شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۱۶

شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۱۶

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟
از آن‌جا که در ایران هیچ گونه نظارت بی‌طرفی بر شمارش آرا وجود ندارد، حکومت هر رقمی را که دلش می‌خواهد اعلام می‌کند. در هر صورت، حتی اگر آمار حکومت...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟
بر خلاف اصولی مثل عدالت و آزادی، همبستگی تا قبل از میانه‌ی قرن نوزدهم، یعنی کمی پیش از آنکه به شعار جنبش کارگری تبدیل شود، مفهوم سیاسیِ پرطرفداری نبود ...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)
دختران، زنان و پسران و مردان با نه به حجاب اجباری و پذیرش حجاب اختیاری نشان دادند که از این به بعد این ما هستیم که ذهنی، روحی، عقلی و...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
سخنی با تحریمی‌ها و گپی با چپ ضدامپریالیست مدافع جلیلی!
با گروه اول خوشبختانه، متأسفانه؟ بیش از سی سال است درددل و پرسش بی‌پاسخ داشته‌ام. آنچنان که هر چه بنویسم تکراری است ولی حکم مشهوری در باب ممنوعیت تکرار در...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ملیحه محمدی
نویسنده: ملیحه محمدی
ریاست‌جمهوری در غیاب جمهور مردم؟
در این‌گونه موارد دوگانۀ کاذبی درست می‌شود به نام اصلاح تدریجی یا براندازی و انقلاب! اما به گمانم میان مسجد و میخانه راهی است و آن تحمیل حق حاکمیت ملی...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن یوسفی اشکوری
نویسنده: حسن یوسفی اشکوری
بر تحریم در دور دوم اصرار دارم اما …
من در مرحله دوم این نمایش انتخاباتی نیز بر تحریم اصرار می‌ورزم. اما آن گروه از مردم را که به مسعود پزشکیان رأی دادند، درک می‌کنم و اکثریت قریب به...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ابوالفضل قدیانی
نویسنده: ابوالفضل قدیانی
چرا جریان افراط‌گرا و جبهۀ پایداری می‌کوشند قوۀ مجریه را تسخیر کنند؟
تسلط بر دولت یک امر حیاتی برای جبهۀ پایداری در انتخاب رهبر آینده است. جبهۀ پایداری می‌کوشد با تسخیر دولت، تسلط خود را بر تمام ادارات و نهادهای دولتی اعمال...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هواداری از ایران
نویسنده: هواداری از ایران

نقد بدون منبع و استناد، احکام بدون استدلال

رفيق دانش در اين نوشته مشخص ميکند که انتخاب اجتماعی خودش را تغيير داده و"تعلق و هويت اجتماعی به طبقه متوسط شهری" را پذيرفته است. در تغيير انتخاب اجتماعی وی نميتوان صحبتی داشت چرا که هرکس حق انتخاب اجتماعی را دارد. او ديروز جانب کارگران و زحمتکشان جامعه بود و امروز در طرف "طبقه متوسط شهری". ولی آنچه جای تعجب است وظيفه مند! کردن سازمان و يا نيروهائی از سازمان توسط ايشان به تغيير تعلق و هويت اجتماعی است

مطلبی در کارآنلاین درج شد با عنوان “اعلام صریح تعلق و هویت اجتماعی به طبقه متوسط شهری” از رفیق دانش باقر پور. این مطلب توسط وی در سخنان پیش از دستور در کنگره نهم قرائت گردید. بجهت طرح برخی مسائل در این مطلب، پرداختن به آن امری است ضرور. 

نقد بدون منبع و استناد
او در مورد مقوله طبقاتی میگوید: ” نوع نگاه به این پدیده در سازمان ما، بویژه در درون طیف منتقد به خط مشی سند مبنا، آغشته و همسو با تئوری فرسوده دوران جنگ سرد است”. طبعا خوانده مطلب انتظار دارد که نویسنده نه از مجهولات، بلکه از معلومات سخن گوید و مشخص کند که کدام نظر در امر طبقاتی با ” تئوری فرسوده دوران جنگ سرد” ” آغشته و همسو” است. اما آنچه در نوشته پیدا نیست، همان نظرات است. معلوم نیست استناد او در این ادعایش به کدام نوشته است و در کجا و توسط چه کسی نظراتی پیرامون مسائل طبقاتی ارائه شده است تا او باین نتیجه رسیده است که آغشته با تئوریهای فرسوده است. منطقی آن است که قبل از صدور چنین حکم هائی، آن دیدگاهها نقل شود و سیس مورد نقد قرار گیرد و بعد از آن حکم صادر شود. در غیر اینصورت ارزش نوشته در حد اتهام زنی خواهد بود و نه بیشتر از آن. خواننده مطلب انتظار دارد که نویسنده پا روی زمین سخت بگذارد، آن دیدگاههائی که فرسوده می نامد، روی کاغذ بیآورد و سپس مشخص کند که تئوریهای فرسوده جنگ سرد کدام هستند و چه نسبتی با دیدگاههای مورد نقد ایشان دارند. چرا که نقد در هوا صورت نمیگیرد. نقد همواره با منبع و مستندات و مستدلات است.

