یارگیریهای جدید
چنین بە نظر میرسد کە یارگیریهای سیاسی با روند تضعیف داعش و احتمال نابودی آن در منطقە، دارد بهمراتب مختصات دیگری به خود میگیرد. البتە نمیتوان این مختصات را بە کل بە شروع این دوران نسبت داد، کما اینکە خود داعش و دفاع بعضی از کشورهای اسلامی سنی از آن، در اصل شروع مراحل ابتدائی چنین روندی بود.
میتوان گفت کە در دو جبهە کلانی کە در مقابل هم قرار گرفتەاند، یعنی جبهە شیعیها بە اضافە دولت روسیە و جبهە آمریکا بە اضافە دولتهای سنی اسلامی (البتە با فراز و نشیب هائی چند)، هماکنون با اعلام خواست رفراندوم توسط بارزانی در اقلیم کردستان، میرود کە تحولی اساسی صورت بگیرد.
اما این تحول و خصوصیات آن چیست؟
با گسترش و تثبیت نفوذ ایران در منطقە (در کشورهای عراق، افغانستان، سوریە و یمن و نزدیکی نسبی کشور قطر بە این کشور)، نگرانی آمریکا و کشورهای سنی اسلامی بشدت بالا گرفتە است. در حالیکە عملاً ایالات متحدە آمریکا در بسیاری زمینەها، زمینبازی را بە نفع ایران رها کردە و قافیە را باختە است، این کشور همراە با کشورهای سنی اسلامی درصدد انتقام گیری از ایران و بە عقب راندن آن لااقل در بعضی کشورها با چشمانداز ایجاد آشوب و ناامنی در خود ایران هستند. و درست در چنین اثنائی بازی بر روی خواست رفراندوم کردها آن نقطە مهمی است کە میتواند بازی را بە نفع آنان برگرداند.
چگونگی پیشبرد بازی توسط آمریکا
ظاهراً ایالات متحدە آمریکا مخالف رفراندوم است و این را بارها از زبان مقامات رسمی و غیررسمی خود بیان کردەاست، اما باید دقت کرد کە آمریکا در اساس مخالف زمان برگزاری رفراندوم است و نە خود رفراندوم. زیرا کە معتقد است در شرایط کنونی میتواند باعث آشوب بیشتر و شکاف در میان نیروهای ضد داعش شود. بنابراین درواقع اعلام چنین مخالفتی بمنزلە فشار غیرمستقیم بر دولت عراق برای گرفتن امتیاز در هنگامە شکستهای فاحش داعش ست. و این درست در شرایطی است کە عربستان و بعضی از کشورهای دیگر حوزە خلیجفارس موافق اعلام استقلال کردستان هستند.
با اعلام خواست بارزانی در خصوص برگزاری رفراندوم کە چنین بەنظر میرسد بر مبنای یک خوانش استراتژیک اما اعلام نشدە از طرف بارزانی و حزب متبوع وی است (هرچند جنبش تغییر معتقد است کە بارزانی حتی در این مورد بە شیوە انفرادی عمل کردەاست)، در اساس بارزانی بر موجی از نگرانی آمریکا و متحدین آن در منطقە در خصوص ایران سیاست گزاری میکند کە نهایت آن اعلام پشتیبانی ناچاری این متحدین از اعلام استقلال کردستان است، زیرا کە استقلال بە معنای تضعیف موقعیت ایران در بخشی از عراق کنونی یعنی اقلیم است کە میتواند بنوبە خود بە نفوذ استراتژیک ایران در منطقە ضربات شدیدی وارد کند.
