سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۰

سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۰

برای الهه که بازنگشت، برای غزل‌هایی که می‌ترسند!
چرا چنین فضایی برای بروز این جرایم همچنان مهیاست؟ آیا نظام حقوقی ما واقعاً برای امنیت فرزندانمان چاره‌اندیشی کرده است؟ با نگاهی به وضعیت حقوقی این حوزه در ایران درمی‌یابیم...
۱۹ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: علیرضا رضایی
نویسنده: علیرضا رضایی
فرماسیون اجتماعی: چگونگی و دگرگونی
هیچ جامعه‌ای، به ویژه در جهان مدرن و به ویژه جامعه ما، منفک از سایر جوامع نیست. یعنی ما همواره با فرماسیون‌«ها»ی اجتماعی  و برهمکنش آنها مواجهیم. شناخت ما از...
۱۹ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: کیوان مهتدی
نویسنده: کیوان مهتدی
توافق با غرب، بدون اصلاحات ساختاری راه به جایی نخواهد برد
تمرکز قدرت سیاسی و اقتصادی در نهاد رهبری و نهادهای وابسته به آن است؛ تمرکزی که هیچ نوع نظارت قانونی یا مدنی بر آن اعمال نمی‌شود. در نتیجه، نظام جمهوری...
۱۹ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو- مناف عماری
نویسنده: شهناز قراگزلو- مناف عماری
نه، ای رفیق هم نفس من، نه- تنها نمی گذارمت، آری- وقتی که در سپیده دمی بی نشان- تو جان- بر آرمان و عشق- ایثار می کنی.......
۱۸ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش کسرایی
نویسنده: سیاوش کسرایی
نمی‌دانم با سنگی که درونم نشسته چه کنم!
با سنگینی‌ای در دل راه می‌روم که نمی‌توانم از آن رهایی یابم. هزاران مایل دور از غزه، من هم تغییر کرده‌ام. یاد گرفته‌ام که برای برخی افراد، همدلی با کودکان...
۱۸ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: ریانون لوسی کاسلت
نویسنده: ریانون لوسی کاسلت
نگاهی به وضعیت موجود اقشار گوناگون جامعە و بررسی مطالبات صنفی وموانع تحقق آن‌ها  
مزدبگیران ایران امروز نه تنها برای دستمزد بهتر، بلکه برای کرامت شغلی و مشارکت در سرنوشت اقتصادی خود تلاش می‌کنند. بی‌توجهی به خواسته‌های آنان، تنها شکاف میان حاکمیت و مردم...
۱۸ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: رئوف حسن زادە
نویسنده: رئوف حسن زادە
یاد و خاطرۀ خانجان جبل عاملی گرامی باد!
خانجان رفیقی مهربان، متین، فروتن و مورد علاقه و احترام دوستان و یاران قدیمی‌اش بود. خانجان بیش از یک سال با بیماری در جدال بود. از انتشار خبر بیماری‌اش تا...
۱۸ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: پیام همدردی
نویسنده: پیام همدردی
کشتزار

روایت شوپِه (shupe)

می‌روم سراغ کاغذ‌هایم... دنبال مطلبی می‌گردم که همان موقع‌ها نوشته بودم... شاید ادامه مطلب را بیابم... لکه خونی می‌بینم روی یک ورق کاغذ تمیز! بی‌آنکه استفاده شده باشد اما وسطش لکه‌ای برّاق نرم بود. فکر کردم شاید از یک زخم بدون درد باشد...

بوی کال و خشک شده بافه‌های ارغوانی یونجه، رهاشده در نسیم ِولگرد ِخوش گذر، رایحه‌ی خامی که در فضا سرریز می‌شود و با همهمه‌ی باد درهم می‌آمیزد؛ همپا با هیاهوی آدمیانی که درکشتزارهای کمی دوردست مشغول کارند؛ هُرم داغ گرما، سکوت دور آسمان روی بوته‌های خودرو و علف‌های هرز و خواب ِتنبل ِگاوهای ِلمیده در علفزار، دود هیزم!، طعم تُرش تمشک، شب‌های دَم کرده و ابر افتاده بر دشت، نِفار و بانگ و هنگامه «شب پا»ی بی‌خواب و رمیدن گراز و رنج … با دوبیتی های دهاتی و دودانگی «امیری‌پازواری^»… همه و همه مرا به یاد ِآن تابستان می‌اندازد… و ماجرایی که آن جوان ِشب‌پا روایت کرده بود:

