رای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی مسعود پزشکیان و همراهی نمایندگان با دولت او در شرایطی رخ داده است که فضای سیاسی ایران درگیر تحولات داخلی و تنشهای سیاسی میان جناحهای مختلف است. این تحولات در حالی پیش میروند که برخی از مسائل منطقهای نیز به صورت غیرمستقیم بر روندهای داخلی تاثیرگذارند.
توافق داخلی و نقش دولت سایه
رای اعتماد به تمامی وزرای پیشنهادی مسعود پزشکیان نشاندهنده توافق گسترده میان دولت و هسته سخت قدرت در ایران است. این توافق، که با همراهی اکثریت قاطع مجلس همراه شده، به نوعی بیانگر انعطاف دستگاه رهبری و حمایت از نوعی اصلاحات کنترلشده و محدود است. این موضوع برای جریانهای اصلاحطلب امیدبخش است، زیرا نشاندهنده یک تغییر نسبی در رویکرد کلی نظام نسبت به مسائل داخلی است.
با این حال، تفاوتهای فاحش در آرای وزرایی که به جریان اصلاحی-اعتدالی نزدیکتر هستند، در مقایسه با وزرای اصولگرا، نشاندهنده وجود یک اقلیت تندرو در مجلس است که از این انعطاف ناراضی است و به طور مستقلانه رای میدهد. این اقلیت، که به دولت سایه سعید جلیلی نزدیک است، با انتقادات خود به چالشهایی در فرآیند تصویب کابینه و هماهنگی داخلی منجر شده است. انتقادات شدید به دولت سایه و نقشی که امیرحسین ثابتی در این جریان ایفا میکند، به طور خاص نشاندهنده شکافهای درونی جناح اصولگرا و تلاشهای آنها برای حفظ رویکردهای تندروانه است.
تحولات اجتماعی و چالشهای سیاسی
در کنار این مسائل، رای اعتماد به خانم فرزانه صادق به عنوان تنها وزیر زن پیشنهادی، نشاندهنده تغییراتی هرچند محدود اما معنادار در نگرش نظام نسبت به برابری جنسیتی است. این تحولات اجتماعی، هرچند کوچک، میتواند به عنوان نشانهای از پذیرش تدریجی تغییرات در سطوح بالای حکومتی تلقی شود. اما این تغییرات نیز با مقاومتهایی از سوی اقلیت تندرو و جناحهای محافظهکار مواجه است که از هرگونه تغییر در وضع موجود نگران هستند. هرچند که مبارزات زنان در کف خیابانها همچنان نقش برجستهتری در پیشبرد این تغییرات ایفا میکند، اما این تحول نشان میدهد که فشارهای اجتماعی و مطالبات زنان، حتی در مجلس که به عنوان یک نهاد محافظهکار شناخته میشود، در حال تاثیرگذاری است.
تاثیر تحولات منطقهای بر فضای سیاسی داخلی
پیشرفت حوادث سیاسی در ایران، به ویژه در زمینه چالشهای داخلی میان دولت و جناحهای تندرو، همچنین میتواند تحت تاثیر چگونگی پاسخگویی ایران به رویدادهای منطقهای، از جمله ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس، قرار گیرد.اگرچه سیاست خارجی و بحرانهای منطقهای به طور مستقیم در این نوشته کوتاه مورد تاکید نیستند، اما نمیتوان از تاثیر غیرمستقیم آنها بر فضای سیاسی داخلی ایران غافل شد. تصمیمگیریهای ایران در برابر این تحولات منطقهای میتواند بر “همبستگی داخلی” و تعاملات میان جناحهای مختلف تاثیرگذار باشد و به پیچیدگیهای موجود بیافزاید.