بگیر دارد، همه بازماندگان جنگ ایران وعراق، قانونا حق دریافت حقوق دارند. با بنیاد های مستضعفان و بنیادهای دیگر که موازات دولت کلاسیک مرسوم رشد کرده اند و حتی قدرت بیشتری از دولت کسب کرده اند. درعرصه فرهنگی چه نابسامانی ها بوجود آمده است که همه درعرصه آموزش و پرورش و دانشگاه باید از نو همه اصلاح گردند. ناهنجاری های اجتمایی مملکت ماغوغا می کند چه درعرصه اعتیاد- فحشا- بزهکاری-جنایات- بدرفتاری های اجتمایی و صدمات روحی و روانی که رژیم خوداز ۲۰درصد عارضه های روانی اجتمایی گزارش داده است. در عرصه سیاست خارجی بازسازی وسالم سازی دوباره باید آغاز گردد. در صحنه بین المللی باید خود را از نوع معتارف و متعهد به قوانین شناخته شده جهانی معرفی نماییم. مشکلات با همسایگان شرقی وغربی که دستخوش تحولات تکان دهنده ائی شده اند. مسئله زندگی سه میلیون پناهنده خارجی در ایران که خود پرمسئولیت می باشد. مسائل قومی و ملی بی شماری ازمدتها پیش زخمهای سنگین به خود دیده اند و یک حکومت دمکراتیک موظف است پاسخ شایسته دراتحاد ملی و حفظ تمامیت ارضی وفدرالیسم بدهد. بیکاری روزافزون جامعه همچون دیگر مشکلات اقتصادی بر دوش مردم سنگینی می کنند. نسل جوان ایران در حال رشد و فزونی می باشد، مهار آن و رفاه آن از مسئولیت های آتی دولت دمکراتیک می باشد. جنگلهای ما در حال نابودی است. مسائل محیط زیست به بحرانی ترین نقطه خود رسیده است. تنفس مردم تهران گاهی اوقات غیرممکن شده است. مشکلات بهداشتی و درمانی و بیمارستانها اوضاع وخیمی به خود گرفته است. از تامین اجتمایی و درمان مردم فقط می توان صحبت کرد اگر کسی پس اندازی داشته باشد. جاده های ایران در به کام مرگ بردن مردم میهن ما در سطح جهان مقام اول را کسب کرده است. راههای ارتباطی و سیستم حمل ونقل وجابجایی مسافران چه زمینی یاهوائی درسطح عقب مانده اداره می شود.هنوز از هواپیماهای خریداری شده دوران شاه استفاده می شود، در کنار آن هواپیماهای روسی، ترکی و قفقازی به آن اضافه شده است. اتفاقات طبیعی فراوانی همچون زلزله و سیل و بی آبی صدمات جبران ناپذیری متحمل شده. همه مردم ساکنین این مناطق هنوز آواره و بی سرپناه و آواره اند. کوه نشینی و کوخ نشینی هنوز بخشی از جامعه ما را تشکیل می دهد. پنجاه درصد جامعه هنوز بی سواد اند. در عرصه اقتصادی ورشکستگی بیداد می کند.عدم عضویت ایران در تجارت جهانی باعث شده است که اقتصاد هنوز بومی ومحلی اداره شود. کارخانجات از پرداخت حقوق کارگران بازمانده اند. شیوه اقتصادی تنبلانه بازار وسوداگری همه شیرازه مملکت را درنوردیده است.هدایت اصولی اقتصاد به مجاری های سالم یکی از مهم ترین تکلیف های آتی جامعه می باشد. همه اینها یک طرف و ویرانه ای بنام قوه قضائیه یک طرف که مدت ۲۶سال تمام قوانین عرفی و عصر کنونی بشری را از بین برده و سیستم قضاوت را به عصر شترسواری انتقال داده است. در مقابل همه اینها یک سد مقدم ایستاده است، سدی که تاریخ ملت ما را به سیاه ترین دوران حیات ما کشانده است.سد حکومت اسلامی را ابتدا باید از میان برداشت و آستین ها را بالا زد و بدون برخورد انتقام جویانه وبا آرامش به هدف رسید. این هدف دست یافتنی است. جلودارما تردیدآفرینان و مایوس کنندگان رخنه کرده اند، کسانی که اغلب خود را اپوزیسیون می نامند.