در هفتەهای اخیر در جریان تبلیغات و مناظرەهایی کە بین کاندیداهای ریاست جمهوری انجام شد، کاندیداها بە هنگام افشاگری علیە یکدیگر بخشهایی از جنایات، فساد و غارت گراییهای یکدیگر را افشا کردند، و مردم از زبان اشخاصی کە طی دەها سال جزو مسئولان و تصمیم سازان اصلی بودەاند، با بخشی از آنچە در پس پردە قدرت گذشتە و کشور و مردم را بە افلاس و فلاکت دچار کردە، بیشتر آشنا شدند. اگر در گذشتە نیروهای اپوزیسیون گوشەای از جنایات را افشا می کردند، اما این بار مردم همان چیزهایی را کە نیروهای اپوزیسیون میگفتند را از زبان کاندیداهای دو جناح اصلی قدرت شنیدند. حاد شدن دشواریهای معیشتی، بیکاری، رکود و مسائل اقتصادی و حساسیت مردم نسبت بە آنها موجب شد تا همانهایی کە خود آفریدگار این اوضاع هستند دوبارە برای بە دست آوردن آرای کارگران و مزدبگیران و فقرا خود بە جلد منتقدان وضع موجود بروند و با فریبکاری چنین وانمود کنند کە گویا به خاطر از بین بردن فقر و بیکاری و دادن یارانە و از روی دل سوزی برای کارگران کاندیدا شدەاند.
از اینرو در دادن وعدەهای دروغ، گوی سبقت را از هم ربودند. در حین مناظرە آخر کە از تلویزیون رژیم پخش شد، رئیسی حتی خود را نمایندە کارگران خواند و مدعی شد کە گویا او بە دلیل نگرانی از فقر و فلاکت کارگران کاندیدا شدە است، تا بتواند کارگران و فقرا را از فقر نجات دهد! قالیباف نیز با انگشت گذاشتن بر بیکاری و فقر، ادعا کرد کە برای مقابلە با ۴ درصدیها کە کنترل ثروت و قدرت را بە انحصار خود درآوردە و مسبب فقر و فساد و بیعدالتیاند و گرفتن حق ٩۶ درصدیها، پا بە میدان رقابت گذاشتە است!
روحانی و جهانگیری نیز مرتب با دادن آمارهای کاذب، سعی میکردند ثابت کنند کە در چهار سال گذشتە گویا سطح زندگی کارگران و کارمندان و بازنشستگان را با افزایش دستمزد و حقوقشان بهبود دادەاند و کلی اشتغال ایجاد کردەاند و قصد دارند در چهار سال آیندە نیز سطح زندگی مردم را بالا ببرند. باوجود اذعان همە کاندیداها بە فقر، فساد و بیکاری رکود، و ناکار آیی، اما هیچکدام حاضر نبودند مسئولیت وضع بد موجود را بپذیرند و در حالی کە همە آنها طی دهها سال گذشتە مسئولیتهای مهم و کلیدی داشتە اند، در تلاش بودند کە مسئولیت ویرانی کشور، فقر و فلاکت مردم را بە گردن دیگری بیندازند.
اما کیست کە نداند همە اینها و جناحهایی کە آنها نمایندگیاش میکنند، بە یک اندازە در کشاندن اوضاع کنونی نقش داشتە و دارند؟ و کیست کە نداند اگر اینها میتوانستند، کاری برای مردم بکنند، در ٣٨ سال گذشتە میکردند و اگر نتوانستند از این بە بعد هم نمیتوانند؟
آنهایی کە با فریبکاری و دادن وعدە های شیرین سعی میکنند با بە دست آوردن رأی کارگران و فقرا رئیسجمهور شوند، همگیشان بدون استثنا در ایجاد فقر و بیکاری و دهها معضل دیگر، در از میان برداشتن حقوحقوق کارگران و سایر زحمتکشان جامعە، در فساد و غارت اموال عمومی، و در سرکوب سازمانهای کارگری طی ٣٨ سال گذشتە سهیماند. اینها چیزی نیست کە کارگران و مردم ندانند.
هیچکدام از این کاندیداها هرگز، سابقە ندارند کە در گذشتە اعتراضی ولو کوچک بە پایمالسازی حقوحقوق کارگر کرده باشند. از زمان دولت رفسنجانی تاکنون، هر دولتی کە روی کارآمدە، اعم از محافظە کار، اصلاحطلب و اعتدالگرا همگی تلاش کردەاند بخشی از حقوحقوق کارگران را سلب کنند. رئیسی کاندیدای جنایتکار کە ظاهراً بیش از کاندیداهای دیگر مورد عنایت خامنەای قرار دارد، دهها سال است کە در دستگاه قضایی رژیم، دستاندرکار کشتار و سرکوب مخالفین بودە. در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶٧ صدها کادر و رهبر برجستە سازمانهای کارگری را بە جرم حمایتشان از حقوق زحمتکشان بە همراە هزاران تن از مبارزان آزادی خواە به جوخه اعدام سپرد. فساد و فلاکت امروزی نتیجە همین سرکوبها و کشتارهاست. حال این جانی، با چنین سابقەای خود را سخن گوی کارگران و فقرا میخواند. سایر کاندیداها نیز کە در گذشتە پستهای کلیدی امنیتی و دولتی داشتە و دارند در مقام بالادستی در جنایت رئیسی شریک هستند.
