بنا به خبرهای امروز، پنجشنبه ٢٠ سپتامبر، دفتر نمایندگی دایم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل در نامهای به دبیرکل این سازمان و رئیس دورهای شورای امنیت، سخنرانی اخیر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در جریان مراسمی در کنار تاسیسات رآکتور هستهای آن کشور را به عنوان تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت محکوم کرده است.
این اقدام دیپلماتهای جمهوری اسلامی، سوای تاخت و تاز نالازمی که در نامه به اسرائیل شده، اولاً به دلیل بروز حساسیت نسبت به ابعاد فوق جنایتباری که خصومت دو دولت یافته است، و ثانیاً به دلیل توسل به مجاری حقوقی بین المللی اقدام مناسبی است؛ دست کم بهتر از روش مرسوم جمهوری اسلامی برای افروخته تر کردن آتش آن خصومت است. اما دیپلماسی جمهوری اسلامی برای این که بتواند گوش شنوای مؤثری بیابد باید دو مشکل بزرگ را حل کند:
١ـ نتانیاهو در سخنرانی اش از کشور خاصی نام نبرد، بلکه هر آن نیروئی را به نابودی تهدید کرد، که اسرائیل را به نابودی تهدید کند. حسب ضرب المثل “تو حرف را بیانداز، صاحب اش آن را برخواهد داشت”، جمهوری اسلامی حرف نتانیاهو را برداشته است، زیرا این ابتدا جمهوری اسلامی بوده است که دست به تهدید نابودی اسرائیل زده است. پس مشکل اول جمهوری اسلامی لزوم برائت بی لکنت از تهدیدهای پیشین علیه اسرائیل است.
٢ـ در جمهوری اسلامی از بنیانگذار آن گرفته تا رئیس جمهور پیشین و تا ۴ سال پیش در رزمایش سپاه، از لزوم محو اسرائیل از صفحۀ روزگار گفته اند. البته منصف باشیم و این تهدیدها را با تهدید مستتر استفاده از بمب اتمی توسط نتانیاهو، برابر ندانیم. با قدری تخفیف یا مسامحه می توانیم تهدید جمهوری اسلامی علیه اسرائیل را “نرم افزاری” و تهدید اسرائیل علیه جمهوری اسلامی را “سخت افزاری” بنامیم. مشکل دوم جمهوری اسلامی این است که دریابد تهدید نرم افزاری هم تهدید است و قضاوت حقوق بین الملل پیش از آن که بر تناسب عمل طرفین نسبت به یکدیگر استوار گردد، بر اقدام اول آنان مبتنی است.