نظرات شارل اندرلن (Charle Enderlin) خبرنگار، جمع آوری شده توسط پیر شالیه (Pierre Challier)، برگرفته از روزنامه لادپش ۲۰۲۳۱۰۲۲، برگردان از ف. دوردانی
شارل اندرلن از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۵ خبرنگار (ویژه) تلویزیون فرانس-۲ در اورشلیم بود.
وی آثار متعددی در مورد سیاست اسرائیل و همچنین مناقشه اسرائیل و فلسطین تالیف کرده است. شارل اندرلن بتازگی کتاب « اسرائیل، احتضار یک دموکراسی» (۲)- Editions du Seuil – را بچاپ رساند. این کتاب بطور برجستهای نشان میدهد چگونه و از چه راهی راستهای افراطی و همچنین بنیادگرایان مذهبی یهودی در اسراییل آگاهانه از طریق لابی گری سیاسی و با اتحاد با بنیامین نتانیاهو، اسلام گرایی رادیکال، به ویژه در غزه، را تغذیه (تقویت) کرده اند.
سوال:
شما فرانسوی-اسرائیلی هستید و پدر و پدربزرگ سربازانی که جزو نیروهای ذخیرهٔ هستند، می باشید. شما خودتان در سال ۱۹۷۳ جزو نیروهای نظامی ذخیره بودید و همچنین شاهد و ناظر انتفاضه های متعدد، ترور اسحاق رابین در سال ۱۹۹۵، تخلیه غزه در سال ۲۰۰۵، ظهور حماس و بنیادگرایان (تندرو) یهودی در اسرائیل هستید.
غزه و این جنگ جدید امروز به شما چه می گویند؟
پاسخ:
این پیامد غم انگیز یک سیاست، یک بینش، و یک کوته نگری است، (که ناشی) از تمایل جناح راست ناسیونالیست و بنیادگرایان «کلیمی-مسیحی» (۱) برای الحاق کرانه باختری، پس از شکست روند صلح اسلو، میباشد. آریل شارون در سال ۲۰۰۵ تصمیم گرفت به طور یکجانبه شهرکهای غزه را تخلیه کند. تمام جهان (برای این اقدام او) کف زدند و معتقد بودند که این یک گام بسوی صلح است. آریل شارون در واقع تصمیم گرفته بود که غزه را به دست حماس بسپارد. تاکید براینکه هرگونه توافق سیاسی با سازمان اسلام گرا (حماس) غیرممکن است، بمعنای نسخ راه حل (سیاسی) «دو دولتی» بود. وقتی در سال ۱۹۹۷حماس کنترل نظامی این منطقه را بدست گرفت، ژنرال های اسرائیلی از اهود اولمرت، نخست وزیر (وقت) درخواست کردند تا اجازه دهد که هلیکوپترهای جنگی را جهت حمایت از نیروهای «اقتدار فلسطین» (دولت خود گردان فلسطین) به این منطقه اعزام کنند. (اما) پاسخ منفی بود. (زیرا در واقع) حماس باید پیروز می گردید. این باعث کشته شدن نزدیک به ۱۵۰ نفر و صدها زخمی از نیروهای فتح گردید. اسلام گرایان هم برای (اجرای) سیاست خود باید ابزاری (در دست) داشته باشند… و (در همین راستا) دولت اسرائیل اجازه تأمین مالی حماس را صادر کرد. از آن مقطع ببعد، هر ماه یک جت شخصی از قطر در فرودگاه بن گوریون در تل آویو به زمین می نشت و یک فرستاده قطری با چمدانهایی پر از دلار از آن پیاده می شد و با اسکورت پلیس اسرائیل به غزه میرفت و در آنجا پول را به حماس تحویل میداد… دو سال پیش این روش (ارسال) تغییر کرد، اما تامین مالی هرگز متوقف نشد. در سال ۲۰۱۹ نتانیاهو در دیداری با فعالان لیکود توضیح داد که برای جلوگیری از تشکیل دولت فلسطینی، میبایستی اجازه داد تا به حماس کمک مالی بشود.
سوال:
آیا جنگ غزه از آنگونه درگیریهاست که از طریق نظامی قادر به پیروزی است ویا هم اکنون از نظر سیاسی هم باشکست مواجه شده است؟
پاسخ:
از سال ۱۹۵۶، اسرائیل در تمام درگیریهای نظامی برنده بوده، اما از لحاظ سیاسی شکست خورده است.
سوال:
زندگی در غزه قبل از ۷ اکتبر چگونه بود؟
پاسخ:
نمی توانم به شما پاسخی بدهم. از وقتیکه حماس قدرت را در دست گرفت من دیگر نمیتوانستم به غزه قدم بگذارم. ارتش اسرائیل ورودم را به غزه منع کرده است.
