سه شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۶

سه شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۶

آن‌ها نمی‌توانند همهٔ ما را بکشند و ما نمی‌توانیم همهٔ آن‌ها را بکشیم...
نتانیاهو کاخ سفید را نادیده می‌گیرد، زیرا انجام این کار هیچ هزینه‌ای ندارد. در سال ۱۹۸۲ رونالد ریگان، مناخیم بگین، نخست‌وزیر اسرائیل را پس و کشتار فسطینیان در پی تهاجم...
۱ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: نیکلاس کریستوف - برگردان: گودرز اقتداری
نویسنده: نیکلاس کریستوف - برگردان: گودرز اقتداری
غم دیگر
شنیدستم غمم را میخوری، این هم غم دیگر، دلت بر ماتمم می‌سوزد، این هم ماتم دیگر
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ابوالقاسم لاهوتی
نویسنده: ابوالقاسم لاهوتی
پایان تلخ یک ریاست جمهوری
بایدن می‌داند که باید برود، اما این بدان معنا نیست که از این موضوع خوشحال است. ننسی پلوسی کسی بود که با هوش و ذکاوت سیاسی به رئیس‌جمهور گفت که...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سیمور هرش - برگردان : گودرز اقتداری
نویسنده: سیمور هرش - برگردان : گودرز اقتداری
کاش میشد
کاش میشد چهره ها رنگ پریشانی نداشت، برق تیز خنجر و کینه نداشت. مثل دریا بود شفاف و زلال، مثل ابریشم نرم لطیف
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور
ایجاد، تقویت و توسعه و حفظ نهادهای مدنی و تشکل‌های صنفی و سیاسی باید در کانون برنامه های افراد، شخصیت ها و احزاب و سازمان ها قرار داشته باشد، چه...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴
بر اساس بیانیۀ دادگاه بین‌المللی دادگستری، سیاست‌های شهرک‌سازی و بهره‌برداری اسرائیل از منابع طبیعی در سرزمین‌های فلسطینی نقض قوانین بین‌المللی است. دادگاه، گسترش قوانین اسرائیل به کرانۀ باختری و بیت‌المقدس...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محسن نجات حسینی
نویسنده: محسن نجات حسینی
سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان
قوانین نابرابر، عدم حمایت‌های لازم و محیط‌های مردسالارانه، زنان را از مشارکت فعال در سیاست بازمی‌دارد. حضور کم‌رنگ زنان در سیاست به معنای نبود صدای نیمی از جمعیت در تصمیم‌گیری‌های...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری

مکتب فرانکفورت، اطاق فکرجنبش: زنان، دانشجویان، مسلحانه؟

 مکتب فرانکفورت و شعار: هو هو هوشی مین، یانکی گوو هووم!

 

مکتب فرانکفورت (۱۹۷۵-۱۹۲۵.م)، نوعی از مارکسیسم نو بود که مفسر و منتقد مارکسیسم؛ ولی مخالف مارکسیسم-لنینیسم بود،و در میان جریانات و گروههای چپ  قرن ۲۰ در غرب، توانست بشکل مکتب و سیستم فلسفی درآید و حدود نیم قرن در جوامع صنعتی اروپا، بعد از جنگ جهانی دوم تاثیرگذار باشد. از جمله دست آوردهای این مکتب: رشد جنبش دانشجویی، جنبش زنان فمنیست، جنبش سبز محیط زیست، جنش صلح، حنبش چریکی ارتش سرخ در آلمان و در ژاپن،جنبش هیپی، جنبش روابط جنسی آزاد، و جنبش خروج امریکا از ویتنام و از اروپا، بود. آن در بحث های ایدئولوژیک چپ جهانی، جریانی فلسفی سیاسی اجتماعی، و محصول افکار جامعه شناسانی مانند: هورکهایمر، مارکوزه، آدرنو، و هابرماس در آلمان، و پولک، لونتال، و فروم، در امریکا بود. مکتب فرانکفورت خود را نوعی تئوری “جامعه رفاه و جامعه مازاد تولید” و دارای اصول انواع شناخت های اجتماعی، و برنامه عمل و نظر میدانست. فلسفه این مکتب غیر از مارکسیسم، نتیجه تفکر و سنت اندیشمندان کلاسیکی مانند: نیچه، اشتیرنر، دیلتای، نئوکانتیسم، ماکس وبر، فروید، و تئوری “نقد فرهنگی” بود.

