بیستم نوامبر بعنوان روز جهانی کودک نام گذاری شده است. کودکان آسیب پذیر ترین گروه سنی جامعه هستند که میزان آسیب پذیری آنان به میزان توسعه یافتگی وامنیت ورفاه در هر جامعه ای بستگی دارد.
روزانه ۱۷ هزار کودک در افریقا براثر گرسنگی وعدم دسترسی به بهداشت ودرمان می میرند که حتی با کشورهای آسیایی وامریکای لاتین نیز قابل مقایسه نیست
کار اجباری براثر تهیدستی واحتیاج وتجاوز، دردناکترین آسیبهایی هستند که به کودکان روا میشود وزندگی این ستمدیدگان را به ورطه سقوط وتباهی می کشاند. در کشور ما نیز بەعلت عدم توزیع ناعادلانه ثروت و استفاده یکسان کودکان از امکانات موجود وفقدان امنیت اجتماعی درسالهای اخیر کودکان بزرگترین قربانی بی عدالتی بوده اند. .
آقای قدیمی معاون اجتماعی شهرداری تهران چند روز پیش اعلام داشت که ۹۰ درصد کودکان خیابانی مورد تجاوز قرار می گیرند. این خبر تکان دهنده که در رسانه ها بازتاب یافت، نشانه عمق فاجعه ای ست که در جامعه ما وجوددارد، اما این خبر درد ناک هیچگونه بازتابی ازسوی مسئولین ونمایندگان مجلس را درپی نداشت. سال گذشته هم در پی تجاوز به یک دانش آموز معاون امور تربیتی ناحیه گفته بود این عمل بارضایت طرفین بوده است .ماجرای سعید طوسی معلم قران که پرونده اش مختومه اعلام گردید برای افکارعمومی آشکار است.
وجود دهها هزارکودکان کار وخیابانی درتهران وشهرهای بزرک وروستاهای مرزنشین نشانگر بی اهمیتی نظام نسبت به سرنوشت این فرزنذان فقیر وبی پناه ملت ماست
کودکان ستمدیده را میتوان به دوبخش تقسیم کرد، کودکان کار وکودکان خیابانی این دودسته با این وجود که دارای تفاوتهایی هستند اما وجوه اشتراک نیز دارند. کودکان خیابانی افزون براین از کانون گرم خانوادە محروم اند، مانند کودکان کار، نە امکان بازی وتفریح و ورزش دارند و نە مانند کودکان دیگر امکان تحصیل و لذت بردن از شادیهای کودکانە دارند. ازامکان بازی، تفریحات و ورزشهای کودکانه نیز برخوردار نیستند وبتر از همە آن کە در معرض تحقیر و توهین هم قرار دارند. .
کودکان کار:کودکان کار به آن گروه از کودکان زیر ۱۵ سال اطلاق می شود که برای تامین هزینه زندگی خود وخانواده از بام تاشام درسرما وگرما با انجام کارهای گوناگون، برای تامین هزینه های زندگی شان جسم کم توان خودرا خسته وفرسوده می کنند.
گروهی از کودکان در خیابانها وکوچه ها وبیابانهای اطراف شهر ویا در زباله دانها درجست وجوی نان خشک، کاغذ، مقوا وبطری هستند وغروب خسته وکوفته کیسه های حاوی دسترنج خودرا برشانه های نحیف خود حمل کرده وبا بهای ناچیزی به فروش میرسانند تا لقمه نانی برسفره خالی خانواده خود بنشانند. .
گروهی دیگر کودکان دستفروشی هستند که در خیابانها با التماس عابران را به خرید اجناس شان ترغیب می کنند. اجناس عرضه شده آنان عبارتست از آدامس ،شکلات اسباب بازی ومصنوعات دستی.
گروه سوم کودکانی هستند که سر چهار راهها می ایستند وهنگام توقف خودروها پشت چراع قرمزبا سرعت شیشه های خودرو را میشویند تا شاید مبلغ ناچیزی از راننده دریافت کنند.
گروه سوم کودکانی هستند که توسط باندها ویا والدین معتاد به تکدی وگدایی واداشته میشوند واغلب برای جلب ترحم عابران ظاهری ژولیده وپریشان دارند ولباسی مندرس برتن دارند. گروه چهارم کودکانی هستند که به اسارت باندهای فحشا درمیایند ومورد سو استفاده جنسی قرار میگیرند. این دسته ارکودکان افزون برتحقیر درمعرض ابتلا به بیماری ایدز نیز قرار دارند.گروه پنجم کودکانی هستند که بوسیله باندهای مواد مخدر اجیر میشوند واز آنها برای توزیع وحمل ونقل مواد مخدر سئواستفاده می کنند. این گروه از کودکان خود نیزبوسیله باندها معتاد میشوند تااز آنها بیشتر بهره کشی شود. گروه ششم کودکان کولبراند که در مناطق مرزی کردستان کالا ها را بردوش گرفته و با گذر از کوههای صعب العبور کالای خودرا بفروش برسانند این کودکان در معرض انواع خطرات مانند سقوط ازکوه وبرخورد با مین و یا احتمال اصابت گلوله پاسداران قرار دارند.