البتە رفراندوم و خواست استقلال، روندی آسان نخواهد بود و چنانکە خود بارزانی هم در یک سخنرانی بدان اشارە کردەاست روندی خونین خواهد بود و خطوط مرزی درواقع با خون ترسیم خواهند شد. پس امر رفراندوم، کردستان را با عراق و بعضی از کشورهای همسایە خود از جملە ایران وارد یک روند خونین و پر از کشمکش خواهد کرد کە ظاهراً پایان آن باید بە منصە ظهور رسیدن کشور کردستان باشد. کشوری کە عمدتاً از طریق ترکیە و حمایت آمریکا و کشورهای سنی عربی رقیب ایران پشتیبانی و بە رسمیت شناختە خواهد شد.
آمریکا کە در این بازی در اساس سعی در حفظ منافع خود هم در طرف عراقی و هم در طرف کردی دارد، اما با یک بازی حساب شدە و دمیدن بە نگرانی عراقیها میتواند توانائی مانور خود را در تأثیرگذاری بر سیاستهای دولت مرکزی در این کشور افزایش دهد و بە پیشرویهای مهمی در مقابل طرف ایرانی نائل آید.
طرف ایرانی
چنانچە از اخبار برمیآید دولت ایران بە هیئت اتحادیە میهنی کە چند هفتە پیش در خصوص امر رفراندوم بە ایران سفر کردەبود، پیشنهاد دادە است کە در صورت عدم پشتیبانی اتحادیە میهنی از برگزاری رفراندوم حاضر است کە امتیازاتی برای اقلیم از حکومت مرکزی عراق بگیرد، از جملە در زمینە اجرای قانون ١۴٠ در خصوص کرکوک و بازستاندن سهم کردستان از بودجە عراق. هرچند ظاهراً اتحادیە میهنی تا زمان حال بر سر تعهد خود در برگزاری رفراندوم باقی ماندە است و آنچە بیان میدارند این است کە آنان نیز در گفتگوهایی کە با طرف ایرانی داشتەاند بر منافع خود پای فشردەاند و نگرانیهای خود را در خصوص وضعیت اقلیم بیان داشتەاند.
شاید هیچ کشوری در منطقە بە اندازە ایران مخالف و نگران برگزاری رفراندوم نباشد. زیراکە پیشبرد آن را بمنزلە پیشرفت منافع رقبای خود در منطقە حساب میکند و بنابراین رفراندوم را نافی منافع و نفوذ استراتژیک خود در منطقە. مقامات ایرانی بارها از خطرناک بودن چنین تصمیمی از طرف مسئولین اقلیم گفتەاند و در مورد آن هشدار دادەاند. در نظر طرف ایرانی چنین بە نظر میرسد کە، استقلال کردستان منجر بە نفوذ بیشتر ترکیە، آمریکا و اسرائیل در جوار ایران خواهد شد و در زمانی قابلانتظار میتواند بە درگیری میان نیروهای پ ک ک و نیروهای بارزانی بهمنظور بە بیرون راندن نیروهای پ ک ک از نوار مرزی با ایران منجر شود کە این خود بمنزلە تضعیف یک بازوی مهم ایران در تأثیرگذاری بر روندهای داخلی ترکیە و حکومت اقلیم کردستان است. این سناریوی احتمالی، به دنبال ساخت دیوار مرزی میان ایران و ترکیە، میتواند باعث افزایش شدید نگرانی ایران بشود. اما ایران در مواجهە با این وضعیت دارای پتانسیلهای سیاسی متنوعی است. آب، تجارت، وجود نیروهای سیاسی نزدیک بە ایران در اقلیم، حشد شعبی و نیز وجود نیروهای خفتە اطلاعاتی در اقلیم از جملە اهرمهایی هستند کە ایران میتواند بدانها متوسل شود. و نیز احتمال برپائی جنگ در منطقە کرکوک کە بخش مهمی از نفت صادراتی کردستان در آنجا قرار دارد، میتواند مورد مهم دیگری باشد کە در صورت اعلام استقلال، اقتصاد بشدت وابستە کردستان بە نفت را دچار بحرانهای جدی بکند.
