بزرگش ندانند اهل خرد که
نام بزرگان به زشتی برد.
درگذشت علی اشرف درویشیان، نویسنده ی مردمی کشورمان بازتابی در خور شخصیت قابل احترام ایشان در جامعه یافت. شرکت گسترده ی خیل عظیمی از هم میهنانمان در مراسم تشییع جنازه ی آن بزرگوار حاکی از محبوبیت وی، نزد اهالی فرهنگ دوست کشورمان است. عده ای از خانواده ی اهل قلم کشورمان از زاویه های متفاوتی به بررسی زندگی و جایگاه آثار درویشیان در ادبیات معاصر ایران و سمتی که سیر می کند، پرداختند. در این میان افرادی که نه تنها هیچ فرصتی را برای ابراز کینه ی خود به حزب توده ایران از دست نمی دهند، بلکه با فرصت سازی عقده گشایی می نمایند، با هوچی گری وارد صحنه شدند. یکی از این اشخاص آقای اکبر معصوم بیگی است. ایشان کە در فحاشی به کهن سال ترین حزب میهن ما بدنبال بهانە می گردند از این دستە افراد هستند. اینکه حزب توده ایران به وی پاسخ دهد یا نه، مربوط به خود آن حزب است. نگارنده در این مقال مایلم در این ارتباط نکته ای را جهت توجە صاحب نظران طرح نمایم. قدر مسلم می توان با حزب توده ایران یا هر جریان سیاسی و عقیدتی دیگری، موافق یا مخالف بود. و هیچ فردی را نمی توان از اظهار نظر منع ساخت. حق هر شخصی است که از حزب توده ایران یا سایر جریان های سیاسی انتقاد نماید. ولی نقد و انتقاد، تابع اصول و قاعده های مشخصی است که مراعات ادب و نزاکت کلامی از مبانی پایه ای و اولیه ی آن است .اما گویی این مسائل برای آقای اکبر معصوم بیگی فاقد ارزش است. ایشان بعد از درگذشت آقای درویشیان و به بهانه ی فوت وی طی سخنرانی مفصلی کە داشتند، حزب توده ایران را به باد ناسزا و فحاشی گرفت .از بدو بنیادگذاری حزب توده ایران، به اذعان دوستان و دشمنان، این حزب منشاء بزرگ ترین خدمات به کشورمان بوده است. تاریخ خونبار چند دهه ی اخیر شاهد است که حزب توده ایران به رغم سرکوب بی رحمانه و سفاکانه ای که از سوی امپریالیسم و عوامل مرتجعش با آن مواجه بودە است ، در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی چه خدمت های بی بدیل و فراموش ناشدنی به مردم و میهنمان نموده است و در این راه صعب العبور شماری اعضا برومندی کە در دامان این حزب پروردە شدەاند بە دلیل مبارزە پیگیرانە در راە آرمانها و اهداف انسانی و میهنی حزب شان بە شهادت رسیدەاند. بهترین و سودمندترین آثار علمی، فرهنگی و فلسفی را حزب توده ایران، برای اولین بار به مردم میهنمان شناسانیده است. راز کین توزی کلان سرمایه داران و چپاول گران ثروت کشورمان ویغماگران دست رنج زحمت کشان، دقیقا در این نکته نهفته است. تاریک اندیشان واپس گرایی که با همه ی امکانات سرشار خود در صدد هستند تا مردم میهن ما را در جهل و نادانی نگاە دارند، روشن گری های حزب توده ایران را هرگز نخواهند بخشید. حزبی که به رغم همه ی دشواری ها، هنوز هم در صف اول پیکار مردمی قرار دارد. آقای معصوم بیگی با چشم بندی که بر دیدگان خود نهاده است، با نادیده انگاشتن همه ی حقایق مسلم تاریخی، در سخنرانی اش، حزب توده ایران را به باد دشنام و ناسزا می گیرد و آن را “حزبی کذایی” * می نامد. در همین ارتباط لازم می دانم پرسشی از آقای معصوم بیگی نمایم. ایشان به نیکی می دانند که آقای صادق زیباکلام ضدیت آشکاری با حزب توده ایران دارد. با این وجود آقای زیبا کلام طی مصاحبه ای با “مجله ی رونا” در سال (۱۳۸۷) می گوید : در تاریخ معاصر کشورمان فقط حزب توده ایران را می توان از نظر علمی ودر مفهوم واقعی آن، حزب نامید. آقای معصوم بیگی شما که حزب توده ایران را حزبی کذایی می نامید، ای کاش در قضاوت تان حداقل بە اندازە آقای زیبا کمال انصاف را رعایت می کردید.