حکم بدون استدلال
در نوشته رفیق باقرپور کوچکترین استدلالی در مورد حکم هائی این چنین سنگین، مشاهده نمیشود. حتی او نمیگوید آن نگاهی که آغشته به تئوریهای فرسوده نیست، کدامند و کجا هستند. اگر ایشان چنین تئوریهائی را پرداخته، چرا در اختیار دیگران قرار نمیدهد و چرا بر پایه تئوریهای خودش، آن تئوریها را که به دیگران نسبت میدهد، مورد نقد قرار نمیدهد. 
او در ادامه مطلبش، سند “آماجها و دیدگاهها” را هم از صدور حکم های خود بی نصیب نمیگذارد و میگوید: “در بخش سند آماجها، ما نیز شاهد برجستگی این موضوع هستیم. از این رو به معنای دقیق کلمه تحلیل طبقاتی از سوی این دوستان فاقد اعتبار علمی است.”
سند آماجها و دیدگاهها مصوبه کنگره پنجم سازمان است و جزو اسناد پایه ای سازمان بحساب می آید. در سند مزبور در یکجا به امر طبقات پرداخته وگفته است: ” به‌ نظر ما مبارزه طبقاتى‌ امرى‌ است‌ عینى‌ و واقعى‌. ما در مبارزه‌اى‌ که‌ هم‌ اکنون‌ در نظام‌ سرمایه‌دارى‌ جهانى‌ میان‌ کار و سرمایه‌ در جریان‌ است‌، در جانب کار قرار داریم‌.
جامعه ایران‌، جامعه‌اى‌ تفکیک‌ شده‌ به‌ طبقات‌ و اقشار گوناگون‌ است‌. شکاف‌ طبقاتى‌ چنان‌ است‌ که‌ گروهى‌ صاحبان‌ سرمایه‌ و برخوردار از رفاه‌ بسیار هستند و در مقابل‌ گروهى‌ دیگر، یعنى‌ کارگران‌ و رنجبران‌، بى‌بهره‌ از امکانات‌ تولیدى‌ و محروم‌ از یک‌ زندگى‌ انسانى‌ هستند. سازمان‌ ما جامعه طبقاتى‌ و این‌ تبعیضات‌ بیدادگرانه‌ را مغایر شأن‌ و کرامت‌ انسانى‌ مى‌داند و علیه‌ آن‌ پیگیرانه‌ مبارزه‌ مى‌کند. بر همین‌ پایه‌ ما دفاع‌ از منافع‌ کارگران‌، زحمتکشان‌ شهر و روستا، روشنفکران‌ و همه مزدبگیران‌ و کارورزان‌ جسمى‌ و فکرى‌ جامعه معاصر را جانمایه برنامه‌ خود مى‌دانیم‌.” همچنانکه می بینید در این نوشته تحلیل طبقاتی ارائه نشده و فقط بر انتخاب اجتماعی سازمان و بر عینیت تفکیک و شکاف طبقاتی تاکید شده است. جای تحلیل طبقاتی در سند برنامه است نه در سند آماجها و دیدگاهها.
در این مورد هم رفیق دانش بدون منبع و کد و استدلال حکم غیرعلمی بودن را صادر کرده است، ولی این بار در مورد موضوعی که وجود ندارد، یعنی تحلیل طبقاتی. مگر اینکه ایشان تفاوت انتخاب اجتماعی و شکاف طبقاتی را با تحلیل طبقاتی تشخیص ندهد. 
در زمان تدوین سند “دیدگاهها و آماجها”، رفیق دانش از زاویه چب رادیکال سند را فاقد اعتبار علمی می دانست و از نگاهی همانند راه کارگر دفاع میکرد و امروز از جایگاهی که انتخاب کرده است ـ که بآن اشاره خواهد شد ـ نگرش حاکم بر سند را فاقد اعتبار علمی میداند. اما اشکال نه در فرمولبندی سند پیرامون امر طبقات، بلکه در جایگاه دیروزی و امروزی ایشان است. فرمولبندی سند بر پایه دیدگاه چب دمکرات تنظیم شده است، نه بر اساس دیدگاه چب رادیکال و یا دیدگاه حاملین نگرش “طبقه متوسط شهری”. نکته دیکر اینکه تا کنون نمیدانستیم که دیدگاه ایشان همواره علمی است صرفنظر از اینکه در جایگاه چب رادیکال باشند و یا در موضع طبقه متوسط شهری. و دیدگاههای دیگران که در جایگاه دیروزی و امروزی او قرار ندارند، فاقد اعتبار علمی است.