روحانی اینک در حالی در میتینگهای انتخاباتی اش فریب کارانە وعدە آزادی می دهد و سربستە از گذشتە رئیسی انتقاد می کند کە وزیر دادگستریاش همدست رئیسی در جنایت سال ۶٧ بودە است و بە وعدەهایی کە چهار سال پیش دادە بود هنوز عمل نکردە است. او بە درستی از اعمال سرکوبگرانە و فساد قالیباف انتقاد میکند، ولی درعینحال سخنرانی حمایتی خودش از سرکوب دانشجویان را لاپوشانی میکند. اذعان میکند کە پروندە قالیباف در دست خودش بودە، ولی اقدامی علیە او نکردە است! در چهار سال گذشتە دولت روحانی نهایت تلاشش را برای از بین بردن قوانین حمایتی و باز گذاشتن دست کارفرماها در زورگویی و تشدید استثمار کارگران بە کار گرفتە است. او بە دروغ در مناظرە سوم میگوید دستمزدها را بە ١،١ میلیون رساندە این در حالی است کە دستمزد کنونی ٩٣٠ هزار تومان تعیین شدە و این مبلغ یکچهارم خط فقر است.
طی چهار سال گذشتە تعداد کارگرانی کە با قرارداد موقت کار میکنند ٣٠ درصد افزایش یافتە، تعویق در پرداخت دستمزدها دو برابر شدە، صدها هزار کارگر از شمول تأمین اجتماعی خارج شدەاند، حق بیمە پزشکی دو برابر شدە، آمار بیکاری حداقل ٢ درصد بالا رفتە و شمار تلفات حوادث شغلی همچنان در حال صعود است. ادعا میکند با کاهش تورم سرعت گرانی را مانع شدە، اما طبق آمارهای رسمی طی چهار سال گذشتە هزینە غذای خانوادهها از ٣٢ درصد کل درآمد بە ۴٠ درصد رسیدە؛ میگوید فروش نفت را دو برابر کردە ولی تقسیم درآمد سرانە ناعالانە تر از دوران احمدینژاد شدە و افزایش درآمدهای نفتی بە جیب ثروتمندان سرازیر شده است.
روحانی و جهانگیری هر دو بە رئیسی و قالیباف به خاطر وعدەهایی کە میدادند تاختند، ولی هیچکدامشان کلامی در مورد بیقانونی حاکم بر محلهای کار و بهبود شرایط شغلی و معیشتی کارگران بە زبان نیاوردند. این سکوت معنی دیگری جز آن کە در چهار سال آیندە همین روال توسط دولت ادامە خواهد یافت ندارد.
تلاشهای فریب کارانە بسیاری در این ایام برای رأی گرفتن از کارگران و فقرا توسط کاندیداها و هوادارانشان صورت میگیرد. کارگران نباید فریب این وعدەهای دروغ را بخورند. هیچکدام از جناحهای حکومتی بە راستی قصد اجرای وعدەهایی را کە میدهند ندارند. این خود کارگران هستند کە میتوانند با تداوم اعتراضات و مبارزاتشان همانطور کە توانستند دولت را وادار بە پس گفتن لایحە ضد کارگری و ارتجاعی تغییر قانون کار کنند، بقیە حقوحقوقشان را از سرمایە داران بگیرند. رأی دادن بە هر یک از کاندیداها درواقع رأی دان بە بقای حکومتی است کە تاکنون ثمری جزء فقر و سرکوب برای زحمتکشان در بر نداشتە است. رأی دادن بە روحانی یعنی رأی دادن بە لایحە ضد کارگری، بە قراردادهای موقت، بە دستمزدهای زیر خط فقر، بە سرکوب سندیکاهای کارگری، بە بیکاری و فقر بە خصوصیسازی مدارس … و رأی دادن بە قالیباف و رئیسی یعنی رأی دادن بە فساد و سرکوب، سانسور، بە غارتگران و قاتلان ، بە ماجرا جویان و خشونتطلبان. رأی ندهید تا هم از رأی شما علیە خودتان استفادە نکنند و هم مجبور شوند درازای رأیتان حقوحقوقتان را بە رسمیت بشناسند.