در تاریخ پرفرازونشیب مبارزات مردم ایران برای آزادی، عدالت اجتماعی و دمکراسی، جنبش دانشجویی جایگاه بس والایی دارد. در این میان اما، برآمد دانشجویان در مقابل رژیم کودتا در ۱۶ آذر ١٣٣٢ از جایگاه ویژهای برخوردار است. این روز، برگی زرین و ماندگار در تاریخ جنبش آزادیخواهانه و عدالت پژوهانه بوده و هم چون مشعلی فروزان فراروی مبارزات دانشجوئی میهنمان قرار دارد.
روز ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲، دانشگاه صحنۀ اعتراض دانشجویان علیه عوامل داخلی و خارجی کودتا علیه دولت دکتر مصدق، برای استقلال و آزادی بود. اما پاسخ رژیم شاه به اعتراض دانشجویان، حمله به دانشگاه و سرکوب آنان بود. در آن روز گلولههای رژیم کودتا سینۀ دانشجویان را شکافت و با خون مصطفی بزرگ نیا، مهدی شریعت رضوی و احمد قندچی صحن دانشگاه را رنگین کرد.
اگر رژیم مستبد پهلوی رویدادهای خونین ۱۶ آذر ۱۳۳۲، اول بهمن ۱۳۴۰ و ۱۳ آبان ۱۳۵۷ را آفرید، هزاران دانشجو را دستگیر و شکنجه کرد و به زندانهای سنگین محکوم نمود، جمهوری اسلامی برای تحمیل حکومت دینی و استیلای ایدئولوژی مذهبی خود، به بهانهی انقلاب فرهنگی به دانشگاهها را یورش برد، دانشجویان و استادان دگراندیش را اخراج نمود، دانشگاههای کشور را به پادگان تبدیل کرد و فاجعهی ۱۸ تیر ۱۳۸۷ را آفرید.
هم استبداد ستمشاهی و هم استبداد ولایی، همواره لبۀ تیز حمله و سرکوب خود را متوجه دانشجویان و دانشگاهها کردهاند. بااینوجود، جنبش دانشجویی میهنمان باوجود افتوخیزها و فرازوفرودها، به حیات خود ادامه داده و با اندیشههای نو در تحولات سیاسی و اجتماعی نقش برجستهای ایفا کرده است.
فعالیت دانشجویان نیازمند یک فضای باز سیاسی است. دانشجو با دانش، علم و اندیشه سروکار دارد و نیازمند فضا و شرایطی است برای گردش آزاد نظر، گفتگو و دیالوگ و بحث و تحقیق. اما جمهوری اسلامی بهجای درک این واقعیت، دانشگاه را به دست نهادهای سرکوب سپرده است. ازاینرو امروز دانشجویان علیه پادگانی و امنیتی کردن دانشگاهها و جو خفقان حاکم بر محیط آموزشی مبارزه میکنند. وجه دیگر مبارزات دانشجویان علیه کالا سازی آموزش است. در حال حاضر بخش بزرگی از دانشجویان ملزم به پرداخت شهریههای گزاف هستند. پرداخت شهریه، واگذاری سلفسرویسها و خوابگاههای دانشجویی به بخش خصوصی از مصادیق کالایی شدن روزافزون تحصیلات دانشگاهی است. دانشجویان بارها و با صدایی رسا شعار دادهاند: “دانشگاه پولگردان، تضعیف زحمتکشان” و “منطق سرمایهداری ـ استثمار، بیکاری”. امروز با هزینههایی که بر آموزش دانشگاهی تحمیلشده است، عملاً فرزندان بخش بزرگی از مردم بهویژه کارگران و زحمتکشان از امکان ورود به دانشگاهها محروم گشتهاند.