سوال:
در شرایط کنونی، آینده فلسطینیهایی که در نوار غزه، با مساحت ۳۶۰ کیلومتر مربع، اسیر شدهاند و فلسطینیهایی که در کرانه باختری زندگی میکنند را چگونه ارزیابی میکنید؟
پاسخ:
این یک فاجعه غیرقابل تصور در غزه است. همانگونه که در کرانه باختری نظامیان (اسراییلی) برای حافظت از فلسطینی ها در مقابل حملات مسلحانه شهرک نشینان افراطی غایب هستند. به نظر من، در پایان این جنگ قرار دادن غزه تحت یک نظارت بین المللی ضروری خواهد بود. باید اسرائیل را ودار کرد تا به بازسازی و همچنین برگذاری انتخابات سراسری در فلسطین، در غزه، در کرانه باختری و در بیت المقدس شرقی، تن دهد. امری که (تاکنون) هنوز به انجام نرسیده است. ملی گرایان بسیار افراطی و مذهبی با چنین ابتکاری مقابله خواهند کرد.
سوال:
ایا ممکن است که حمله حماس (آخرین) نغمه قو باشد بگوش بنیامین نتانیاهو و کسانیکه بر اساس شواهد، ترجیح دادند تا بجای شنیدن«هشدارهایی» که از سوی غزه میامدند، به«تامین امنیت» شهرک نشینان در کرانه باختری بپردازند؟
پاسخ:
آنها برای ماندن در قدرت به هر کاری دست میزنند و شکستشان نه تنها نظامی، بلکه ایدئولوژیک است. مذهبیون درون دولت در واقع متغدند که جهان وارد دوره موعود شده است. آنها معتقدند که ابزار اراده الهی هستند تا ببینند «جهانشان» تحقق یافته و جهان ما به پایان رسیده است. آنها برای حفظ نتانیاهو و ائتلافی که بخشی از آنرا تشکیل میدهند و از آن بودجه و قدرت می گیرند، دست به هر کاری خواهند زد.
توضیحات:
(۱) شارل اندرلن در سال ۲۰۱۳ کتاب «بنام معبد» را بچاپ رساند. وی در این کتاب شرح میدهد که چگونه بنیادگرایی مسیحایی/ یهودی با اتکا بر قدامت بالای «کتاب مقدس»، از ژوئن ۱۹۶۷ و پس از گرفتن کرانه باختری و به ویژه حرم الشریف – این سومین مکان مقدس مسلمانان که در آن کوه معبد یهودیت قرار گرفته است – قدرت گرفتند. این مریدان مذهبی صهیونیسم که با راست ناسیونالیست متحد میباشند ث از آن زمان ببعد با هرگونه واگذاری ارضی اشغالی به فلسطینیها مخالفت میکنند.
(۲) شارل اندرلن در آخرین کتابش «اسرائیل: احتضار یک دمکراسی»، به برسی خطرات عمده ای که آینده کشورش (اسراییل) را تهدید میکند می پردازد. او بر بنیادگرایی افراطیون ارتدوکس -که از شرکت در زندگی و دفاع از ملت، از پرداختن مالیات و از حمل اسلحه خود داری میکنند – و فعالان صهیونیسم مذهبی که میکوشند تا هلاخا (قوانین شرعی یهود) بر قوانین اسرائیل تقدم یابد، انگشت می گذارد: لابی(گری) در همه سطوح، فشار برای رفرم قضایی و همچنین امور آموزش و پرورش در جهت منافع مذهب و به ضرر علم و دانش …..… این (نیروها) خواهان (بر قراری) یک حکومت دینی تمام عیار هستند و شکاف و تضاد میان یهودیان ارتدوکس و اسرائیلیهای سکولار و سنت گرا را تئوریزه میکنند. آنان منطق آپارتاید در رابطه با فلسطینهای ساکن کرانه باختری را به خود منتسب میکنند. شارل اندرلن یادآوری میکند که از سال ۱۹۷۶، اشغال سرزمینهای فلسطین، تحت لوای تهدید برای موجودیت اسرائیل، از جانب اسحاق رابین، سپس اولمرات و باراک، همه از روسای سابق اسراییل دولت محکوم شده است. دراین مورد که آیا فراتر از (مسئله) غزه، خطر جنگ داخلی اسرائیل را تهدید می کند؟ شارل اندرلن پاسخ میدهد که «من به جنگ داخلی اعتقادی ندارم. اما، یک نسل کامل از اسرائیلیها که در خط مقدم قرار گرفتهاند، خشم بینهایتی دارند. اینها جوانانی هستند که در خط مقدم بوده و هستند. هزاران نفری که عزیزان، رفقا، دوستان و والدینشان کشته یا مفقود شده اند.این شامل همه کسانی میشود که برای مرحله دوم این جنگ اونیفورم به تن کردهاند و زمانی که این جنگ خاتمه یابد، با این رهبری (اسرائیل) که آنها را رها کرد، تسویه حساب خواهند کرد.»