آسمان مهتابی بود و ستاره‌ها سوسو می‌زدند. خنکی هوا تن را مور مور می‌کرد. کشتزارهای برنج حالا دیگر جز ساقه‌های مانده از برداشت شالی، چیزی در خود نداشت… همه‌ی دشت آرام و بی‌صدا بود. جز صدای گاه‌گاهی عوعو سگی از دور، هیچ صدای نمی‌آمد. جاده‌ از دور سوت و کور بود. نه عابری گذر می‌کرد و نه وسیله نقلیه‌ای… بر نفار^^ کوچک کنار مزرعه در پناه درخت بیدی، علیرغم خستگی کار که جمع آوری کاه‌های باقیمانده ساقه‌های خوشه‌های برنج بود؛ خوابش نمی‌برد. جرعه آبی نوشید و طاق‌باز روی زیلوی کهنه به آسمان پرستاره خیره شده بود. به روزهای خوشی که در پس ذهنش بود؛ فکر می‌کرد. قرار بود در روزهای ابتدای پاییز به خواستگاری دختری از هم‌روستایی فامیلش برود. غرق این افکار بود که سکوت دشت شکست… در همان حالت خوابیده نگاهی به اطراف و آن دور دست‌ها انداخت. نوری در جاده‌ی کناری مزرعه توجه‌اش را جلب کرد. صدای اتوموبیل بود… دو ماشین… جوان همه‌ی مسیر اتوموبیل را با دقت و در همان حالت خوابیده دنبال کرد… به کناره‌های تپه رسیده بودند… و با خاموش شدن صدای موتور ِماشین‌هایشان، دشت را سکوتی فرا گرفت…

او آن‌ شب هرگز نخوابید…

می‌روم سراغ کاغذ‌هایم… دنبال مطلبی می‌گردم که همان موقع‌ها نوشته بودم… شاید ادامه مطلب را بیابم… لکه خونی می‌بینم روی یک ورق کاغذ تمیز! بی‌آنکه استفاده شده باشد اما وسطش لکه‌ای برّاق نرم بود. فکر کردم شاید از یک زخم بدون درد باشد… دست‌هایم را نگاه می‌کنم چیزی نمی‌یابم. به صورتم دست می‌کشم؛ لای ناخن‌هایم را جستجو می‌کنم؛ هیچ چیزی دستگیرم نمی‌شود. ورق کاغذ را به کناری می‌گذارم و تلاش می‌کنم حواسم را جمع کنم. تخیلاتم آرام آرام به سوی نیشدار ترین مرکز روایت می‌رود… آن تابستان که مادر به ییلاق نرفت!… بگیروببند و سنگینی نگاه‌هایی که همه را می‌پایدند!… وآن جا که هزاردستانِ آواز «کوچه ‌سار‌ شب» راخواند!… بغض فرو خورده‌ای که سر باز کرد و زخمی که هنوز باقی‌ست!…

^.«امیری‌پازواری» معروف به امیر‌الشعرا و امیر ‌مازندرانی زاده قرن ۹ ه‍.ش در منطقه پازوار. شاعر و عارف نامی. امروزه اشعار او در قالب گونه‌ای از آواز با نام «آوازامیری» در بین مردم مازندران رواج دارد… 

^^.نفار= اتاقک درختی، کومه‌ای با پایه‌های بلند، پناهگاه چوبی که در مزارع شمال ِایران برپا می‌کنند برای دیدبانی و محافظت محصولات ازحمله گرازها و خوک‌ها…  

* .شوپِه (shupe): شب پایی، بیدار بودن در شب برای مراقبت از محصول کشاورزی، بخصوص در شالیزار… 

تابستانِ آن ‌سال‌های‌ دور.

