پس از جنبش سیاهکل، جنبش دانشجویی اوج گرفت و دانشگاه ها همواره صحنه اعتراضات و اعتصابات دانشجویی بود. ساواک، گروه گروه دانشجویان را دستگیر می کرد و تحویل زندان قزل قلعه می داد، اما چون اکثر فعالیتها منحصر به جنبش دانشجویی بود، دانشجویان پس از چند ماه آزاد می شدند، و دیگر دانشجویان مشتاقانه از زندانیان آزاد شده می خواستند که خاطرات خود را از زندان و زندانیان بیا ن کنند، در میان خاطرات تلخ و شیرین زندانیان، آنچه شگفتی آور وتحسین برانگیز بود، نقل خاطرات از زندانی نابینایی بنام بیژن هیرمن پور بود، که دانش بالای تیوریک و مقاومت دلیرانه اش در زیر شکنجه احترام برانگیز و تحسین برانگیز بود
بیژن هیرمن پور در سال ۱۳۲۰ در اصفهان متولد شد، و از همان دوران کودکی و نوجوانی بیعدالتی و وجود فقر در جامعه او را رنج می داد، بطوریکه حتی پول توجیبی خودرا به فقرا می داد، بیژن درسن پانزدە سالگی احساس کرد که بتدریج بینایی اش را از دست می دهد، و بهمین علت مدرسه را ترک کرد و بمدت ۵ سال به فراگیری موسیقی پرداخت، اما با تشویق خانواده بار دیگر تحصیل را از سر گرفت و در مدت یکسال کلاسهای چهارم، پنجم و ششم ادبی را طی کرد و در سال ۴۵ در کنکور دانشکده ادبیات و دانشکده حقوق شرکت کرد و در هر دو رشته پذیرفته شد. بیژن می خواست در رشته فلسفه تحصیل کند، اما برادرش او را تشویق کرد که در رشته حقوق ادامه تحصیل دهد. خواندن آثار ژان ژاک روسو، قرارداد اجتماعی و امیل، علاقه او را به مطالعه بیشتر کرد. در دوران دانشجویی با محافل مطالعاتی زیادی آشنا شد و بعلت تسلط بزبان انگلیسی و مطالعات آثار مارکسیستی از نفوذ کلام در میان محافل برخورداربود، از میان دوستان مطالعاتی او می توان از عبدالکریم حاجیان سه پله، مسعود احمدزاده و امیر پرویز پویان نام برد.
هیرمن پور که با محافل مطالعاتی زیادی در ارتباط بود، در دی ماه سال ۴۹ در ارتباط با یکی از این محافل دستگیر شد، اما پس از جنبش سیاهکل با این وجود که در هیچ اقدام عملی شرکت نکرده بود شدیدا مورد شکنجه قرار گرفت.
بیژن هیرمن پور، مترجمی توانا و آگاه به تئوریهای مارکسیستی و جامعه شناسی بود و در فرانسه کتاب کمون پاریس را ترجمه کرد.
هیرمن پور بدون شک یکی از صادق ترین و اندیشمندترین و در واقع یکی از استثناهای جنبش چپ ایران بود. یادش گرامی!