مکتب فرانکفورت، نقد ایدئولوژیک نیم قرن جامعه، فرهنگ، و سیاست اروپا و امریکا زمان خود، و مدعی جایگزین برای تمام فلسفه های قرن ۲۰ ،و  تنها صاحب حقیقت و تئوری سوسیالیم دمکراتیک است. از جمله دلایل وجود و رشد این مکتب: بحران و خالی بودن دمکراسی بورژوایی غربی، بحران دولت انحصاری کاپیتالیستی، تضادهای جنبش کارگری در غرب، تنهایی روشنفکران و ناتوانی روشنفکری بورژوایی، و مشکلات سوسیالیسم واقعا موجود اروپای شرقی بودند. رهبران این مکتب ظاهرا مخالف کمونیسم استالینیستی، ضد شوروی، و منکر مارکسیسم ارتدکس بودند. هورک هایمر میگفت : تئوری سلطه بر طبیعت بعضی از مکاتب، شامل سلطه بر انسان هم میشود. مکتب فرانکفورت توانست تا پایان قرن ۲۰ روی جریانات چپ نو در: آلمان، ایتالیا، فرانسه، انگلیس، امریکا، و کشورهای اسکاندیناوی اثر بگذارد. بعد از پایان جنگ دوم جهانی، اشتغال با مارکسیسم مشمول نوعی کمونیسم ستیزی خشن شد. نئولیبرال ها به دلیل هیجان ناشی از “معجزه اقتصادی و نتایج جامعه رفاه و مصرف” هیچگونه نقد نظام سرمایه داری را تحمل نمیکردند.

مکتب فرانکفورت اغلب با طرح تئوری های خاص موجب جلب بعضی از روشنفکران و دانشجویان بسوی مارکسیسم گردید. گروهی از آنان سپس جذب سازمان چریکی ارتش سرخ آلمان شدند. بعد از آنکه حزب و جنبش سوسیال دمکراسی آلمان در سال ۱۹۵۹ با مارکسیسم وداع کرد، مکتب فرانکفورت علیه عوارش جامعه صنعتی مدرن و علیه سرمایه داری انحصاری ضد انسانی وارد مبارزات شدیدتری گردید. آدرنو و هورکهایمر میگفتند: چرا روشنگری و تئوری سلطه بر طبیعت به اسطوره زوال طبیعت مبدل شده؟ این مکتب جریانی انتقادی اجتماعی در فلسفه بورژوایی بود که از سال ۱۹۲۳ میلادی برای تحقیقات اجتماعی در شهر فرانکفورت آلمان پایه گذاری شده بود و با بقدرت رسیدن فاشیسم دفتر و موسسه خود را به امریکا منتقل نمود. گلدمن، مارکسیست فرانسوی میگفت: نقطه مشترک همه فیلسوفان این مکتب، طرح تئوری “دیالکتیک منفی” است؛ که با طرح آن، منکر سیستم در سایر فلسفه ها مبشوند.

تئوریسین های شوروی آنزمان، “تئوری انتقادی” مکتب فراکفورت را ایده آلیستی و ترکیبی از: دیالکتیک چپ هگلی، مکتب اگزیستنسیالیسم، و عناصری از روانشناسی فروید میدانستند. نمایندگان تئوری انتقادی: مارکوزه، فروم، پولاک و هابرماس، بودند. تئوری انتقادی در مکتب فرانکفورت به تحلیل نظام های سلطه مانند: فاشیسم، کاپیتالیسم، و سلطه بر طبیعت از طریق علم و صنعت، از خودبیگانگی  در جوامع صنعتی، نقد فرهنگ بورژوایی، و نقد فرهنگهای امپریالیستی، می پرداخت. تئوریسین های این مقوله از سال ۱۹۶۰ میلادی: هابرماس و آ.اشمیت بودند. اشمیت تئوری انتقادی را نوعی “فلسفه تاریخ” میدانست. تئوری انتقادی مدعی کمک به مبارزات روشنگری بود و نه اینکه خواهان مدلی اتوپیستی از واقعیت  باشد. هورکهایمر تئوری انتقادی را نوعی فلسفه عمل برای تحولات اجتماعی با هدف امکان خودگردانی انسان در جامعه میدانست. هابرماس امکان عملی نمودن اتوپی در جوامع صنعتی را غیرممکن میدانست.

تئوری انتقادی در نظر تئوریسن های  مکتب فرانکفورت نوعی جامعه شناسی علمی و عملی  بود. گروهی از مورخین چپ، نمایندگان مکتب فرانکفورت مانند: هورکهایمر، آدرنو، و هابرماس را نوعی مارکسیست بشمار میآوردند گرچه این مکتب متکی به: اندیشه ای عصر روشنگری، فلسفه ایده آلیسم آلمان،  روانشناسی فروید، و ماتریالیسم تاریخی مارکس، بود. از جمله دیگر اهداف این مکتب: تامین علایق و منافع شناختی عدالت خواهانه، و کاهش سلطه نظام سرمایه داری انحصاری در جهان بود. فلسفه انتقادی این مکتب شامل ۳ مرحله بود: تشکیل تئوری انتقادی از سال ۱۹۳۰، تغییر و شکوفایی تئوری انتقادی و تبدیل آن به “دیالکتیک منفی” تا سال ۱۹۶۸، و سپس پروسه زوال این مکتب؛ تا انحلال کشورهای سوسیالیستی بلوک شرق سابق.

