به نقل از سایت نویسنده در سابستک ۱۶ اکتبر ۲۰۲۴
در حالی که اسرائیل تیررس مستقیم خود را بر ایران نشانه رفته است، ایالات متحده اهداف هسته ای را خارج از محدوده اعلام می کند. طبق گزارشی در واشنگتن پست، جو بایدن، رئیس جمهور فعال و کاملاً درگیر ایالات متحده در این هفته، سرانجام محدودیتی را برای کارهایی که اسرائیل می تواند با تعداد بی شمار بمب های آمریکایی انجام دهد تعیین کرد، بمبهایی که اخیراً اسرائیل با تداوم بر روی غزه، کرانه باختری و لبنان می ریزد. دولت اسرائیل به رهبری نخستوزیر بنیامین نتانیاهو درباره چگونگی و زمان پاسخگویی به حمله موشکی اخیر ایران به اسرائیل بحث میکند و جهانیان در اضطراب شاهد تشدید جنون نظامی در خاورمیانه، تکثیر شده با سلاحها و مهمات آمریکایی هستند.
به گزارش پست، بایدن به اسرائیلیها گفته بود که «از حمله اسرائیل به مناطق مرتبط با هستهای» در ایران حمایت نمیکند. بایدن و نتانیاهو اولین گفتگوی خود را در هفت هفته گذشته داشتند و رهبر اسرائیل این پیام را دریافت کرد. او موافقت کرد که اقدامات تلافی جویانه اسرائیل را به اهداف نظامی در ایران محدود کند و از هرگونه تاسیسات هسته ای یا نفتی خودداری کند. پست چرخش اسرائیل را “نشانه ای از خویشتنداری” توصیف کرد که می تواند از یک جنگ گسترده تر جلوگیری کند. ارزیابی این روزنامه در بحبوحه جنگی است که می توان آن را فقط به عنوان یک جنگ گسترده تر از معمول توصیف کرد.
چرا بایدن در حال خروج از قدرت، به جای انجام هر کاری که می تواند برای ارتقای شایستگی و دانش استراتژیک کامالا هریس، معاون او که اکنون در میان برخی نظرسنجی های نامطلوب داخلی برای انتخاب شدن با مشکل مواجه است، به دنبال جلب توجه به شخص خودش است. شکست دونالد ترامپ در انتخابات سه هفته دیگر؟ اگر هریس در ماه آینده پیروز نشود، کوچک بودن و نیاز به توجه بایدن در این هفته های آخر فراموش نخواهد شد. گرچه هریس در تماس بایدن با نتانیاهو حضور داشته، اما او باید در این هفتهها رهبری همه مسائل جدی سیاست خارجی را بر عهده میگرفت. به نظر می رسد بایدن قصد دارد معاون رئیس جمهور وفادار خود را از صحنه خارج نگاه دارد و این کار را در صفحه اول روزنامه های مهم کشور انجام میدهد.
واقعیت غم انگیز این است که رئیس جمهور آمریکا حمایت بسیاری از جوانان آمریکایی را با حمایت مستمر خود، در قالب ده ها میلیارد دلار کمک نظامی، از جنگ اوکراین علیه روسیه و جنگ اسرائیل علیه حماس در غزه و علیه حزب الله در لبنان از دست داده است. نتانیاهو مدت هاست که تبلیغ میکند که ایران قصد دارد به یک قدرت هسته ای تبدیل شود. در واقع، همانطور که در نیویورکر در سال ۲۰۱۱ گزارش دادم، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده در دو ارزیابی محرمانه، موسوم به برآوردهای اطلاعاتی ملی، به این نتیجه رسیده است که هیچ مدرکی دال بر انحراف مواد هسته ای غنی شده در ایران به یک برنامه تسلیحات هسته ای محرمانه وجود ندارد. در ایران چنین برنامهای وجود ندارد، اگرچه صنعت هستهای آن همچنان به تولید و ذخیره اورانیومی که تا ۶۰ درصد غنی شده است، ادامه میدهد. اورانیوم در آن سطح غنی سازی کاربرد پزشکی ندارد ولی برای ساخت بمب نیز به اندازه کافی قدرتمند نیست، اما ذخیره سازی اورانیوم در آن سطح به صورت علنی توسط برخی کارشناسان کنترل تسلیحات هسته ای در اینجا به عنوان یک انتخاب خودسرانه تلقی نمی شود، بلکه می توان آن را به عنوان یک تصمیم دانست. پیام سیاسی دلخراش برای دشمنان: «ما در پاسخ به تحریکات اسرائیل و دیگر دشمنان بدون تولید اورانیوم با درجه تسلیحات تا این حد پیش رفتیم، اما قادر به انجام کار تسلیحاتی نیز هستیم.»
