جمهوری اسلامی اصرار دارد کە بحران روابط با جمهوری آذربایجان را از طریق دیپلماسی حل کند. علیرغم برخی کلامهای جانبی و مانورهای نظامی در مرزهای شمالی کشور، اما حاکمیت بر راە حل خشن و نظامی مسئلە اصرار ندارد. برخوردی درست کە ایران را از احتمال برپایی یک جنگ خانمانسوز دور نگە میدارد. آنها میدانند ظرفیت و توان چنین برخوردی را ندارند، و چە بسا بعضی کشورها در پی کشانیدن ایران بە یک درگیری نظامی خطرناک هستند.
اما این مسئلە مانع آن نمیشود کە مناطق بحرانزا در اطراف ایران کە تعداد آنها هم کم نیستند، هر از گاهی فعال نشوند و منجر بە بروز تنش و رویارویی با همسایگان نشود. بیگمان تعدادی از این مناطق بحرانزا ربط مستقیمی بە چگونگی روابط ایران با کشورهای منطقە و جهان ندارند، و بدون توجە بە آنها در هر دورەای میتوانند فعال شوند. ولی آنچە در آذربایجان دارد رخ میدهد از جملە ربط مستقیم بە چگونگی روابط ایران با اسرائیل دارد.
باکو در پی تحقق رؤیاهای پانترکیستی خود به دنبال تغییر ژئوپولیتیک منطقە است، تا با ایجاد کریدوری با نخجوان و تجزیۀ خاک ارمنستان، یک آذربایجان متحد از لحاظ ژئوپولیتیکی ایجاد کند. کشوری مانند اسرائیل هم کە از دشمنیهای جمهوری اسلامی علیە خود بە ستوە آمدە، در صدد است درست مانند آنچە جمهوری اسلامی در تجهیز نظامی گروههای نزدیک به خود در جنوب لبنان و غزە انجام میدهد، از آب گلآلود ماهی گرفتە و بر نظام حاکم بر ایران فشار آورد تا تعادل ایجاد کند. فشاری کە ظاهراً بخشی از آن متحقق شدە، و جمهوری اسلامی را بە عینە هراسان کردەاست.
جمهوری اسلامی اگر واقعاً به دنبال رفع تنش با همسایگان و ایجاد خاورمیانەای آرام و متعادل است، از جملە گذار بە آن از طریق رفع تنش و عادیسازی روابط با اسرائیل میگذرد. چنین امری البتە بە معنای چشمپوشی از حقوق مردم فلسطین و قطعنامەهای سازمان ملل علیە اسرائیل نیستند.
اصرار نظام حاکم بر ایران بر پیشبرد دیپلماسی با آذربایجان میتواند از بروز حوادث نامترقبە و خطرناک جلوگیری کند، اما بە رفع اصل تنش منجر نخواهد شد.
بهترین راە جلوگیری از تحریک مناطق بحرانزا، تلاش برای عادیسازی روابط میان کشورهای خاورمیانە است.
1 Comment
جناب آقای نعمت پور
در رابطه با مقاله شما چند نکته را باید یادآوری کرد. در رابطه با تنش های موجود بین ایران و آذربایجان باید اذعان کرد این تنش ها ربطی به رابطه ایران با آذربایجان ندارد بلکه ریشه آن مربوط به منطقه قفقاز است. در این صحنه بازیگران متعددی نقش بازی می کنند. ترکیه اردوغان در فکر بلند پروازی های مشخص خودش می باشد. اسراییل با توجه به روابط نزدیکش با آذربایجان در صدد فشار بر ایران است و رژیم اسلامی هم منافع خودش را مد نظر دارد. اینکه شما تمامی تنش های موجود را به رژیم اسلامی ربط می دهید غیر واقعبینانه می باشد. تنش های موجود را باید در نقش مخربی که ترکیه و اسرائیل هم ایفا می کنند باید مد نظر قرار داد. اتفاقاً روابط ایران و آذربایجان در طی چند دهه گذشته این چنین پرتنش نبوده است و علی اف چندین بار به ایران سفر داشته و در این دیدارها با خود خامنهای هم ملاقات داشته است. اتفاقاً در رابطه با جنگ اخیر آذربایجان با ارمنستان رژیم اسلامی از حق حاکمیت آذربایجان بر سر منطقه قره باغ از آذربایجان دفاع کرد اما ترکیه و آذربایجان در صدد هستند با ایجاد کریدور زنگزور راه زمینی ایران با ارمنستان را مسدود کنند. آذربایجان و ترکیه در صدد هستند این مهم را اجرایی کنند و دخالت پنهانی اسراییل را هم نباید از نظر دور داشت. اگر این واقعیت را قبول کنیم آن وقت باید مشخص کرد موضوع ما چه می باشد. این تحلیل را هم خود شما به آن اذعان کرده اید اما در نتیجه گیری می گویید باید با اسرائیل رابطه برقرار کرد. هم اکنون خیلی از کشورها با اسراییل رابطه ندارند از جمله عربستان. قبل از انقلاب ایران با اسرائیل رابطه داشت و بسیاری از کشورهای خاورمیانه رابطه نداشتند. حالا من شما می پرسم آیا عربستان هم باید با اسرائیل رابطه برقرار کنند تا همه چیز گل و بلبل بشود. جناب نعمت پور جهان سیاست تحلیل های غیر واقع بینانه که عمدتا توسط اتاق های فکر دولت های معلوم الحال به خورد افکار عمومی داده می شود را نباید کپی برداری کرد و در تحلیل های خود عرضه کرد. منطقه قفقاز بازیگران متعددی دارد که ایران یکی از آنهاست. نقش مخرب دیگر بازیگران را هم نباید از نظر دور داشت.