این روزها در میان بخشی از نیروهای اصلاح طلب و میانەرو این بحث مطرح است کە علیرغم هر چیزی بالاخرە رئیسی راە دلواپسان را نرفت، و در هیئت دولت سیزدهم بە ادامە مذاکرات برجامی، با همە تاخیرها و فراز و نشیبهای موجود، پایبند ماند.
بی گمان این نکتەای قابل توجە است، هرچند کە می توان گفت رئیسی نمی توانست از برجام خارج شود، زیرا برجام برنامەای است کە توسط مقامات بالاتر جمهوری اسلامی و بویژە شخص خامنەای استراتژی آن ریختە شدە و بنابراین مخالفت صد در صدی با آن، در هیئت رئیس قوە مجریە، غیرممکن است. البتە با توجە ویژە بە این نکتە مهم کە زمانیکە تندروها بر اریکە قوە مجریە می نشینند، در حد توان و نفوذ خود، بر چگونگی پیشبرد آن، هم در خطوط برنامەای و هم در خطوط عملی، تاثیرگذاری های خاص و مشخص خود را خواهند داشت.
دلواپسان کە نیروی مورد دغدغە و نگرانی اصلاح طلبان و میانەروها هستند، و تندروترین نیروی جناح راست درون جمهوری اسلامی را تشکیل می دهند، البتە بیکار ننشستەاند و قدم بە قدم بدنبال آن هستند کە نشان بدهند کە بلە تمامی روندها بر پیش بینی های آنها صحە می گذارد و بنابراین از این امامزادە (غربی ها) معجزە و فرجی حاصل نمی شود. تاکید یک طرفە دلواپسان بر غرب، البتە نمایش کج و معوج تصویریست کە ربطی بە نمایش واقعگرایانە خود تصویر ندارد.
اما فارغ از نکتە مورد نظر اصلاح طلبان و میانەروها، بحثی کە می تواند مطرح باشد این است کە آیا نفس ادامە مذاکرات برجامی توسط دولت سیزدهم، بە معنای امید احتمالی بە پیشرفت آن و نهایتا توافقی دیگر میان ایران و غرب خواهد بود، یا اینکە مذاکرات با وجود ادامە آن دارد در واقع بنوعی نیت و برنامە دلواپسان را برآوردە می کند؟
می توان گفت تا آنجائی کە جمهوری اسلامی با چراغ خواست حداکثری حرکت می کند، این روح دلواپسان است کە بر فضای مذاکرات حاکم است. و ظاهرا تا اینجای کار، دلواپسان علیرغم انتقادهای جستە و گریختە کە از جملە توسط شریعتمداری کیهان ابراز می شود، راضی اند.
در واقع ادامە مذاکرات خودبخود بە معنای مثبت بودن آن نیست.