چیز عجیبی در تصویر رئیسجمهور ایالات متحده و مذاکره درباره اهدافی که اسراییل میتواند بمباران کند وجود دارد، بهجای آنکه هر کاری برای توقف بمبارانهای بیشتر انجام دهد. چرا رئیس جمهور ایالات متحده در حال مذاکره با رهبر هر کشوری، متحد یا غیر متحد، درباره اهداف بعدی نیروی هوایی اوست؟ و چرا او و دستیاران سیاست خارجی اش در این مورد به رسانه ها گزارش میدهند؟
حقیقت غم انگیز این است که بایدن و تیم سیاست خارجی او به ریاست آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، با رها کردن ایالات متحده در جنگهای اوکراین و خاورمیانه و بدون راه حل فوری، دفتر را ترک خواهند کرد. روسیه در جنگ با اوکراین مواضع خود را حفظ کرده است و هیچ پایانی در آن دیده نمی شود و اکنون در حال ارتقای سامانه موشکی پیشرفته اس-۳۰۰ ایران با فناوری نسل بعدی است که قادر به ردیابی پیشرفته ترین موشکهای بالستیک است.
من بیش از دو دهه است که در مورد برنامه بمب مشکوک ایران گزارش میدهم. در سال ۲۰۱۱ یکی از دیپلماتهای ارشد ایران به من گفت که از دروغ گفتن مقامات کشورش در مورد خرید مخفیانه کالاهای دو منظوره: ماشینآلاتی که میتوانند سنگ معدن اورانیوم خام را تا سطح پنج درصد برای راه اندازی یک نیروگاه هسته ای، و همچنین به سطح غنی سازی ۹۰ درصدی مورد نیاز برای ساخت بمب هسته ای غنیسازی کنند، وحشت زده شده است.
دولت تندرو انقلابی ایران که در سال ۱۹۷۹ پس از سرنگونی شاهِ طرفدار آمریکا به قدرت رسید، یک دهه بعد متقاعد شد که راه دستیابی به تسلیحات هستهای در بازار آزاد به روی ایران مسدود خواهد شد. رژیم همچنین به درستی معتقد بود که هرگونه تلاشی برای خرید تجهیزات و سنگ معدن اورانیوم با عیار پایین مورد نیاز برای راه اندازی یک رآکتور هسته ای برای استفاده صلح آمیز هرگز نمی تواند در بازار آزاد انجام شود. تلاشهای دوجانبهاش در بازار سیاه هستهای به سرعت برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی شناخته شد، سازمانی که وظیفه دارد همه کشورها را به رعایت استفادههای صلحآمیز از اتم وادار کند. از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۹ آژانس توسط محمد البرادعی، یک دیپلمات مصری که نسبت به تلاش ایران برای یافتن اورانیوم با درجه تسلیحات بدبین بود، اداره میشد.
