آگاتا کریستى Agatha Christie 1890 – ۱۹۷۶
غالب انسانهاى متوسط غرب گویا رمانهاى جنایى – سرگرمکننده آگاتا کریستى، نویسنده زن انگلیسى، از آن جمله: قتل در قطار اکسپرس شرقالاوسط – آنها به بغداد آمدند – و جنایتى روى رودخانه نیل، را خوانده یا فیلم آنها رادیده باشند. مکان اتفاق بعضى از آثار او در کشورهاى خاورمیانه است، چون همسر باستانشناساش آنزمان سالها درعراق مشغول بهکاربود، و کریستى معمولا با قطار از استانبول یا دمشق براى دیدار او ویا اقامتهاى کوتاه، به عراق پیش از جنگ جهانى دوم، میرفت.
خانم آگاتا کریستى در زمان جنگ جهانى اول حین شغل پرستارى در لندن با زهر و سم و سلاح و قتل و مواد بیهوشکننده وغیره آشنا شده بود.
او پرفروشترین نویسنده رمان جنایى و یکى از موفقترین نویسندگان تاریخ ادبیات غرب است. در قرن گذشته رمان جنایى یک ژانر مهم ادبیات سرگرمکننده بود.کریستى در آثارش سقوط و زوال روحى انسان جامعه طبقاتى رانشان میدهد.آدمکشى بقول منتقدین، موضوع ادبیات او گردید. کریستى، پرخوانندهترین نویسنده انگلیس قرن بیست نیز بهشمار مىآید.
نمایشنامه (تله موشگیرى) او از سال ١۹۵٢ تاکنون بدون توقف روى صحنه تاتر است. درتاریخ ادبیات نمایشى، این قطعه طولانىترین زمان نمایش را بهخود اختصاص داده است. رقم فروش آثار او را گویا فقط میتوان با تیراژ کتاب انجیل و یا آثار شکسپیر مقایسه نمود.
جمله قصار نیچه که “هر نویسندهاى باید هنر رقص در بند و قل و زنجیر را نیز استاد باشد“ شامل حال او نیز میشود. آنهایى که آگاتا کریستى را وقایعنگار جامعه انگلیس و ناامنى در جوامع آنزمان خاورمیانه مىنامند، بهتر است اورا وقایعنگار جرم و جنایت جوامع بورژوازى سرمایهدارى بهشمار آورند!.
غالب کتب بیوگرافى پیرامون آگاتا کریستى، با اعداد و ارقامى درباره آثارش شروع میشوند. ازآنجمله: دو میلیارد فروش کتابهایش شامل: ۷۹ رمان جنایى و داستان کوتاه که به ١٠۹ زبان خارجى ترجمه شدهاند. در جاى دیگرى رقم نشر آثارش را تا حدود دو بیلیون حدس میزنند. درحالیکه هر سال حدود هژده میلیون از آثارش بهفروش میرود. و نشر رمانهاى جنایى هیجانانگیزش به رقم دویست میلیون رسیده است. رمانهاى او به تمام زبانهاى اروپایى ترجمه شدهاند. تنها در آلمان هر سال ۷۵٠٠٠ رمان او بهفروش میرسد. درآمد او در سال گویا ۵/٢ میلیون پاوند انگلیس بود و براى چاپ کتاب (ساعت ۵/۴ عصر از پادینگون) او، در آمریکا مىبایست چند هکتار جنگل را براى تهیه کاغذ بیدرخت میکردند و یک قطار سریعالسیر نیاز به ده ساعت وقت دارد تا از کنار کتابهاى ردیف شده او بگذرد. و از هفت هزار نام و شخصیت ادبى آمده در آثارش، حدود دو هزار نفر، نقش اصلى را در داستان بهعهده دارند.
آثار او شامل ٨۴ رمان، ١۵٠ داستان کوتاه، و ١۹ نمایشنامه، تخمین زده میشوند، از آنجمله: قتل در زمین بازى گلف، حلقه گمشده زنجیر، جنایت در عطرفروشى، ده دختربچه سیاهپوست، سند بىگناهى، شاهد جرم، ١٣ نفر روى میز، مورفین، سرنوشت در فرد، ویلاى قنارى، آخرین تعطیلات هفته، قتلهاى آقاى الفبا، ر. آ و قاتل اش، و ۵/۴ عصر حرکت از پادینگ.
