سرانجام پس از چهار ماه نبرد سخت و بمبارانهای پیاپی و درگیریهای خانه به خانه، آخرین مقاومتهای اعضای گروه تروریستی و ارتجاعی داعش درهم شکست و گروه «نیروهای دمکراتیک سوریه» که از گروههای سنی مذهب سوری و حزب اتحاد دمکراتیک کردهای سوریه و اعضای پ.ک.ک تشکیل یافته و مورد پشتیبانی آمریکا است، رقه پایتخت این دولت خود خوانده را تسخیر کرد. پس از آزادسازی موصل در عراق ، سقوط رقه در چند ماه آینده از سوی تحلیل گران گوناگون پیشبینی میشد؛ پیشبینیای که اینک جامه عمل پوشیده است. اکثر جمعیت ۳۰۰ هزارنفری رقه، این شهر را ترک کرده و آواره شدهاند و از آن جز ویرانهای برجای نمانده است. در واپسین روزهای نبرد رقه شماری از اعضای سوری داعش در توافقی با سازمان نیروهای دمکراتیک سوریه این شهر را ترک کردند و تنها چند صد نفر از اعضای خارجی داعش در آن ماندند که سرانجام همگی کشته شدند.
داعشیها، تروریستهای واپسگرایی که با نمایش خونین بیهراسی از مرگ بر طبل دروغین شجاعت میکوبند، درواقع ترسویان و هراسناکانی اند که شجاعت رویارویی با زندگی مدرن و واقعی دوران کنونی را ندارند و با واپسماندهترین شکلهای ممکنهی زندگی که آن را به ایدئالهایی قدسانی فرارویاندهاند و به آن جامعه اسلامی با اجرای شریعت اسلامی نام نهادهاند، برای انسانهای زیر سلطهی خود جهنمی واقعی برپا ساختهاند. جامعهای با بازارهای بردهفروشی، حجاب اجباری کامل برای زنان و سلب هرگونه حقوقی از آنان، اجباری شدن ریش برای مردان، قتل دگر اندیشان و غیرمسلمانان و مسلمانان غیر سنی سلفی و گرفتن جزیه، بریدن دست و پا و گردن زدن و زنده سوزندان کسانی که به زعم آنان خلافکارند و شلاق زدن و اعدام انسانها درملأعام و تعطیلی هرگونه نهاد مدنی و نهادهای انتخابی سیاسی. آنها برای پس از مرگ هم با آرزو و توّهم بهشت و حوریان برای خود تصویرهای خیالی دلپسند میسازند تا راه فرار از زندگی سده بیست و یکم را بر خود هموارتر سازند. شکست داعش در نبرد رقه به معنی شکست قطعی این گروه در جنگی است که با دیگر نیروهای داخلی و خارجی در سالهای گذشته در سوریه و عراق بدان مشغول بوده است، و به معنای برچیده شدن بساط همهی جنایتها و واپسگراییها برشمرده شده ی این خلافت اسلامی در این دو کشور است؛ و شکستی است مهلک برای همه ی انواع اسلامگرایی تندرو و واپسگرای سنی و شیعی در جهان.
داعش به رهبری ابوبکر البغدادی با شدت یابی جنگ داخلی در سوریه و مشکلات دولت شیعی عراق، توانست در سال ۲۰۱۴ بخش بزرگی از این دو کشور را تسخیر کند و در بخشهای اشغالی که تا ۹۰۰۰۰ هزار کیلومتر مربع تخمین زده میشد، با شعار اجرای قوانین شریعت اسلامی و بازگشت به دوران صدر اسلام، حکومت ترس و خشونت و سرکوب را برقرار نماید. داعش در دوره اوج قدرت گیریاش، حدود ۵۰ درصد خاک سوریه را در تصرف خود داشت. درهم ریختن مرزهای موجود در خاور میانه، از جمله آماج ها اصلی این گروه بود. البغدادی که خود را خلیفه مسلمانان اعلام کرده بود، در سال ۲۰۱۴ در یکی از نماز جمعه های موصل گفت که داعش پیشروی خود را تا کوبیدن آخرین میخ بر تابوت قرارداد سایکس- پیکو ادامه خواهد داد. او و همدستانش بدین سان مرزهای صدسالهی بر ساختهی این قرارداد را به پرسش کشیدند و با هر وسیله ممکن و با دستیازی به هرجنایتی، کوشیدند بردامنه ی نفوذ و قلمرو داعش بیافزایند. جنگ داعش در عراق وسوریه تاکنون حدود ۵۰۰۰۰ کشته و صدهاهزار زخمی و آواره وویرانی های بسیار برجا نهاده است.
