امروزه هر سوسیال دمکراتی، بدون اهمیت دادن به انگیزه هایش، خیلی راحت ترو سریعتر بسمت راست و نه به چپ متمایل می شود. زیرا جا بجایی به سمت راست با خود حامل امنیت در ثبات است. در صورتی که اگر به سمت چپ متمایل شویم مقاومت و رفتار سختگیرانه سرمایه را در برابر خود شاهد خواهیم بود.
امروزه بیش از قرن بیستم، سوسیالیست های دمکراتیک باید به این دو سئوال پاسخ دهند: اول اینکه چگونه قدرت را کسب کنند؟ دوم اینکه بعد از کسب قدرت چگونه بتوانند کوشش های تخریبی سرمایه را بر ای تضعیف برنامه های خود خنثی کنند؟
با زبان دیگر، سازشکاری سوسیال دمکراتیک ها در ذات خود بی ثبات است و بنابراین در برابر این بی ثباتی باید بتوانیم که به جای به زانو درآمدن، به جلو برویم. سرمایه سعی می کند از همان آغاز سوسیال دمکراسی را تحت کنترل خود در آورد، اما اگر رفرم های اولیه موفق از آب درآیند، کارگران دارای قدرت بیشتری در انجام اعتصابات خواهند شد و رشد و توان چانه زنی های بیشتر کارگران می تواند بهره وری موسسات را تحت تاثیر قرار دهد. “دولت های رفاه” در سالهای دههای ۶۰ و ۷۰ باعث رشد مماشات گری کارگران نشده است و برعکس آنها را جسور تر کرده است. در این دورانی که بسر می بریم “درخواست های انتقالی” به مانند تامین امنیت شغلی می توانند نقش مشابه ای با آن خواسته های دوران “دولت های رفاه ” ایفا کنند. بنابراین باید بفهمیم که زمانی که بحران های اقتصادی مجددا فرا می رسند، گامی که باید بر داریم این نیست که خود را عقب بکشیم و بلکه باید به جلو فشار دهیم.
از بسیاری از نظرها در برابر مقولاتی بسیار متفاوت با آن مسائلی هستیم که سوسیال دمکرات های پسا جنگ جهانی دغدغه آن ها را داشته اند. سرمایه بین المللی شده است، ضریب رشد در کشورهای کاپیتالیستی پیشرفته آرام گرفته است، اتوماتیسم صنایع کلیدی را که کارگران در آن ها تمرکز قدرت داشته اند را مورد تهدید قرار داده است. همه این ها به معنا خواهند بود که مثل گذشتگان مدت سی سال برای به واقعیت تبدیل کرد اصلاحات در اختیار نداریم. آن گونه که سوسیال دمکرات های پسا جنگ جهانی در اختیار داشتند.
باید تصور کنیم که در آینده رفرم ها باید در زمان های کمتری به نتیجه برسند، اما مسیر به سمت سوسیالیسم رادیکالتر با بحران سوسیال دمکراسی همراه خواهد بود، یک بحرانی که با موفقیت های ما تحریک خواهد شد. اما سوسیال دمکراسی درگیر در مبارزات طبقاتی با سوسیالیسم دمکراتیک رقبای هم محسوب نخواهند شد: یعنی جاده به سمت سوسیالیسم دمکراتیک از مسیر این نوع سوسیال دمکراسی نیزعبور می کند.
سئوالی را که باید پاسخ دهیم اینست: چگونه باید اطمینان کسب کنیم که یک دولت چپ بتواند آنقدر طول عمر داشته باشد تا موفق شود به بعضی از پیروزی های خود جامعه عمل بپوشاند؟ (برای مثال، به مانند سیریزا در یونان سریعا عقب نکشد) بطور خاص، چگونه آن “رفرم های غیررفرمیستی” را پیروز شویم که باعث می شوند در کوتاه مدت کارگران از طرفی به خواسته هایشان برسند و از طرف دیگر قدرت آنها را افزایش دهند، تا عاقبت موفق شوند مبارزاتی را پیروز شوند که آنها در آن بازیگر اصلی هستند؟
وظیفه ما سخت است. سوسیالیست های دمکراتیک باید در انتخابات مجامع قانون گذاری اکثریت را کسب کنند و همچنین در سندیکاها باید هژمونی را بدست آورند.
همچنین سازمان های ما باید قدرت اجتماعی خود را توسط توان حرکت توده ها و به اجرا درآوردن اعتصابات سیاسی در تضاد با استحکام ساختاری سرمایه نشان دهند. باید اطمینان کسب کنیم که رهبران ما در برابر “الیت های جامعه” مسیر مبارزه و تعارض را انتخاب می کنند تا مسیر توافق و مصلحت جویی را. این تنها راه موجودی است تا بتوانیم به رفرم های خود دوام و ماندگاری ببخشیم و تا به هرحال از کاپیتالیسم عبور کنیم و بسمت جامعه ای گام بگذاریم که انسانها ارزش بیشتری از سود ساده اقتصادی داشته باشند.
۱- باسکار سونکارا (Bhaskar Sunkara) موسس فصل نامه ” ژاکوبین ” است. او در سال ۲۰۱۰ زمانی که هنوز دانشجوی دانشگده جورج واشنگتن بود اقدام به انتشار آن کرد. در بروکلین نیویورک زندگی می کند. او عز رهبران حزب DSA” سوسیالیست های دمکراتیک امریکا” Socialisti Democratici d’America
نیز می باشد.
۲۹ ژانویه ۲۰۲۲