صاحب نظران امور بزەکاری، در هفتەها و روزهای گذشتە در خصوص افزایش فاجعەبار جرم و جنایت و بطور کلی بزەکاریهای اجتماعی، اظهار نظر کردە و مراتب نگرانی عمیق خود را در رسانەهای گوناگون کشور ابراز کردند. تقریبا همگی آنان، ضمن هشدار بە مسئولان مملکت، بدون استثناء علت چنین وضعیتی را بە شرایط بد اقتصادی ارجاع دادند. ادعائی واقعی کە نە تنها هیچگاە مورد توجە ویژە سران جمهوری اسلامی جهت حل بنیادین آن قرارنگرفتە، بلکە با بی اهمیت جلودادن آن و با قراردادن آن در پایین ترین سطوح جدول، بشدت آن را تابع چگونگی پیشبرد جهان بینی و سیاست خارجی خود قراردادەاند. جهان بینی و سیاست خارجی ای کە بقول آقایان متمرکز بر امر استکبارستیزی و پیشبرد ایدئولوژی اسلامی جهت رستگاری جهانیان است! و جائی کە جهان قرار است رستگار شود، خودی خودبخود فراموش می شود!
اما راەحل جمهوری اسلامی برای ریشەکن کردن بزەکاری اجتماعی، همانند همە مسائل دیگر برخوردی سخت ابزارانە است، یعنی برخورد فیزیکی محض بدون توجە بە علل آن و یا داشتن برنامەای جدی برای حل آن. همانگونە، کە نظام اسلامی در تمامی عمر خود با برخورد سخت ابزاری بە مقابلە با جریانات سیاسی دگراندیش پرداختە، همین منطق را هم در مورد بزەکاری اعمال می کند. کە نتیجە آن در کنار حضور شدید و گستردە نیروهای امنیتی و اطلاعاتی (جهت مقابلە با نیروهای سیاسی مخالف و دگراندیش)، رشد روزافزون نیروهای انتظامی و پلیس در اقصاء نقاط کشور است کە مجموعە همە اینها با هم فضای کشور را بشدت میلیتاری و نظامی کردەاست. جمهوری اسلامی با بهانە قراردادن مقابلە با دشمن، مخالفان سیاسی و بزەکاران همیشە و در همە حال بازوان نظامی، امنیتی و انتظامی خود را در بالاترین سطوح در فضای عمومی حفظ و تقویت می کند. چنین پدیدەای بە آن، اقتدار لازم را در عملی کردن و تحمیل هر روزە قدرت خود می دهد.
اما کارکرد نیروی انتظامی مانند کارکرد نیروهای امنیتی ـ نظامی نیست کە بیشتر بعد سیاسی و خارجی دارد. نیروی انتظامی با توجە بە اینکە با آن دستە از شهروندان سروکار دارد کە مخل امنیت اجتماعی و زندگی مردم اند، از وجە مقبول تری برخوردارند و بە همین جهت حضور آنان در ملاء عام عواطف و برخوردهای دوگانەای را بر می انگیزاند. برخورد با افراد و باندهائی کە مخل امنیت مردم اند، اگرچە عمدتا زائدە چگونگی مملکت داری توسط همین نظام اند، اما مردم را بە احساس همدلی بیشتری با نیروی انتظامی سوق می دهد و از این جهت جمهوری اسلامی در شکل دوگانەای ظاهر می شود کە از یک طرف بعنوان مسبب وضعیت موجود و از طرف دیگر بعنوان فرشتە نجات خود را ظاهر می کند! نظام، با فرصت دادن بە بزەکاری، خود را بعنوان ناجی مردم هم مطرح می کند!
درست مانند قضیە سیل و مصائبی کە متقاعب آن در سیستان و بلوچستان رخ دادند. سپاە پاسداران نیروی اصلی سرکوب در این منطقە بە شمار می رود، نیروئی کە در نقش دادن بە سیاست خارجی کشور نقش ویژە ایفاء می کند. نیروئی کە بخش مهمی از بودجە و اقتصاد کشور در دست آنهاست تا از طریق قرارگاە رمضان برنامەهای منطقەای و فرامنطقەای نظام را بدون توجە بە وضعیت زندگی مردم بە پیش ببرند. اما همین سپاە پاسداران، مزورانە، بە گاە فاجعەهای طبیعی در شکل فرشتە نجات مردم ظاهر می شود و با ارسال یگانهای خود در صدد کمک رسانی بە همان مردم محروم بر می آید!
سپاە حتی بە وظایف سیاسی ـ امنیتی و نظامی ای کە بە آن محول شدە، اکتفاء نمی کند و همین چند سال پیش بود کە رسانەها از طرح سپاه پاسداران استان تهران برای راه اندازی گشتهای «جلوگیری از سرقت و مقابله با اراذل و اوباش» گفتند. یعنی واردشدن سپاە بە عرصە انتظامی تا از این طریق قهرمان بودن و مردمی بودن خود را بیشتر اثبات کند!
پیشبرد اعمال اقتدار نظام بر کشور، برنامەای است پیچیدە کە تنها از طریق نیروهای امنیتی ـ نظامی پیش بردە نمی شود. نیروهای انتظامی نیز در این میان نقش ویژەای ایفاء می کنند. اگر نیروهای امنیتی ـ نظامی بعلت ماهیت عریان ایدئولوژیک و سرکوبگری خود کمتر از ایجاد اقتدار معنوی و مقبولیت در میان مردم برخوردارند، اما نیروهای انتظامی و پلیس از این امکان برخوردارند و بە همین دلیل بعنوان نیروئی با خصلت پیچیدە عمل می کنند. این نیرو بە گاە سرکوب اعتراضات مردمی، در مقایسە با سپاە و بسیج، بر اساس کارکرد دوگانە خود از برد نرم افزاری بیشتری برخوردار است.
جمهوری اسلامی با فاجعەای کە در سطح ملی در ابعاد اقتصادی ـ اجتماعی و با سیاستهای ضدمردمی خود ایجادکردەاست، از هر فرصتی برای تقویت حضور نیروهای نظامی، امنیتی و انتظامی در سطح جامعە استفادە می کند تا بە این طریق کنترل خود را از جنبە سخت ابزاری بیش از پیش اعمال کند. در این نظام در آخرین کلام، این سلاح است کە راەحل است. سلاحی کە می خواهد بە نماد اقتدار ملی تبدیل شود! تلنبارشدن مشکلات عدیدە در تمامی زمینەها، بیش از پیش بە نقش نیروهای امنیتی ـ نظامی و انتظامی در کشور افزودەاست. برجستەشدن بعد سخت ابزاری قدرت نظام، حاکی از تحولیست کە در مقولە مشروعیت نظام بە نفع تفنگ روی دادەاست.