پهلوان 

@apahlavan

تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد, ۱۴۰۲ ۱۰:۴۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

 پیام هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به رانندگان و کامیون‌داران اعتصابی

ما بر اهمیت تداوم مبارزات صنفی به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز، آگاهانه و هوشمندانه تأکید داریم. با این حال، تحقق مطالبات میان‌مدت نیازمند پیگیری مداوم و اعمال فشار صنفی هماهنگ و سراسری است. در این مسیر، پیوند و همبستگی با دیگر صنوف، گروه‌های کارگری و زحمت‌کش می‌تواند پشتوانه‌ای نیرومند برای تقویت مبارزات صنفی و گامی مهم برای وحدت عمل باشد

ادامه »
سرمقاله

راهپیمایی به سوی غزه، عبور از مرزهای بی‌تفاوتی و بی‌عملی جهانی!

راهپیمایی جهانی به سوی غزه تلاشی است مسالمت‌آمیز برای بازگرداندن کرامت به مرکز گفت‌وگوی جهانی و واکنشی است بجا و مؤثر به سکوت، بی‌عملی و ناتوانی نهادهای رسمی و حقوقی بین‌المللی در برابر نقض‌ فاحش حقوق بشر در غزه، ارتکاب جنایات جنگی مکرر از سوی اسراییل و اقدام به نسل‌کشی آشکار.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

برای الهه که بازنگشت، برای غزل‌هایی که می‌ترسند!

چرا چنین فضایی برای بروز این جرایم همچنان مهیاست؟ آیا نظام حقوقی ما واقعاً برای امنیت فرزندانمان چاره‌اندیشی کرده است؟ با نگاهی به وضعیت حقوقی این حوزه در ایران درمی‌یابیم که تاکنون هیچ قانونی که به طور جامع و دقیق به حمل‌ونقل هوشمند مسافر بپردازد، وجود ندارد.

مطالعه »
یادداشت

خشونت، قانون، و زنانی که در کنار نظام ایستاده‌اند

وقتی مردان در برابر حقوق زنان می‌ایستند، ردپای حفظ قدرت و امتیاز را می‌توان در مواضعشان دید. اما هنگامی‌که زنی خواستار حذف قانونی می‌شود که برای نجات جان زنان طراحی شده، دیگر با مخالفتی ساده مواجه نیستیم؛ بلکه با بازتولید آگاهانه نظامی مواجهیم که حق انتخاب و امنیت را از زنان دریغ می‌کند.

مطالعه »
بیانیه ها

 پیام هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به رانندگان و کامیون‌داران اعتصابی

ما بر اهمیت تداوم مبارزات صنفی به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز، آگاهانه و هوشمندانه تأکید داریم. با این حال، تحقق مطالبات میان‌مدت نیازمند پیگیری مداوم و اعمال فشار صنفی هماهنگ و سراسری است. در این مسیر، پیوند و همبستگی با دیگر صنوف، گروه‌های کارگری و زحمت‌کش می‌تواند پشتوانه‌ای نیرومند برای تقویت مبارزات صنفی و گامی مهم برای وحدت عمل باشد

مطالعه »
پيام ها

پاسخ نهضت آزادی ایران به پیام تبریک سازمان فدائیان خلق (اکثریت)

از پیام تبریک صمیمانه شما به مناسبت شصت و چهارمین سالگرد تاسیس نهضت آزادی ایران سپاسگزاریم. نهضت آزادی همواره در راه آرمان‌های آزادی، عدالت و مردم سالاری، مبارزه مسالمت آمیز و تلاش صبورانه کرده است و اینک از اشتراک نظر در این موارد با آن سازمان که سال‌های طولانی به مبارزه و فداکاری ادامه داده، خرسند است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

برای الهه که بازنگشت، برای غزل‌هایی که می‌ترسند!

فرماسیون اجتماعی: چگونگی و دگرگونی

توافق با غرب، بدون اصلاحات ساختاری راه به جایی نخواهد برد

نمی‌دانم با سنگی که درونم نشسته چه کنم!

نگاهی به وضعیت موجود اقشار گوناگون جامعە و بررسی مطالبات صنفی وموانع تحقق آن‌ها