آری به حق حیات، نه به حکم اعدام،
به مناسبت روز جهانی مخالفت با اعدام!
امروز، ۱۰ اکتبر، روز جهانی مخالفت با حکم اعدام است!
سازمان ما حق حیات را بنیادیترین حق آحاد بشر میداند. ما هیچ فرد، گروه، نهاد و حکومتی را واجد حق تصمیمگیری در بارهٔ هستی و نیستی انسانها یا سلب حق حیات هیچ انسانی نمیدانیم و بیش از هر چیز از این منظر با اعدام مخالفیم. همانگونه که بارها اعلام کردهایم، ما اعدام را قتل حکومتی میدانیم و از این منظر نیز با آن مخالفایم.
هزاران سال است که گروهها و حکومتهای صاحب قدرت برای حفظ قدرت و اعمال نظم اجتماعی مورد نظر خویش یا به دلایل و بهانههای گوناگون انسانهای بیشماری را به قتل رساندهاند. ما صرف نظر از صرف اتهام یا ثبوت ارتکاب هر جرمی و صرف نظر از شدت و دامنهٔ آن با اعدام مخالفایم.
نگاهی به میزان جرایم و شدت خشونت در کشورهایی که احکام اعدام در آنها صادر و اجرا میشوند، نشان از آن دارد که سلب حق حیات نه تنها از میزان ناهنجاریهای اجتماعی نکاسته که خود خصلتی خشونتزا دارد و قبح جنایت را از بین میبرد. به ویژه آنجا که پای صدور و اجرای احکام «قصاص» به میان میآید و حکومت مسئولیت تصمیمگیری در مورد جان انسانی را به شهروندان عادی به عنوان بستگان درجه یک مقتول میسپارد، در عمل مشوق خشونت اجتماعی است.
در این میان، دگراندیشان و کنشگران سیاسی – اجتماعی – فرهنگی نیز همواره قربانی حکم اعدام حکومتهای مستبد و متحجر بودهاند و اعدام از رایجترین شیوههای مرسوم برای حذف و نابودی این گروههای مبارز و نیز هراسآفرینی پیشگیرانه برای ممانعت از پیوستن امواج هر چه وسیعتری از مردم به گرایشهای مخالف وضع موجود و یا گروههای مبارز بوده است.
امروز جامعۀ بشری صدور و اجرای حکم اعدام را مذموم دانسته و در ابعاد وسیعی با آن مقابله میکند. ما نیز همصدا با همۀ کوشندگان لغو صدور و اجرای احکام اعدام، اعدام را خشونتآمیزترین شیوهٔ مقابلهٔ انسانها با یکدیگر میدانیم و مخالفت ما با اعدام از جمله از تأکید ما بر شیوههای گفتمانی و خشونتپرهیز و مسالمتآمیز میان انسانها نشأت میگیرد.
شوربختانه در میهن ما هرگز اعدام ممنوع نبوده است و کماکان احکام اعدام صادر و اجرا میشوند. در ۲۵۰ سال گذشته، در تاریخ معاصر میهن ما، در دوران حکومت دو سلسلهٔ قاجار و پهلوی و دوران حکومت ولایی جمهوری اسلامی، هزاران ایرانی به شیوههای وحشیانه و به بهانهها و طرق مختلف اعدام شدهاند. با توسل به این شیوههای غیرانسانی جنبشهای اجتماعی گسترده مورد تهاجم حکومتها قرار گرفته و تا حد نابودی کشتار شدهاند. امروز نیز جمهوری اسلامی با ادامهٔ صدور و اجرای حکم اعدام با تکیه بر قوانین متحجر مبتنی بر قرائت خود از شریعت اسلام به قتل حکومتی شهروندان ایران میپردازد.
از برجستهترین موارد اعدامهای وحشیانهٔ گروهی کشتار بابیان در دورهٔ متأخر سلطنت مطلقهٔ ناصرالدین شاه قاجار است. در عین حال، پروندۀ شاهان قاجار مملو از اعدامهای بیشمار مبارزین ملّی و مردمی میهن ماست. آخرین مورد توسل گستردهٔ حکومتهای ایران به قتل حکومتی اعدام، فاجعهٔ ملی کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ بوده است، فاجعهای که قریب به ۴۵۰۰ زندانی طی آن جان باختند. فراتر از آن، جمهوری اسلامی کماکان و به صورت پیوسته به این حربهٔ غیرانسانی متوسل میشود و از جمله در جریان جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» در کنار کشتار میدانی معترضان، به اعدام چند تن از دستگیرشدگان آن جنبش به بهانههای گوناگون دست زد.
جمهوری اسلامی در حیطۀ جرایم عمومی نیز از جمله و به ویژه در تخلفات مربوط به مواد مخدر از حربۀ اعدام استفاده کرده و از نظر میزان اعدام گوی سبقت از بسیاری کشورهایی که هنوز احکام اعدام در آنها صادر و اجرا میشوند، ربوده است.
نظام استبداد مذهبی حاکم بر میهن ما با ارتکاب پرشمار قتل حکومتی اعدام، نام میهن ما را در میان کشورهایی فروکشانده است که بیشترین شمار موارد صدور حکم اعدام و اجرای آن را اعمال میکنند.
ما فداییان خلق ایران با باور بنیادین به حقوق جهانشمول تمامی آحاد بشر برای تحقق جامعه و جهانی مبارزه میکنیم که در آن صدور و اجرای حکم اعدام به هر بهانه و دلیلی و به هر اتهام و جرمی ممنوع شود.
آری به حق حیات، نه به حکم اعدام!
سهشنبه، ۱۸ مهر ۱۴۰۲ (۱۰ اکتبر ۲۰۲۳ میلادی)
هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)