“تئوری انتقادی” خود را نوعی فلسفه میدانست که می خواست از طریق نقد، مانع شود تا انسان به “ازخودبیگانگی” عادت کند. مارکس آنرا دوگانگی میان انسان و جهان نامیده بود. تئوری انتقادی مکتب فرانکفورت دوباره به این نظر مارکس پرداخت. هورکهایمر در سال ۱۹۳۷ در کتاب “تئوری سنتی و تئوری انتقادی” آن نظریه را مطرح نمود و هدفش آنالیز انتقادی جامعه و نقد شرایط اجتماعی آن زمان بود. او باور به نقش مترقی و تاریخی پرولتاریا نداشت. آدرنو و هورکهایمر میگفتند: جامعه صنعتی که فرزند خلف روشنگری بود، نه تنها مانع از خودبیگانگی انسان نشد بلکه آنرا تشدید نمود و کوشید آنرا نوعی آزادی معرفی نماید.

مکتب فرانکفورت توانست جنبش دانشجویی غرب بین سالهای ۱۹۶۵-۱۹۵۰ میلادی را تبدیل به منتقد کاپیتالیسم و جامعه طبقاتی نماید و موانع اشتغال و علاقه به مارکسیسم را کنار بزند. این جنبش از سال ۱۹۶۰ زیر تاثیر نظرات مارکوزه بود. جنبش دانشجویی یکی از وظایف فلسفه را نقد ساختارهای سلطه و اتوریته میدانست که بشکل عمل سیاسی رادیکال وارد اعتراضات اجتماعی میگردد. مکتب فرانکفورت از سال ۱۹۶۵ روی جنبش های اروپا و امریکا اثر مهمی داشت. مارکوزه آنرا تشویق میکرد ولی: هورکهایمر، آدرنو، و هابرماس، با جنبش دانشجویی رادیکال مخالف بودند. سازمان چریکی ارتش سرخ آلمان از درون مکتب فرانکفورت بیرون آمد.

هورکهایمر از سال ۱۹۴۰ نظام سرمایه داری انحصاری را دلیل نابودی فردیت انسان میدانست. رشد مکتب فرانکفورت در آلمان بدلیل: رشد مبارزه طبقاتی، بحران جهانی اقتصادی ۱۹۲۹، فراز و فرود فاشیسم، جنبش طبقه کارگر، نشانه های شکست سوسیالیسم در بلوک شرق، ناتوانی و زوال فلسفه های دیگر، کاهش شور و شوق مارکسیسم، و شکست تجربیات کاپیتالیسم امریکایی بودند. در نیمه دوم قرن ۲۰ تاریخ و جامعه در غرب تبدیل به دادگاه اخلاقی فردگرایانه و آبستراکت شده بودند. قدرگرایی خرافاتی و ذهنی جای دیالکتیک را در جامعه گرفته بودند. به این دلیل پروسه زوال وبحران مکتب فرانکفورت نیز از سال ۱۹۶۵ به موازات سقوط و تجزیه فلسفی سیاسی این مکتب بود. در پایان آ.شمیت مبلغ یک مارکسیسم اروپایی شد. سپس مونتاژی رویزیونیستی بوجود آمد که بعضی مواضع مائوئیسم در باره کاپیتالیسم را پذیرفت. با این وجود مکتب فرانکفورت توانست در آلمان غربی جامعه را بسوی نوعی سوسیال دمکراسی رفرمیستی هدایت کند. ورود تفکرات مکتب فرانکفورت در پایان قرن ۲۰ به کشورهای بلوک شرق سابق بی تاثیر در سقوط این کشورها به دامن سرمایه داری نبود. در کشورهای جهان سوم نیز اندیشه های مکتب فرانکفورت در میان روشنفکران و دانشجویان موجب مبارزات ضد دیکتاتوری، ضد سلطنتی، و استقلال طلبانه، یا نیمه تمام، گردید.

تاریخ انتشار : ۱ فروردین, ۱۴۰۲ ۴:۰۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آن‌ها نمی‌توانند همهٔ ما را بکشند و ما نمی‌توانیم همهٔ آن‌ها را بکشیم…

غم دیگر

پایان تلخ یک ریاست جمهوری

کاش میشد

نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور

بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