مرکب یادداشت قبلی این نشریه هنوز خشک نشده است! در آن یادداشت نسبت به اظهارات بی مسئولانۀ خامنه ای و محمدعلی جعفری، فرماندۀ سپاه، دایر بر آمادگی جمهوری اسلامی برای کمک به “مقابله با استکبار در هر جا که نیاز باشد” و مشخصاً “اعزام مستشار نظامی به یمن در صورت درخواست حوثی ها” هشدار داده شده است. در این فاصلۀ کوتاه محمدعلی جعفری به ابعاد اظهارات بی مسئولانۀ خود دامن زده و از “شکل گیری هستههای مقاومت مسلحانه در کشورهای منطقه و حلقههای کوچک مقاومت در دیگر کشورها” و این که “در آینده نزدیک شاهد تأثیرگذاری آنها خواهیم بود” گفته است. معاون او، حسین سلامی، نیز به جمع آن دو پیوسته و تهدید کرده است که “اروپاییها بدانند اگر بخواهند وارد حریم ما شوند، ما برد موشکهایمان را از ۲۰۰۰ کیلومتر افزایش میدهیم.”
سخن خامنه ای را می توان به هل من مبارزطلبی ایدئولوژیک تعبیر کرد که تبعات حقوقی و شاید سیاسی بیواسطه ای نیز علیه ایران به بار نیاورد. به نظر می رسد خامنه ای مایل است این واقعیت را که جمهوری اسلامی در شکست داعش سهم محسوسی داشته است، پیش از همه دستمایه ای برای رجزخوانی ایدئولوژیک قرار دهد، تا محتملاً “بن بست سوریه” ای را که در عین غلبه بر داعش در سوریه، خود را در آن یافته است، سرپوش گذارد.
اما اعلام آمادگی جعفری برای اعزام مستشار به یمن، ولو به قید “در صورت درخواست حوثی ها”، و کل سخنان او در بارۀ”شکل گیری هسته های مقاومت مسلحانه” و “تأثیرگذاری قریب الوقوع آنها” می توانند پیامدهای حقوقی و سیاسی مشخصی به همراه داشته باشند، زیرا اولاً حوثی ها فاقد رسمیت دولتی در یمن اند، و ثانیاً اعتراف به “تبادل تجربه در شکل دادن به هسته ها و حلقه های مقاوت مسلحانه در دیگر کشورها”، ولو که این حلقه ها خیلی کوچک هم باشند، در حقوق بین الملل می تواند “همکاری با تروریسم” فهمیده شود.
تهدید حسین سلامی به تولید موشکهای با برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر اوج بی مسئولیتی است. وقتی حمله موشکی به اسرائیل از ایران نیازی به موشکهای با برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر ندارد، این تهدید می تواند به نشانه روی هدفهای اروپائی نیز فهمیده شود.
گوئیا دولتمردان جمهوری اسلامی در تلاش تسهیل کار ترامپ برای جلب متحد اند.