روز چهارشنبه جمهوری اسلامی ایران سرانجام پس از شش سال نازنین زاغری راتکلیف را در قبال دریافت ۵۳۰ میلیون دلار طلب مالی خود از بریتانیا، آزاد کرد.
واقعیت آنست که در چهل سال اخیر جمهوری اسلامی بارها از گروگان گیری به شیوه های مختلف برای پیش راندن اهداف سیاسی و گاه صرفا مالی خود استفاده کرده است. این شیوه از گروگانگیری اتباع غربی در سالهای دهه ۱۹۸۰ در لبنان و سوریه تا بعدها گروگان گیری ایرانیان با تابعیت دوگانه در بیست سی سال اخیر تنوع داشته است. هربار نیز این رفتار به غایت شرم آور بدلیل همراهی دولت های غربی که گاها علیرغم سیاست های رسمی برای عدم معامله با تروریست ها عملا مجبور به دادن امتیاز به یک دولت شده اند ادامه یافته و حتی بر آن افزوده شده است. اینبار نیز جمهوری اسلامی توانست ظاهرا با وصول طلب خود از دولت بریتانیا که برای چهل سال از بازپرداخت بدهی خود سرباز زده بود این کار را موجه نشان دهد. همیشه هم پول دست بدست نشده در بسیاری موارد معاوضه زندانی و یا گرفتن امتیازات دیگر مطرح بوده است و در مواردی هم سالهای عمر زندانی فقط صرف دعوای بین جناح های متخاصم داخلی شده است-عمدتا برای به خطر انداختن موقعیت دولت های میانه رو.
داستان پشت پرده این گروگانگیری آنست که دولت شاه برای خرید تعدادی تانک چیفتن سیصد و نود میلیون پوند به بریتانیا پرداخته بود ولی دولت بریتانیا بعد از انقلاب اسلامی نه تانک ها را به ایران تحویل داد و نه پول دریافتی را حاضر شد به ایران برگرداند. اینکه جمهوری اسلامی مجبور شود برای وصول طلب خود به چنین شیوه ای متوصل شود موضوع این بحث نیست. جمهوری اسلامی بریتانیا را به دادگاه های بین المللی کشانید و بریتانیا علیرغم حکم دادگاه های بین المللی باز هم به دلایل مسخره از جمله اینکه نمی تواند تحریم های بانکی آمریکا را دور بزند از پرداخت این بدهی سرباز زد تا اینکه سرانجام الان در اوج همه تحریم های موجود این بدهی را پرداخت.
آنچه موضوع این یادداشت است این است که رژیم اسلامی در کمال قساوت نازنین زاغری را در سفری به همراه کودک هیجده ماهه اش به ایران به اسارت گرفت و پس از شش سال که ادعا می کرد او را برای جاسوسی دستگیر کرده است با آزاد کردنش نشان داد که جاسوس نبوده است، بلکه همانطوریکه خانواده اش در تمام این شش سال میگفته اند فقط گروگان ۵۳۰ میلیون دلار بدهی بریتانیا بوده است. زنان و مادران ایرانی که تابعیت دوگانه دارند اکنون باید بدانند، مبادا که برای نشان دادن فرزندی به پدر بزرگ و یا مادر بزرگی که توان سفر ندارد خطر چنین سرنوشتی را بدوش بکشند.
جمهوری اسلامی ایران این حق طبیعی انسانی را از اتباع خود با قساوتی مثال زدنی دریغ میکند. بیچاره مادر بزرگ ها و پدر بزرگ های ایرانی که با این کار رژیم اسلامی از دیدن و در آغوش کشیدن نوه ها محروم می شوند. برای مادر و پدر نازنین زاغری عمیقا متاسفم که مجبور شدند شاهد چنین ظلمی باشند و برای همه انسان هایی که در ایران گروگان چنین سیستم غیر عادلانه ای هستند بجز تاسف چه میتوان گفت؟
ده ها و صد ها نمونه دیگر از ایرانیان دو تابعیتی هم هستند که نزدیک به ده سال است گروگان رژیمی شده اند که رهبران سیاسی اش مانند محسن رضایی علنا در تلویزیون دولتی و در مقابل چشم جهانیان با افتخار میگویند ما میتوانیم صد ها آمریکایی را گروگان بگیریم و با میلیون ها دلار معاوضه کنیم.