ترکیە
ظاهراً طرف ترکیەای نگران و مخالف برگزاری چنین رفراندومی است. اما بسیارند کە معتقدند سیاست مخفی اما درواقع اصلی ترکیە، میل این کشور بە استقلال کردستان است. زیرا کە کردستان میتواند بە منبع مهم و ارزانی جهت تهیە نفت و گاز برای این کشور تبدیل شود و نیز با توجە بە گستردگی و اهمیت بازار اقلیم، ترکیە میتواند بازار مهم و بهمراتب گستردەتری برای کالاهای خود تأمین کند. و نیز نقش حکومت مستقل در تأمین امنیت این کشور، بعد مهم دیگری است کە ترکیە در جریان مستقل شدن اقلیم کردستان به دنبال آن است. هستند بسیاری کە معتقدند حکومت مستقل کردستان با توجە بە وابستگی و نیازش بە کشور ترکیە جهت ارسال نفت و گاز بە بازارهای جهانی و فروش آن، بە یک حکومت تحت اڵحمایە تبدیل خواهد شد کە در آن نقش ترکیە بهمراتب مهمتر از خود مقامات اقلیم خواهد بود. کە این همانا تکرار تجربە روابط با حکومت مرکزی عراق اما در شرایطی دیگر خواهد بود.
کردها و امر استقلال
ظاهراً کردها و یا بهتر بگوییم بارزانی و همکیشان نسبت بە پیشبرد رفراندوم و عدم توانائی دولتهای منطقە در مخالفت عملی و مؤثر با آن خوشبین هستند. هرچند بارزانی در نطقهای خود هیچوقت بە چندوچون این خوشبینی نمیپردازد و بیشتر از زاویە وعدە و وعید و توسل بە دامن زدن بە احساسات ناسیونالیستی مردم تلاش میکند با امر رفراندوم و استقلال تماس برقرار کند. اما بههرحال چنین بە نظر میآید آنان خوشبیناند، بە چند دلیل:
ـ شصتوشش درصد تجارت با اقلیم کردستان از طریق ایران و ترکیە صورت میپذیرد (هشت میلیارد دلار در سال توسط ترکیە و پنج میلیارد دلار توسط ایران). کردها معتقدند کە با توجە بە بحران اقتصادی در ایران و ترکیە محال است کە این دو دولت بعد از رفراندوم و اعلام استقلال، این دو کشور بخواهند با قطع تجارت از در مخالفت با استقلال کردستان برآیند و بنابراین اقلیم در شرایط دشوار اقتصادی قرار نخواهد گرفت. اگر بە این مورد، بازار نفت و گاز کردستان را هم بیافزائیم کە ترکیە بشدت بدان احتیاج دارد، تصویر کاملتر خواهد شد،
ـ بنا بر شرایط جهانی سە دولت ایران و عراق و ترکیە از توانائی حملە نظامی بە خاک اقلیم برخوردار نیستند،
ـ اعلام استقلال، کردها را بە هم نزدیک خواهد کرد و از این طریق بە بحران داخلی اختلافات خاتمە دادە خواهد شد.
نتیجە
چنین بە نظر میرسد کە در یارگیریهای جدید منطقە، اقلیم کردستان اساساً بە نیروهای سنی و متحدین آن نظر دارد و میخواهد از عراق و ایران شیعی جدا و دور شود، هرچند هنوز نیروهای جدی در خود اقلیم وجود دارند کە از طریق مخالفت با برگزاری رفراندوم در لحظە کنونی، سعی میکنند بر روند رویدادها تأثیرگذار باشند و نگذارند کە اقلیم بە مسیری راندە شود کە باب میل بارزانی است.
اما باید گفت کە در تغییراتی کە احتمالاً به وجود خواهند آمد، با توجە بە حساسیت طرف مقابل کە پیشروی رقبا را بر نخواهد تافت، باید منتظر اتفاقات خطرناک و خونینی باشیم. امری کە یوشکا فیشر نیز در مقالەای نگرانی خود را در خصوص آن بهصراحت اعلام کردەاست.