پس از آزادسازی رقه پایتخت داعش، آمریکا و روسیه به عنوان قدرت های اصلی تاثیر گذار در جنگ داخلی سوریه به شکست داعش در رقه واکنش نشان دادند.
تیلرسون وزیر خارجه آمریکا با شادباش پیروزی بر داعش در رقه گفت که آمریکا افتخار رهبری ائتلاف جهانی علیه داعش را دارد و این پیروزی را چرخش مهمی در جنگ با این گروه تروریستی می داند. سارا هاکبی سندرز سخنگوی کاخ سفید هم گفت شکست داعش از وعده های اصلی مبارزه انتخاباتی دونالد ترامپ بوده و پس از رسیدن به این هدف، این کشور در پی کاهش تنش در سایر مناطق سوریه است.
وزیر دفاع روسیه هم با اشاره به نقش ارتش این کشور در جنگ با تروریستها گفت که نیروی هوایی روسیه از آغاز عملیات نظامی در سوریه صدها اردوگاه آموزشی و کارگاههای تولید جنگ افزار و۱۵۰۰ خودرو گروههای تروریستی را نابود کرده است. افزون بر این دو کشور، جمهوری اسلامی ایران و ترکیه نیز، به شکست گروه تروریستی داعش در سوریه واکنش نشان دادند و بر سهم خود در این پیروزی تاکید کردند. با شکست داعش در سوریه و از دست دادن بخشهای اساسی سرزمینهای تصرف شده در این کشور، به منابع درآمدی این گروه هم ضربه ی سختی وارد آمده است. داعش گویا تنها درسال ۲۰۱۵ نزدیک به ۳ میلیارد دلار از فروش نفت از منابع نفتی تصرفی اش در سوریه درآمد داشت، که به دنبال شکست، و از کف دادن بخشهای تصرفی درسوریه، یک منبع بسیار مهم مالی خود را برای همیشه از دست داده است؛ این زیان سبب خواهد شد تا از دامنه کنشها و عملیات تروریستی و ضد بشری این گروه در سراسر جهان کاسته شود.
داعش هنوز بخش کوچکی از استان حمص و اطراف دمشق و استان دیرالزور را در اختیار دارد که بی تردید بزودی از این منطقهها هم بیرون رانده خواهدشد، و دیگراز خلافت اسلامی عراق وسوریه به عنوان حکومتی با مرزهای معین و ارتش و زندان، هیچ نشانی برجای نخواهد ماند. گر چه داعش به عنوان یک گروه تروریستی ارتجاعی سلفی، همچنان به زندگی جنایت بارش ادامه خواهد داد و در اینجا و آنجا به عملیات انتحاری و تروریستی دست خواهد زد.