او شش رمان غیرجنایى موفق با نام مستعار “مارى وستماکت“ نیز منتشر نمود. منتقدین، آثار او را درساختار بنیادین، تقلیدى از داستانهاى کوتاه نویسندهاى بهنام “آرتو کوبان دویلز“ بهشمار مىآورند.
آگاتا کریستى در مصاحبهاى گفته بود که همیشه هدفش سرگرم کردن خواننده و دادن درسهاى اخلاقى و نشان دادن پیروزى حق و عدالت بر رذالت، و آزاد شدن انسان بیگناه از دست آدم خشن و تجاوزگر، بوده است. منتقدین طرفدار او، مدعى هستند که در آثارش، نه گذشته، بلکه تاکید همیشه روى آینده است و اصل امید و خوشبینى در تمام طول داستان حاکم است. غیر از امید- بشاشیت زندگى، از دیگر همراهان آگاتا کریستى بودهاند. او میکوشد موضوع پیچیده جرم و جنایت را با کمک طنز، عقلگرایى و منطق حل نماید. از جمله جملات مشهور کریستى آن است که میگفت: براى یافتن شرایط و وضعیت جدید، هیچگاه دیر نیست.
پیرامون رفتارشخصى او گفته میشود که درانظار عمومى بهندرت ظاهر میشد و سخنرانىهایش بیش از دو دقیقه طول نمىکشیدند. ولى در پشت نام این نویسنده آثار جنایى، انسانى آزاد، لائیک، فمینیستى. و آزادیخواه قرار داشت. او همچون نویسندگان قرن ١۹ انگلیس از جمله دیکنز و تاکراى، میگفت که نویسندگى باید نانآور و منبعى براى درآمد شود. طبق خاطرات خدمتکار فروید، کریستى یکى از نویسندگان مورد علاقه فروید بوده است. ونابکوف در رمان لولیتا از آثار کریستى نام برده است.
ازمشهورترین شخصیتهاى آثار او: خانم مارپل- و آقاى پویروت، هستند. پویروت در چهل رمان او نقش اصلى داستان را بهعهده دارد.
مخالفین آگاتا کریستى، او را خالق قتلهاى ادبى نام نهادند و زبان دخترمدرسهاى، ساختار مصنوعى پیچ و مهرهاى، شباهت ملالآور موضوعى، را از جمله ضعفهاى آثارش میشمارند.
خانم آگاتا کریستى در سال ١٨۹٠ در انگلیس بدنیا آمد و در سال ١۹۷۶ درآنجا درگذشت. نام کامل او پیش از ازدواج (آگاتا مارى کلاریا میلر) بود. وى درسال ١۹١۴ با کلنل آرشیبالد کریستى، ازدواج نمود و در سال ١۹٢٨ از وى طلاق گرفت -و گرچه درسال ١۹٣٠ با یک باستانشناس مقیم عراق، بنام ماکس ملوان، ازدواج نمود، ولى نام فامیل کریستى، شوهر اول خود را، حفظ نمود.
زمانیکه حین طلاق، یازده روز ناپدید شد، جنجال مطبوعاتى عظیمى علیه او بهراه افتاد و همه خبر از قتل و ربوده شدن وى دادند، گرچه هیچگاه تاکنون افشا نشده که آیا آنزمان به گروگان گرفته شده بود یا اینکه از شدت غم جدایى، عمدا خود را در جایى مخفى کرده بود.
رمانهاى غیر جنایى او با نام مستعار (مارى وستماکت) نیز خوانندگان زیادى یافتند. و بالاخره ملکه انگلیس در سال ١۹۷١ طى مراسمى بعد از دیدن فیلمهاى رمانهایش، جایزه و رتبه اشرافى را به وى اعطا نمود.
ازجمله دیگر نویسندگان مشهورجهانى که یک یا چند اثرجنایى نوشتند میتوان از: آلن پو، دورنمات، شیلر، و کلایست نام برد. ارنست بلوخ نخستین بار کوشید تا تعریفى از داستان و ژانر جنایى بدهد. در ادبیات جنایى بورژوایى یا چپ ممکن است بدلایل روانى یا عوامل اجتماعى اشاره گردد. امروزه رمان پلیسى و کارآگاهى را بخشى از ادبیات جنانى بهشمار مىآورند.