بانو پوراندخت مختاری (شریفی)، که ما فداییان او را به نام مادر شریفی میخواندیم، روز چهاردهم اردیبهشت سال جاری از میان ما رفت.
مادر شریفی از جمله زنان دلیر و دانای میهن عزیزمان ایران بود که دو فرزند و یک برادر خود را در راه آبادی و آزادی کشورش و بهروزی هممیهنان خود از دست داد، اما هرگز از راه باز نایستاد. از دو فرزند فداییاش، فرامرز در سالهای پیش از انقلاب ١٣۵٧ در یک درگیری با ساواک جان باخت، و فرزین را در یکی از روزهای پرتلاطم سال ١٣۶٠ بطور تصادفی و بیهیچ ارتباطی با نا آرامیهای آن روزها دستگیر و بدون محاکمه تیرباران کردند. سه دهه پیش از آن، منوچهر مختاری، برادر او که از اعضای حزب تودهی ایران بود را نیز پس از کودتای ننگین ٢٨ مرداد ١٣٣٢ علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق، اعدام کرده بودند.
مادر شریفی از سازمانگران ثابتقدم مبارزات خانوادههای زندانیان سیاسی ایران در دههٔ ۵۰ و همراه همیشگی مادران و داغدیدگانِ بسیاری از جانباختگان در زندانهای سیاسی ایران بود. او با همهٔ داغی که در دو رژیم شاهی و ولایی بر دل و جانش نشسته بود، هرگز دفاع از منافع ملی کشور و مصالح همگانی مردم ایران را در مصاف با نیروهای داخلی و خارجیِ ضد ملی و ضد مردمی، فراموش نکرد. بازتاب باور او را در سوگنامهٔ دختر گرامیاش میخوانیم که: «عاشقم من، عاشقم بر خاک گوهر پرور ایران زمین!.»
رمز نامیرایی مادر شریفی نیز در همین ودیعهای است که در اندیشه و احساس بازماندگان خود و همهٔ ما فداییان جاگذاشت و رفت.