دانشجویان مطالبات و خواستههای فراوانی دارند: خروج نیروهای انتظامی و امنیتی از دانشگاهها، مدارس عالی و خوابگاههای دانشجوئی، آزادی دانشجویان زندانی، بازگشت دانشجویان اخراجی و ستارهدار به دانشگاهها، آزادی تشکلها و نشریات مستقل دانشجوئی، عدم دخالت در مسائل زندگی خصوصی و مناسبات دانشجویان، لغو گزینش دانشجو و استاد بر اساس اعتقادات دینی، لغو سهمیهبندی دانشجوئی بر اساس جنسیت و وابستگی به نهادهای حکومتی و تبعیض آشکار علیه دانشجویان دختر، حذف معیارهای مبتنی بر جنسیت، مذهب، عقیده، ملیت یا قومیت درزمینۀ اعطای بورسیه و کمکتحصیلی، مسکن دانشجوئی و انتخاب رشته تحصیلی و پایان دادن به محرومیت دانشجویان بهایی از حق تحصیل در دانشگاههای کشور.
دانشجویان شبح هولناک بیکاری بعد از فارغالتحصیل شدن را در مقابل خود میبینند و نسبت به آینده خود بهشدت نگران هستند. بسیاری از تحصیلکردگان دانشگاههای کشور مجبور میشوند به شغلهای غیرتخصصی و کار مزدی با دستمزد اندک تن دهند.
دانشجویان از همان مسائلی رنج میبرند که کارگران، مزدبگیران، تهیدستان، معلمان و بازنشستگان علیه آنها به اعتراض برخاستهاند. بسیاری از دانشجویان فرزندان همین اقشار تهیدست جامعهاند که راهی خیابانها شدهاند. طبیعی است که مبارزۀ دانشجویان از اعتراضات مردمی که در واحدهای تولیدی، مدارس و خیابانها جریان دارد، متأثر شده و با توجه به اوضاع بحرانی کشور و گسترش اعتراضات علیه فساد، فقر و بیکاری، دانشجویان با فرودستان کشور هم سو و هم سرنوشت شوند. شعار “دانشجو، کارگر، معلم، اتحاد! اتحاد!” نشانۀ بارز آن است.
دانشجویان آزادیخواه!
در تاریخ معاصر کشور ما جنبش دانشجوئی یکی از ارکان اصلی دفاع از آزادی و عدالت اجتماعی در جامعۀ ما بوده است. بسیاری از فعالان سیاسی و فرهنگی کشور ما اولین تجارب مبارزاتی خود را در درون این جنبش پشت سر گذاشتهاند. اکنون کشور ما در شرایط بحرانی و جامعه ما در تبوتاب تحول بنیادی قرار دارد؛ اعتراضات و اعتصابات در سراسر کشور در جریان است؛ راهحل بحران کنونی نه در درون جمهوری اسلامی، بلکه در بیرون از آن قرار دارد. امروز همبستگی جنبشهای اجتماعی و برآمد مشترک آنها برای ایجاد تحولات سیاسی به امر مبرم و ضرور تبدیلشده است. جنبش دانشجوئی میتواند با تأکید بر آزادی و عدالت اجتماعی و پشتیبانی از مبارزات مدنی کارگران و زحمتکشان در تحولات کشور نقش ایفا نماید.
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) همراه با شما، ۱۶ آذر و خاطره دانشجویان جانباختۀ این روز تاریخی “احمد قندچی”، “مهدی شریعت رضوی” و “مصطفی بزرگنیا” و دانشجویان مبارز جانباختۀ دوران ستمشاهی و استبداد جمهوری اسلامی را گرامی میدارد و امیدوار است که مبارزات مردم ما برای تأمین آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی به ثمر بنشیند و کشور ما از یوغ جمهوری اسلامی رهایی پیدا کند. ما از مبارزۀ شما دانشجویان عزیز برای رسیدن به اهداف و خواستههایتان حمایت کرده و در این راه همراه شما و در کنار شما ایستادهایم.
اتحاد، مبارزه، پیروزی!
پاینده و پرتوان باد جنبش دانشجویی ایران!
هیئت سیاسی ـ اجرائی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
۱۴آذر ۱۳۹۷ (۵ دسامبر ۲۰۱۸)