اول مهر زنگهای مدارس و دانشگاه ها به صدا در می آیند و با خود طنین صدای شادمان کودکان، نوجوانان و جوانان میهن برای تحصیل و فراگیری علم و دانش را به ارمغان می آورد.
در سال تحصیلی جدید نزدیک به ۱۳ میلیون دانش آموز، بیش از یک میلیون معلم و ۴ میلیون دانشجو با شور و امید سر کلاس حاضر می شوند. ما این روز خجسته را به همه دانش آموزان و دانشجویان، خانواده ها، معلمین و استادان دانشگاه ها تبریک می گوئیم.
امسال نیز بسان سالهای گذشته در آن سوی دیوار مدارس هزاران کودک آرزومند تحصیل با حسرت و با چشمانی گریان، هم چنان در چهار راه ها و کارگاه ها، برای برای لقمه نانی به اجبار از دنیای کودکی جدا شده و بسیار زود و نابهنگام وارد بازار کار شده و مورد استثمار قرار می گیرند. کودکان کار و کودکان خیابانی بی پناه ترین و آسیب پذیرترین گروه اجتماعی را تشکیل می دهند.
امسال نیز جای بخشی از معلمین متعهد و دلسوز در کلاسهای درس خالی است. آنها اکنون بهجای حضور در کلاسهای درس و مدرسه در پشت میله های زندان بهسر می برند.
بحران افسارگسیخته اقتصادی و طبقاتی شدن نظام آموزشی و به تبع آن فاجعه بیسوادی میلیونها کودک و نوجوان و متعاقب آن، ترک تحصیل میلیونی کودک و نوجوان زیر هیجده سال که خانواده های آنان قادر نیستند هزینه آموزش و دفتر و قلم و کتاب آنها را تامین کنند، را رقم زده است.
در شهرهای بزرگ ایران، آموزش عمومی روز به روز بیشتر جنبه کالایی مییابد و شکاف سطح تحصیل بین مدارس دولتی و غیر دواتی افزایش مییابد.
در کشور ما طی چهل سال گذشته در طول حیات جمهوری اسلامی مراکز آموزشی همواره کانون چالش بین نیروهای تاریک اندیش و روشنگر بوده است. نگاه تاریک اندیشانه و خرافاتی، همچنان بر امر آموزش در مدارس و دانشگاه ها سنگینی می کند، معلمین معترض و دانشگاهیان منتقد یا به بند کشیده می شوند و یا اخراج و بازنشسته می گردند.
حق آموزش به زبان مادری یک حق انسانی و حقوق بشری است که در اسناد و معاهدات حقوق بشری از جمله اعلامیه جهانی حقوق زبانی، منشور زبان مادری، اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیتهای ملی، زبانی، مذهبی، کنوانسیون حقوق کودکان، منشور بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و … به آن تأکید شده است. این حق طبیعی و انسانی در جمهوری اسلامی ایران نادیده گرفته می شود.
در جمهوری اسلامی، میلیونها افغان و یا افغان تبار زندگی می کنند، آنان نه تنها از حقوق اولیه شهروندی محروم هستند، بلکه فرزندان و نونهالان آنها را نیز از حق آموزش حتی ابتدایی هم محروم می کنند. بخشی از شهروندان ایران نظیر بهائیان رسما حق تحصیل در دانشگاهها و استخدام دولتی را ندارند و اگر هم دست به ایجاد ” دانشگاههای مخفی و یا خانگی ” بزنند به شدت با آنها برخورد شده و دست اندرکاران آنها را به زندان می اندازند.
ما بر این باوریم که اکنون بیش از هر زمان دیگر، توجه ویژه به امر آموزش، اختصاص بودجه لازم برای مراکز آموزشی، بازنویسی کتاب های درسی و حذف نگرش واپسگرا و خرافاتی از کتاب ها، تغییرات در کادر وزارت خانه های آموزش و پرورش و آموزش عالی، توجه اکید به کودکان کار و کودکان خیابان، باید در الویت کارها قرار گیرد.
به نظر ما:
– همگان باید از حق تحصیل رایگان بهره مند شوند.
– کودکان کار و کودکان خیابان از امکان آموزش برخوردار گردند.
– استقلال مدارس و نظام آموزشی از حوزه ها و مراکز دینی عملی شود
– معلمین زندانی باید فوری و بی قید و شرط آزاد شوند.
– حق آموزش به زبان مادری برای همه مردم ایران به رسمیت شناخته شود.
– باید موانع تحصیل کودکان مهاجر افغان در مدارس ایران برطرف شود.
– باید امکانات آموزشی مناسب در اختیار دانش آموزان قرار گیرد.
ما با آرزوی موفقیت برای دانش آموزان میهن در سال تحصیلی جدید، امیدواریم که سال آینده شاهد حضور همه کودکان و مشتاقان به تحصیل در مدارس باشیم و بیعدالتی و ستم از سیستم آموزشی میهن ما رخت بربندد.
یکشنبه اول مهر ۱٣۹۷ (۲۳ سپتامبر ۲۰۱٨)