بخش خصوصی
مسئله دیگر مطروحه در نوشته در مورد بخش خصوصی و سرمایه گذاری تولیدی است. او میگوید: ” فرهنگ غالب بر این نحله فکری، حاضر نیست به ضرورت حضور بخش خصوصی و نقش موثر آن در سرمایه گذاری های اقتصادی و تولیدی کشور توجه لازم مبذول دارد و از ضرورت حقوق مدنی و سرکوب شده این طبقه، از انقلاب بهمن بدین سو در ادبیات و افکار عمومی دفاع شفاف بعمل آورد”. در این مورد دو نکته را اشاره میکنم: 
ـ ما در تمام اسناد از حقوق مدنی تمام گروههای اجتماعی دفاع کرده ایم که طبعا شامل طبقه مورد نظر ایشان هم میشود. اما دفاع ما از کارگران، زحمتکشان، زنان، دانشجویان، روزنامه نگاران و فعالین سیاسی و …. بعنوان جریان چب برجسته بوده است. اما اگر منظور دفاع پیگیرانه از طبقه سرمایه دار باشد، در چنین صورتی ایشان سازمان را با احزاب راست اشتباهی گرفته اند. سرمایه داران بقدر کافی در ایران مدافع دارند.
ـ خوب بود که ایشان قبلا به ادبیات سازمان مراجعه میکرد و سپس این مسائل را طرح مینمود. آن چیزی که او امروز مطرح میکند ۱۲ سال قبل در سندی بعنوان “جهات عمومی برنامه توسعه” که به کنگره سوم ارائه شده بود، آمده است (کار شماره ۵۸ ـ سال ۱۳۷۲). در سند بطور مشخص از ضرورت وجود بخش خصوصی و سرمایه گذاری تولیدی دفاع شده است.
رفیق باقر پور از حکم های صادره که در بالا آمد، پا جلوتر میگذارد و حکم نهائی خود را اعلام میکند: ” از این رو الگوهای رفتاری و فرهنگی این نگاه، بیشتر در خدمت ایدئولوژی سنت گرای تهاجمی و تجدد ستیز حاکم در ایران قرار گرفته …..”.
با این حکم معلوم میشود که بخش قابل توجهی از اعضای سازمان( بگفته ایشان “طیف منتقد به خط مشی سند مبنا”)، نگاهشان در “خدمت ایدئولوژی سنت گرای تهاجمی و تجدد ستیز حاکم در ایران” قرار دارند. اما این بارهم نویسنده نیازی نمی بیند که اتهامی باین سنگینی سنگین به بخش قابل توجهی از اعضای سازمان را مستند و مستدل کند. 