کودکانی هم هستند که بکارهای متفرقه مانند وزن کشی،واکس زدن، فال گیری با پرنده و یا نواحتن سازهای گوناکون روی می آورند
.
;کودکان خیابانی: کودکان خیابانی آن دسته از کودکانی هستند که بجای حضور در کانون خانواده ومدرسه زندگی خودرا درخیابانها به ولگردی یا گدایی میگذرانند و در سرما و گرمادر کارتن یا خانه های مخروبه ویا ساختمانهای نیمه ساز ویا زیر پلها شب را به روز می رسانند.
;عوامل افزایش کودکان خیابانی
فقر: در سالیان اخیرسیاستهای رژیم نه تتها براساس فقر زدایی در جامعه نبوده بلکه فاصله عمیق طبقانی را در جامعه ایجاد کرده است وقشر زخمتکش ومتوسط جامعه را به خط فقروزیر خط فقر رانده است از اینرو خانواده های کم در آمد وپر جمعیت از برآوردن نیازهای اولیه خانواده ناتوانند و همچنین زندکی درکلبه های محقر وفاقد امکانات رفاهی میتواند عاملی برای فرار کودکان از کانون فقر زده خانواده وپیوستتن آنان به لشکر کودکان خیابانی باشد.
جدایی پدر ومادر: جدایی پدر و.مادر یا مشاجره بین والدین وکتک زدن مادر وفرزندان تاثیر ناخوشایندی را در کودکان به جای می گذارد ودربرخی موارد موجب گریز کودکان از خانواده می شود. .
سواستفاده جنسی. درمواردی که کودکان مورد تجاوز به ویژه توسط نزدیکان خود قرار می گیرند به علت احساس نفرت یاحقارت از خانه می گریزند. .
محیط زندگی وهمنشینی با کودکان خیابانی. در محلات فقیر نشین بعلت فقر مادی وفرهنگی والدین که در مراقبت وتربیت فرزندان خود ناتوان هستند و همچنین نبودن پارک بازی در محله وهمنشینی وتاثیر پذیری از کودکان خیابانی زمینه ای برای پپیوستن به کودکان خیابانی می باشد.
کمبود محبت وروابط عاطفی :ابراز محبت والدین نسبت به فرزندان وروابط عاطفی عامل موثری در پیوند ویگانگی اعضای خانواده دارد،اما در مواردی بدلیل فقروبیکاری و یا اعتیاد والدین ابراز محبت خودرا ازفرزندان دریغ میورزند که خود میتوان عامل گریز فرزندان از خانواده باشد.
آمالها وآرزوها: بعصی کودکان در حسرت زندگی مرفه و برآوردن آرزوهای کودکانه، خانواده فلاکت زده خو درا رها کرده و به خیل کودکان خیابانی می پیوندند.
خصوصیات کودکان خیابانی: این کودکان معمولا گروهی زندکی میکنند، هیچگونه امکاناتی برای رعایت اصول اولیه بهداشت ونظافت خود ندارند، در جامعه تحقیر میشوند وپلیس با آنها باخشونت برخورد می کند، از واژه های لمپنی استفاده می کنند و به مرور زمان به ارزشهابی اخلاقی بی اعتنا میشوند اکثریت آنان، زندان ومورد تجاوز بودن را تجربه کرده اند. مشکل اصلی آنان تهیه عذا ویافتن سرپناه است وبرای تامین غذا بهر کاری تن در میدهند یا گدایی میکنند یا بسرقت دست میزنند ویا زباله ها را برای پس مانده مواد غذایی می کاوند در زمستانها زندگی بر آنان سخت تر میگذرد وتنها وسیله گرما بخش آنان آتش زدن تکه های چوب ویا مقواست. .
کودکان کار و کودکان خیابانی هنگام عبور از خیابانها به رستورانها وخودروهای شیک وتبلیغ کالاهای گوناگون باحسرت وماتم مینگرند و شب را درخانه های محقر یا کارتن ها درحسرت آرزوهای برنیامده بخواب می روند اما فردا بیرحم تر از دیروز زندکی رنجبارتر وتحقیر آمیزتر آنان آعاز می شود. هیچ کودکی مایل نیست که زندگی در کانون خانواده وآموزش در مدارس وبازی و ورزش را در پارکها و میادین ورزشی رها کند وبه کارهای طاقت فرسا ویا ولگردی بگذراند. اما توزیع ناعادلانه ثروت دستاوردی جز فقر وحقارت وبی خانمانی برای ییش از ۲۴۰ هزار کودک کار و خیابانی میهن مان نداشته است شهرهای مشهد و قم این دو ام القرای اسلامی بیشترین میزان کودکان خیابانی را دارند. با یک دهم بودجه ای که صرف هزینه های مقبره امامزاده ها میشود میتوان وضعیت کودکان کار وخیابانی را سرو سامان بخشید. سازمانهای مربوطه هرچند وقت یکبار بجمع آوری کود کان خیابانی میپردازند اما چون در این زمینه دارای برنامه ریزی بلند مدت وجدی نیستند ناموفق بوده اند. .
بدیهی است که با در نظر داشت توزیع ناعادلانه ثروت وعدم حمایت از خانواده های فقیر وعدم اسکان وباز پروری کودکان خیابانی روز بە روز میزان کودکان خیابانی وکار افزوده خواهد شد.