لیست بحرانهای بخشا خودساختهای که قریب به یک دهه است ریاض را دربر گرفته، رو به گسترشاند.
در عراق بعد از به گل نشستن ماشین جنگی ناتو و پذیرش حضور ایران در عراق بهعنوان یک فاکتور جدی برای حل مسئله آن کشور توسط آمریکائیها، نهتنها طرح سعودیها نقش بر آب شد، بلکه عربستان پس از سالها مقاومت وادار به بازگشائی سفارت در بغداد گردید و حتی مجبور شد قول دهد که در عراق سرمایهگذاری خواهد کرد.
عدم تحقق اهداف عربستان سعودی در سوریه علیرغم سرمایهگذاری وسیع نظامی – سیاسی در آن کشور
آنها که تا سال قبل مخالف هرگونه مشارکت ایران در حل مسئله سوریه بودند و حتی از مشارکت ایران در کنفرانس صلح ژنو جلوگیری میکردند عملاً خود در حاشیه قرارگرفتهاند. روندها در سوریه همچنان برخلاف استراتژی آنها با سرعت در جریان است.
شکست تلاشهای عربستان برای به مقابله نظامی کشاندن امریکا علیه ایران که توافق برجام چون آب سردی بر این آتشافروزی آن را خنثی کرد. واشنگتن حاضر نشد تا تحت تأثیر تل آویو و ریاض به وخامت اوضاع در منطقه بیفزاید ، درواقع برجام را میتوان نقطه عطفی در سرازیری شکستهای سعودیها در منطقه خواند.
در یمن این فقیرترین کشور منطقه، علیرغم اینکه نزدیک به دو سال است بمبافکنهای عربستانی و اماراتی با هدایت مشترک نظامیان آمریکائی و انگلیسی در حال تدارک یک فاجعه انسانی هستند، نهتنها حکام سعودی قادر بهزانو درآوردن آن مردم نشدهاند، بلکه فرودگاه “خالد” نیز مورد اصابت موشکهای حوثیها قرار میگیرد و این در حالی است که صدها میلیون دلار هزینه ماهانه این عملیات تخمین زده میشود و هیچ چشماندازی نیز از موفقیت برای سعودیها وجود ندارد چیزی که در ابتدا قرار بود بنا به ادعای رئیس ستاد مشترک ارتش سعودی در ظرف چند هفته تمام شود.
عدم موفقیت عربستان در ایجاد یک ارتش اسلامی از اندونزی تا مراکش و موریتانی به فرماندهی ژنرالهای پاکستانی که قرار بود در خدمت ریاض برای پیشبرد اهداف منطقهای و با بودجه آن کشور تشکیل شود، که در عین پرسروصدا بودن به تمسخر کشیده شد.
تلاشهای ریاض برای شکل دادن یک اتحادیه نظامی – سیاسی در خلیجفارس علیه ایران ، چیزی که از همان ابتدا با فاصلهگیری کشور عمان آینده روشنی نداشت و با ایجاد بحران تازه در رابطه با قطر عملاً به شکست انجامید. شکست پروژه استقلال کردستان عراق که در ابتدا به دلیل کوته بیتی بخشی از رهبران کرد و تحریک اسرائیل و عربستان میرفت تا یک حوزه جدید برای تشنج و درگیری نظامی در منطقه با هدف کشاندن پای ایران به بحرانی جدید ایجاد کند.
خنثی شدن استراتژی ” کشاندن جنگ به داخل ایران” به یمن هوشیاری و بلوغ هموطنان کرد، عرب و بلوچ ما
اینهمه در کنار تغییراتی که در قدرت سیاسی طی دو سال گذشته با درگذشت ملک عبدالله و جانشینی برادرش سلمان در عربستان رخ دادهاند ، اوضاع این کشور همسایه را بشدت پیچیده کرده است. در ابتدا قرار بود محمد بن سلمان فرزند ملک سلمان، معاون ولیعهد باشد، اما او را با سرعت از همان ابتدا به وزارت دفاع رساند و سپس با ایجاد تغییراتی در ساختار اداره شورای اقتصاد تحت رهبری پادشاه، عملاً مدیریت شرکت آرامکو، یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی جهان را به او سپرد و بالاخره در تابستان امسال با برکنار کردن ولیعهد آن کشور ، فرزندش محمد بن سلمان را به جانشینی خود ارتقاء داد، و کمی بعدتر با برگماردن وی به ریاست ستادی که گویا قرار است تا با فساد مبارزه کند، دست وی را باز گذاشت تا با منتقدین خود تسویهحساب کند و این در حالی است که وی خود فردی بهغایت فاسد است.
هسته اصلی قدرت سیاسی عربستان که حول این شاهزاده قدرتطلب، بلندپرواز و ماجراجو گردآمده به جای انجام تغییرات اساسی در سیاست این کشور، فرار به جلو کرده است؛ آنها مسئله سعد حاکم حریری را خلق کردهاند، تا اولاً در تلاش برای ایجاد یک عرصه دیگر نبرد با ایران، جو تنش و شبه جنگی با ایران را کماکان در منطقه داغ نگهدارند؛ و در ثانی، با حمایت شدن از سوی دنالد ترامپ نهتنها سیاستهای خود را در منطقه توجیه کنند تا بلکه منتقدین داخلی را نیز به سکوت وادارند .
این تغییرات سیاسی و بگیروببندهای اخیر همراه بااینهمه شکستهای استراتژیک و بحرانهای خودساخته البته از چشم هزار شاهزاده سعودی که هرکدام در گوشهای از این دستگاههای عریض و طویل ارتش، امنیتی، اداری و مالی بیتوته کردهاند، دور نخواهند ماند. اوضاع نامساعد اقتصادی این کشور که با پایین آمدن قیمت نفت از یکسو و بریزوبپاشهای هسته مرکزی قدرت حول محمد بن سلمان در خریدهای کلان نظامی از سوی دیگر همراه با کاهش یارانهها و در برخی موارد حذف آنها، به شدت بر نارضایتیها افزوده است و این بر کسی پوشیده نیست که جریانات وهابی، سلفی و تروریستی نیز پایگاههای جدی در لابهلای قدرت سیاسی این کشور دارند. این کشور آبستن حوادثی غیرقابلپیشبینی است. لذا خویشتنداری، مراجعه به سازمان ملل و وارد نشدن به زمین بازی که توسط ریاض و حامیان آمریکائیشان تدارک دیدهاند، برای ایران امری حیاتی است.