من البرادعی را در دوران ریاستش، پس از اینکه از طرف آژانس بین المللی انرژی اتمی به این نتیجه رسیده بود که رهبری ایران اقدامات نادرست خود در بازار سیاه را پذیرفته است، شناختم. در آن مقطع، ایران مجوز آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برای فعال کردن یک رآکتور خود برای استفاده تجاری از انرژی اتمی دریافت کرد. ایالات متحده و اسرائیل همچنان شک داشتند اما به نظارت دقیق خود بر برنامه هسته ای ایران در نطنز، مرکز اصلی غنی سازی ایران در ۲۰۰ مایلی جنوب شرقی تهران ادامه دادند. هدف از نظارت این بود که اطمینان حاصل شود که هیچ مقدار از اورانیوم های نیمه غنی شده برای استفاده در راکتور هسته ای برق به مسیر غنی سازی کامل مورد نیاز در یک بمب منحرف نمی شود. هنوز شواهدی در مورد انحراف هر گونه مواد غنی شده در نطنز و یا هر سایت هسته ای دیگر ایران برای استفاده نظامی احتمالی وجود ندارد.
در اکتبر ۲۰۱۵، پس از سال ها مذاکره فشرده، یک پیشرفت بزرگ در کنترل بمب رخ داد. ایالات متحده، چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و اتحادیه اروپا با ایران در امضای معاهدهای پیوستند که بر اساس آن محدودیتهایی در همه جنبههای عملیات هستهای ایران، از جمله غنی سازی و فعالیت های انحرافی احتمالی که باید توسط دوربینهای مقاوم در برابر دستکاری و تشعشعات نظارت شوند اعمال میشد و در مقابل، امضاکنندگان توافق کردند که مجموعه شدید تحریمهایی را که علیه ایران وضع شده بود، از جمله تحریمهایی که شامل تجارت و مبادلات با سیستم مالی بینالمللی میشد را کاهش دهند. به زودی صد میلیارد دلار به خزانه ایران سرازیر شد. این معاهده که به طور رسمی به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک شناخته می شود، با مخالفت شدید دونالد ترامپ مواجه شد که سال بعد برنده انتخابات ریاست جمهوری شده بود. ترامپ در بهار ۲۰۱۸ پس از اینکه وعده داد برای یک توافق بهتر مذاکره خواهد کرد از توافق برجام خارج شد و اکثر جامعه کنترل تسلیحات در سرتاسر جهان را ناامید کرد. او قبل از ترک پست این مذاکره را انجام نداد.
با وجود از بین رفتن برجام، رهبری سخت ایران با اعلام اینکه همچنان به تعهدات نظارت بر غنیسازی هستهای که با عضویتش در آژانس بینالمللی انرژی اتمی پذیرفته بود، وفادار خواهد ماند، برخی را شگفتزده کرد. اما نتانیاهو اصرار علنی خود را ادامه داد که ایران در حال فریب دادن جهان در مسیر خود برای ساخت بمب است.
واضح است که شرایط نظارتی در معاهده برجام به خوبی درک نشده که بسیاری از دشمنان ایران را قادر ساخته است در سالهای اخیر اظهار کنند که مقامات هستهای ایران در تلاش برای حرکت سریع به سمت بمب، تقلب کردهاند. آوریل هاینز، مدیر دفتر اطلاعات ملی، ژوئیه گذشته به کنگره گزارش داد که ایران «فعالیتهایی را انجام داده است که در صورت تمایل، این کشور را برای تولید یک سلاح هستهای در موضع بهتری قرار میدهد». به طور مشابه، رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در اوایل سال جاری هنگامی که در یک نشست بینالمللی در دبی حضور داشت، با این ادعا که ایران درباره برنامه هستهای خود «کاملاً شفاف نیست»، برخی از کارکنان خود را عصبانی کرد. گروسی همچنین با ابراز ناراحتی کارشناسان فنی آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت که او و دیگران «نگران توانایی بازرسان آژانس برای جمعآوری مجدد اطلاعات درباره این معما هستند.»
