علیرغم همە کمی و کاستیهای درون اقلیم کردستان و مخالفتهای جامعە جهانی و تهدیدات دولتهای منطقەای همسایە عراق، و نیز مخالفت جدی خود دولت مرکزی عراق، رفراندوم در روز ۲۵ سپتامبر در بیشتر مناطق کردنشین عراق برگزار شد. پیشبینیها حاکی از آناند کە بیشتر مردم بە جدائی از عراق رأی خواهند داد و خواهان تشکیل کشور مستقل کردستان خواهند شد.
تا جائیکە کە بە خود برگزاری رفراندوم برمیگشت، اجرای آن اساساً با مشکل خاصی روبرو نبود. با توجە بە کنترل خود کردها بر مناطق تحت کنترلشان، و نیز با بسیج نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی و همکاری مردم، امر همەپرسی در کلیت خود با آرامش انجام شد. برگزاری رفراندوم موجی از شادی و پایکوبی نە تنها در خود اقلیم، بلکە در سایر مناطق کردنشین هم با خود بە همراە آورد و همبستگی کردها را در سطحی گستردە بە نمایش گذاشت.
اما برگزاری رفراندوم یک مسئلە، و عواقب آن و نیز عملی کردن نتیجە آن مسئلە دیگری است. با توجە بە عدم تمهیدات لازم برای این همەپرسی و مخالفتهای جدی جهانی و منطقەای، این سؤال میتواند مطرح باشد کە مسئولین اقلیم با نتیجە آن چه خواهند کرد؟
تا جاییکە بە اولین واکنشها برمیگردد، ظاهراً تا زمانی قابل پیشبینی تغییرات چندانی روی نخواهد داد؛ نە قرار است پرچم عراق در کردستان برداشتە شود، نە مرز تعیین شود و نە استقلال اعلام شود. مقامات اقلیم در نظر دارند از نتیجە رفراندوم برای چانە زنی با دولت مرکزی بهرەجویند، و این بار چانەزنی نە بر سر بودجە و مسائلی ازایندست، بلکە بر سر بە رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت و پذیرش آن توسط رژیم عراق خواهد بود. بە این ترتیب مقامات اقلیم در نظر دارند کە از نتیجە همەپرسی برای تحمیل ارادە خود برای جدائی قانونی و غیر خشونتآمیز از عراق استفادە کنند.
اما از طرفی دیگر مقامات عراقی با توسل بە مفادی از قانون اساسی عراق و غیرقانونی خواندن فراخوان و اجرای رفراندوم، نە تنها قدمی عقب ننشستەاند، بلکە از طریق مجلس نمایندگان و شورای امنیت ملی خود، خواهان اعمال گستردە، از جملە در زمینە کنترل مرزها، انتقال کنترل میدانهای نفتی بە حکومت مرکزی و ارسال نیروی نظامی بە مناطق مورد اختلاف با کردها شدەاند. از جانبی دیگر، جمهوری اسلامی و ترکیە بر تهدیدات خود افزودەاند و در مواردی اقدام بە اعمالی کردەاند تا بە اقلیم کردستان بگویند کە در مخالفت خود با روند موجود واقعاً جدیاند.
تا جایی کە بە کشورهای قدرتمند دیگر از جملە آمریکا و روسیە برمیگردد، آنان نیز کماکان خواهان عراقی متحد و یکپارچە هستند. بویژە آمریکا خواهان عراقی متحد است زیراکە برای تحدید قدرت ایران آن را مناسبتر ارزیابی میکند. حضور کردها در دولت مرکزی، از نفوذ ایران میکاهد و این بە نفع آمریکاست. آمریکا نمیخواهد مناطق دیگر عراق را دودستی تقدیم ایران کند.
بنابراین تا جایی کە بە عملی کردن نتیجە رفراندوم برمیگردد، دست مقامات اقلیم کردستان زیاد باز نیست و آنان با مسائل عدیدە و مشکلات بسیار مهمی روبرویند کە برداشتن آنها از سر راە آسان نمینماید. بنابراین سؤال این است کە واقعاً مقامات اقلیم با اجرای همەپرسی در پی چە چیزی بودند و هستند؟
جواب این سؤال را باید در دو مورد خلاصە کرد: مورد اول، عبارت است از برگردانیدن مشروعیت بە حاکمان کردستان کە در این ۲۵ سال زمامداری خود، تجربە خوبی ارائە نکردند و جامعە کردستان را کماکان در انشقاق سیاسی و بحرانهای اجتماعی و اقتصادی نگە داشتند. آنان با بازی کردن بر روی احساسات ناسیونالیستی مردم کردستان و دمیدن بر آتش برافروختە آن، موقعیت خود را بە نوعی احیا کردند، و مورد دوم اینکە چنین بە نظر میرسد کە با توجە بە بنبستی کە اقلیم در آن افتادە بود، آنان گشودن راە را در ریسکی دیدەاند کە حتی در صورت تحمیل فجایعی دیگر بر جامعە کردستان، یک بار دیگر دل جامعە جهانی را بدرد بیاورد و بە مانند سال ۱۹۹۱ کاری کارستان برایشان انجام دهند. درواقع بارزانی بدون ارائە یک نقشە راە، در حقیقت چشم بە آیندە دارد، آیندەای نامعلوم کە شاید از دل آن تحولاتی مثبت بە نفع اقلیم بیرون بیاید!
بنابراین رفراندوم بیشتر بە شمشیر دو لبەای میماند. شمشیری کە هم حریف را میبرد و هم خود را. درواقع رفراندوم، آیندە کردستان را همراە با برانگیختن امیدها، بیشتر در محاق ناروشنی ها فروبردە است. آیا مقامات اقلیم را آنچنان کیفیتی هست کە بتوانند راە رفتە را ادامە دادە و بخوبی آن را مدیریت کنند؟ البتە بارزانی راهی یکی دو سالە را برای گفتگو با دولت مرکزی بازگذاشتە است و در این مدت اعلام شدە حوادث بسیاری می توانند اتفاق بیافتند.