سرکوب داعش در سوریه و عراق بر اوضاع کنونی هردو کشور تأثیرات جدی بر جای میگذارد، و تناسب نیروهای داخلی و خارجی و رویارویی آنها را با یکدیگر بهگونهای دیگر رقم میزند. در سوریه ، آمریکا و دولتهای متحدش و گروههای اسلامی سنی و کرد سوری همپیمانش ، مستقیماً رویاروی روسیه و ایران و حزبالله لبنان و حکومت بشار اسد قرار میگیرند و ترکیه هم در این میان خواهد کوشید با ادامه دخالت مستقیم نظامی در سوریه نصیب بیشتری از وضعیت پیشآمده ببرد و مناطق گستردهتری را تسخیر نماید و بهویژه از قدرت گیری سازمانهای کرد در سوریه بکاهد. سفر اخیر تیلرسون به خاورمیانه را ازجمله میتوان در چارچوب شکست داعش در عراق و سوریه و توازن جدید نیروها در این دو کشور و منطقه ارزیابی کرد. سخنان مقامهای آمریکایی درزمینهٔ خروج نیروهای نظامی وابسته به جمهوری اسلامی با عنوان مدافعان حرم و نظامیان مسلح گروه حزبالله لبنان از سوریه از پیامدهای اوضاع جدید در این کشور است.
دولت روسیه بهمثابهی یکی از قدرتهای مهم در عرصهی سیاست جهانی و منطقهای ، در رویدادهای چند سال اخیر عراق و ازجمله در جنگ با داعش در عراق نقش مؤثر و مستقیمی بازی نکرده است و بازیگران اصلی خارجی در این کشور ، دولتهای آمریکا و جمهوری اسلامی و ترکیه بودهاند که میکوشند در پیوند با دولت عراق و نیروهای کردی این کشور بر عرصهی سیاست در عراق تأثیر بگذارند وبر میزان نفوذشان در این کشور بیفزایند. اگرچه روسیه با سرمایهی یک میلیارد دلاری در منابع گازی شمال عراق ، میکوشد جای پای بیشتری در این کشور باز کند ، اما رویدادهای چند هفته گذشته شمال عراق این هدف را با چالشهایی روبرو خواهد ساخت.
شکست خلافت اسلامی داعش در جنگ با عراق و سوریه به معنای پایان کار این گروه تروریستی بهعنوان یک حکومت است و موفقیت و پیروزی مهمی بشمار میآید، زیرا به عمر یک حکومت بسیار واپسگرا و ارتجاعی که در عرصههای کاربست قانونهای سبعانه و سرکوبهای ضد بشری گوی سبقت را از دیگر حکومتهای واپسگرای سنی و شیعه ربوده ، پایان بخشیده است، اما همانگونه که نمونههای طالبان و القاعده نشان داد این شکست به مفهوم نابودی این گروه تروریستی نیست و جانیان داعشی همچنان خواهند توانست به عملیات تروریستی و انتحاری و ضربههای موضعی نهتنها در عراق و سوریه بلکه در دیگر کشورهای منطقه و جهان بهویژه در اروپا دست بزنند و انسانهای بسیار دیگری را با عملیات جنایتکارانه شان به خاک و خون بکشانند. بهویژه این خطر از سوی کسانی است که از منطقههای شکستخورده میگریزند و به کشورهای محل سکونتشان برمیگردند. ارزیابی میشود که از سال ۲۰۱۴ حدود ۴۰۰۰۰ پیکارجوی غیر سوری و غیر عراقی از ۱۱۰ کشور به گروه داعش پیوسته باشند، نزدیک به ۶۰۰۰ اروپایی و ۸۰۰۰ نفر از کشورهای سابق اتحاد شوروی و نزدیک به ۵۰۰ نفر از آمریکای شمالی و بقیه از سایر کشورها. با شکستهای پیاپی داعش در سوریه و عراق شماری از آنان به تروریستهای اسلامی در افغانستان ، لیبی، صحرای سینای مصر و فیلیپین و نیجریه پیوستهاند و نزدیک به ۵۵۰۰ نفر هم به ۲۳ کشوری که شهروند آن هستند بازگشتهاند.
شاید هنوز به زمان درازی نیاز باشد تا جهان از شرّ اسلامگرایان داعشی و گروههای نظیر آن رها گردد، اما باید مطمئن بود که چنین روز خجستهای دیر یا زود فرا خواهد رسید.