انتخاب اجتماعی
جالب ترین مسئله ای که در این نوشته مطرح شده است، وظیفه مند کردن سازمان و یا نیروهائی در سازمان از جانب رفیق دانش بر” اعلام صریح تعلق و هویت اجتماعی به طبقه متوسط شهری است”. در این نوشته آمده است: ” این نحله فکری وظیفه دارد با اعلام صریح تعلق و هویت اجتماعی خود به طبقه متوسط شهری، مسئولیت “توسعه دمکراتیک” جامعه و استقرار حاکمیت مدنی و دولت حقوقی را بدون همراهی با جناحهای حکومتی بپذیرد و ….”
این جمله در حقیقت تعیین جایگاه امروزی رفیق دانش است. او با این گفته، اعلام میکند که انتخاب اجتماعی خودش را تغییر داده و “تعلق و هویت اجتماعی به طبقه متوسط شهری” را پذیرفته است. در تغییر انتخاب اجتماعی رفیق باقرپور نمیتوان صحبتی داشت چرا که هرکس حق انتخاب اجتماعی را دارد. او دیروز جانب کارگران و زحمتکشان جامعه بود و امروز در طرف “طبقه متوسط شهری”. او دیروز “چب” بود و امروز “راست”. ولی آنچه جای تعجب است وظیفه مند! کردن سازمان و یا نیروهائی از سازمان توسط ایشان به تغییر تعلق و هویت اجتماعی است.
معلوم نیست ایشان کجا ایستاده اند که این چنین دستوری و از “بالا”، سازمان و یا نیروهائی از سازمان را که چندین دهه بعنوان نیروی چب مبارزه میکنند وظیفه مند میکند که انتخاب اجتماعی خود را تغییر بدهند و در همان جائی قرار گیرند که ایشان هم اکنون قرار گرفته اند. 
او با چه منطقی از دیگران میخواهد که انتخاب اجتماعی او را بپذیرند؟ دیگرانی که نه یک فرد، بلکه حاملین یک جریان تاریخی هستند. تا کنون نیروهای زیادی بودند که انتخاب اجتماعی خودشان را تغییر داده اند. ولی اکثر آنها بعد از تغییر انتخاب اجتماعی خود، در جائی که اعتقاد دارند قرار گرفته اند و تلاش نکرده اند که هویت تاریخی ـ اجتماعی یک جریان سیاسی را تغییر بدهند. کاری که امکان پذیر نیست. اما رفیق ما گویا چنین قصدی دارد! 

ابهامات
در نوشته مفاهیمی آمده است که قابل درک نیست. در زیر به چند مورد اشاره میکنم و امیدوارم او توضیح بیشتر دهد:
ـ “بدون مرز بندی آگاهانه و تعریف دقیق از شکل گیری طبقات اقتصادی به طبقات اجتماعی….” با چه چیزی باید آگاهانه مرزبندی کرد، با طبقات یا..
ـ ” فعالین سیاسی و روشنفکران اعتبار اجتماعی اندیشه سوسیال دمکراسی را پذیرفته اند” یعنی چه؟ آنها اندیشه را پذیرفته اند یا اعتبار اجتماعی را؟
ـ “گستره عمومی تشکیلات سیاسی دمکراتیک کشور” چه مفهومی دارد؟

سئوالات

و چند سئوال دارم:
ـ طبقات و نگرش طبقاتی قبل از جنک سرد وجود داشت. تئوری فرسوده دوران جنگ سرد چه ربطی به طبقات و نگرش طبقاتی دارد؟ آیا کسی که به عینیت طبقات اعتقاد داشته و معتقد به منافع طبقاتی باشد، به تئوریهای فرسوده دوران جنگ سرد آغشته است؟
ـ آن نگرش علمی که او در رابطه با طبقات و تحلیل طبقاتی از آن صحبت میکند، چیست و کجا است؟ اگر ایشان صاحب چنین نگرش علمی هستند، آن نگرش و تحلیل طبقاتی خود را ارائه دهند تا دیگران هم از آن بهره گیرند.
ـ در انتخاباتی که تا کنون در دوره جمهوری اسلامی برگزار شده است، بیش از ۸۰ درصد واجدین شرایط شرکت نداشته اند. یعنی ۲۰ در صد صرفنظر از شرایط انتخابات در انتخابات شرکت نمیکنند. این عده شامل طیف وسیعی میشود( افراد کهنسال، مریض، بخشی از زنان خانه دار و ….) که آنها را نمیتوان بحساب تحریم کنندگان گذاشت. در چنین صورتی رقم تحریم کنندگان انتخابات اخیر به حدود ده میلیون میرسد. در نوشته از “اراده بیست میلیونی تحریم کنندگان” صحبت شده است. رقم بیست میلیون از کجا آمده است و چگونه یکباره رقم تحریم کنندگان دو برابر شده است؟
ـ و سئوال آخر اینکه شما بچه دلیل انتخاب اجتماعی خود را تغییر داده و “تعلق و هویت اجتماعی به طبقه متوسط شهری” را پذیرفته اید؟ شاید توضیحات شما، مرا را هم قانع کند که بشما بپیوندم. 

تاریخ انتشار : ۲۸ شهریور, ۱۳۸۴ ۱:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟

وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟

تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)

سخنی با تحریمی‌ها و گپی با چپ ضدامپریالیست مدافع جلیلی!

ریاست‌جمهوری در غیاب جمهور مردم؟

بر تحریم در دور دوم اصرار دارم اما …