تصور اجتناب ناپذیری که چنین اظهاراتی بر جای میگذاشت این بود که ایران، که دیگر به محدودیتهای برجام وابسته نیست، در حال یافتن راههایی برای انباشت اورانیوم درجه تسلیحاتی و بهبود پتانسیل خود برای تبدیل شدن به تنها قدرت هستهای دیگر در خاورمیانه به جز اسرائیل است—که هنوز علناً به این موضوع اعتراف نکرده است. اعتقاد بر این است که اسراییل ناوگانی متشکل از صدها کلاهک – احتمالاً بسیار بیشتر از آن – دارد که در انبار یا در پناهگاههای زیرزمینی آماده شلیک است. با این وجود اسرائیل نگران هر گونه قدرت هسته ای رقیب در خاورمیانه است، اما بعید است که برابری هسته ای به این زودی ها رخ دهد.
در یک مبادله پرسش و پاسخ اخیر، یکی از مقامات بلندپایه سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تمایل مدیران ارشد در وین، محل مقر آژانس، برای ایجاد تردید در مورد اثربخشی پوشش دوربین های فعلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران، ابراز ناراحتی کرد. مفهوم این نگرانی مسئولین آژانس این بود که بخشی از پوشش حیاتی دوربین ها بر تاسیسات هسته ای ایران با لغو برجام از بین رفته است. او به من گفت که اینطور نیست: آژانس بینالمللی انرژی اتمی همچنان از دولت ایران پوشش تصویری دوربینها در سایت اصلی «کارخانه غنیسازی نطنز» و دیگر کارخانههای غنیسازی پراکنده در سراسر کشور را به صورت شبانهروزی دریافت میکند. او گفت که دفتر مدیر کل گروسی همچنین گزارش هایی “در مورد ماشین های زنجیره ای سانتریفیوژها که با سرعت بالا می چرخند تا سوخت با غنای پایین را برای راکتورهای تجاری تولید کنند و در غلظت های ۹۰ درصد یا بیشتر میتوانند سوخت هسته ای برای استفاده تسلیحاتی تولید کنند” را دریافت میکند.
نتیجه نهایی این است که ایران همچنان مقادیر زیادی اورانیوم تولید می کند که در برخی موارد به دلایلی که در بالا توضیح داده شد تا ۶۰ درصد خلوص غنی می شود، اما هیچ مدرکی مبنی بر وجود برنامه فعال تولید بمب در هیچ یک از تأسیسات تحقیقاتی هسته ای شناخته شده ایران وجود ندارد. سرویسهای اطلاعاتی ایالات متحده و متحدانش بهشدت به دنبال شواهدی مبنی بر وجود تأسیسات زیرزمینی داغتر از جهنم هستند، پر از دانشمندان و تکنسینهایی که در آن باید گاز اورانیوم چرخاندهشده در یک سلول هستهای را جامد کرد تا در نهایت بتوان آن را در بمب یا موشک نصب کرد. تاکنون به من گفته شده است که ایالات متحده، حتی با وجود بهترین ردیابهای لولههای اگزوز زیرزمینی در جهان، هنوز یک تأسیسات زیرزمینی تسلیحات هستهای در ایران را شناسایی نکرده است.
بنابراین هیچ مدرکی دال بر تولید بمب اتمی در میان حجم هولناکی از اورانیوم نیمه غنی شده ایران وجود ندارد. صنعت هسته ای ایران هرچند که میتواند به ساخت بمبی رشد کند اما با آن فاصله زیادی دارد. آیا چنین حقایقی مانع از صحبت مداوم نتانیاهو درباره تهدید هسته ای ایران می شود؟ این متاسفانه محتمل نیست چرا که او سرگرم خویش و شیاطین اطراف خودش است در حالیکه تا اینجا هم دستانش با خون زیادی آلوده است.
1 Comment
تلاش بایدن این است که حتا در صورت پیروزی کاملا هریس، به عنوان عقل منفصل او همواره مطرح باشد. و این یعنی ادامه سیاست او که همواره دفاع از جنگ بوده است. برای کاملا هریس نیز که به نظر نمی رسد هیچ سناریوی معینی برای سیاست خارجی یا داخلی ایالات متحده داشته باشد، اجازه پیشبرد این برنامه را به بایدن می دهد.