*بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف به مناسبت روز دانشجو در مقابل رئیسجمهور که توسط دبیر انجمن قرائت شد*.
چهل و شش سال از انقلاب مردم ایران میگذرد.
سلام بر استقلالی که قرار بود با رهایی کشور از بند بیگانگان، عزّت و رفاه برای مردم ایران فراهم کند؛ سلام بر آزادیای که قرار بود همۀ ایرانیان را فارغ از جنسیت و قومیت و مذهب در ابراز نظر و عقیده و در انتخاب پوشش و سبک زندگی آزاد بگذارد؛ سلام بر جمهوریای که قرار بود قیدی باشد بر قدرت مطلقه و حاکمیت را پاسخگو و مردم را یگانه تصمیمگیرندۀ سرنوشت خود سازد و سلام بر اسلامی که قرار بود منادی عدالت علوی باشد و کشور را از چنگال سیاستمداران و نظامیان فاسد رها سازد.
چنان دایرۀ انتخاب مردم تنگ شدهاست که اکثریت آنها دست به تحریم انتخابات میزنند؛ دختران این سرزمین قربانی سیاستهای مجلس اقلیت میشوند؛ سیاست نه جنگ، نه مذاکره معیشت یکایک ایرانیان، بهخصوص بیبهرگان از رانتهای اقتصادی و سیاسی را تا حدی به خطر انداختهاست که اکثریت جمعیت به زیر خط فقر پرتاب شدهاند و عدّۀ کثیری از مردم امکان زندگی حداقلی را در بیرون از مرزهای کشور جستوجو میکنند.
جناب رئیسجمهور، شما وعدۀ بهبود معیشت مردم را دادهاید؛ امّا در عمل تفاوتی با پیشینیان خود نداشتهاید. ابتدا به صورت دستوری قیمتگذاری میکنید و بعد با شعار حمایت از تولیدکننده، رانت و فساد توزیع میکنید و سرانجام هم این تورم است که بر گردۀ مردم بیچاره آوار میشود. گویا نقش دولت را نهتنها در تأمین امنیت و آسایش مردم؛ بلکه در معادلات اقتصادی هم فراموش کردهاید. شمایی که نیاز کشور به سرمایهگذاری خارجی را درک میکنید، بهتر نیست از ماجراجوییهای منطقهای دست بکشید و تکلیفمان را با اقتصاد جهانی روشن کنید؟ تحریمهای خانمان سوز جان مردم را به لب آورده؛ امّا بانیان وضع موجود همچنان دم از مقاومت میزنند. این سؤال را از آنها بپرسید در وضعیتی که درآمدهای نفتی حتیّ کفاف بدهیهای گذشته را نمیدهد، چگونه میخواهید هزینه این مقاومت را بدهید؟ آیا زمان پایان نه جنگ، نه مذاکره نرسیدهاست؟ آیا همچون گذشتگان میخواهید هزینه وعدههای ۲۵ ساله را با دست کردن در جیب ملت بپردازید؟ اگر قرار است چنین سیاستی ادامه پیدا کند، همان تندروهای متحجّر بهتر از شما اجرایش نمیکردند؟
حال از خود بپرسید که چه تفاوتی میکرد اگر شما رئیسجمهور نبودید؟
آقای پزشکیان شما در انتخاباتی به ریاستجمهوری برگزیده شدید که اکثریت مردم ایران آن را تحریم کرده بودند. اکنون چه برنامهای برای آشتی ملی دارید؟ آیا قرار است با پایان دادن به حصر خلاف قانون و حبس ظالمانۀ میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و سایر زندانیان سیاسی، رفع تبعیض علیه اقلّیتها در کشور و پایان دادن به ظلم سیستماتیک علیه زنان این سرزمین، باری دیگر ایران را کشوری برای همۀ ایرانیان کنید؟ چگونه میخواهید بحرانهای فزاینده کشور را تدبیر کنید و چه علاجی برای قلب دردمند این سرزمین سراغ دارید؟
شما با ایدۀ وفاق ملی به صحنه آمدید؛ امّا بهجای وفاق با مردم، با کسانی ائتلاف کردید که سالهاست طمع در دست گرفتن قوۀ مجریه را داشتهاند و هربار نیز جواب خود را از رأی ملت گرفتهاند. کسانی که ۲۵ سال پیش در لباس نظامی، با سرکوب دانشجویان و تهدید رئیس جمهور وقت، سعی در زمین زدن دولت داشتند و امروز در لباس قانونگذاری با تصویب لایحۀ قرون وسطایی عفاف و حجاب، از عمد به گسلهای اجتماعی دامن میزنند. مردم امّا دوسال پیش، پاسخی که لازم و درخور بود را به اینگونه قانوننویسیها دادهاند.
چند روز قبل، پیش چشم مردم ایران گفتید که لایحۀ حجاب برایتان محل ابهام است و با آن مخالفید. آنچه گفتهاید هیچ دردی را دوا نخواهد کرد و شما نیز مقصرید؛ آقای پزشکیان! اگر نتوانید در برابر شکستن حرمت ملت بایستید، اگر مجری بیچون و چرای منویات دیگران باشید، شما نیز مقصرید.
حال واضح و روشن بگویید که با مردم وفاق کردید یا کسانی که اکثریت قاطع ملت آنان را نمایندۀ خود نمیدانند؟ آیا توان آن را دارید که بهراستی با پذیرش نظر اکثریت ایرانیان وفاق را در کشور ایجاد کنید؟ یا مرادتان از وفاق، وفاق میان بخشی از اصلاح طلبان و حاکمان مطلقه است؟
چه تفاوتی میان شما و رقیبتان وجود داشت اگر قرار بود پایان بخشیدن به سیاست آسیبزای فیلترینگ هم در ید اختیار شما نباشد؟ اگر قرار بود دیگران در شوراها و کمیتههایشان برای حق مردم تصمیم بگیرند و وزرای دولت شما هم توان مخالفت نداشته باشند؟ نمیتوان از وفاق با ملت گفت و حق دسترسی آزاد به اطلاعات را از آنها دریغ کرد. نمیتوان از مردمی بودن سخن گفت و آزادی بیان و آزادی قلم را محدود کرد، صدای رسانهها را گرفت، اعتراض خیابانی را لشگرکشی خواند و مردم را از صحنه سیاسی حذف کرد.
آقای رئیسجمهور؛ سیاستهای ناصواب حاکم در دولت گذشته، موجب تخریب دانشگاه و نهاد علم در سراسر کشور شدهاست. شبهعلم را بر جایگاه حقیقت نشاندهاند و خفقان را به حد اعلی رساندهاند. شما اکنون به دانشگاهی پا گذاشتهاید که سه سال فلاکت را از سر گذراندهاست. دانشگاهی که روزی قرار بود قلب تپندۀ صنعت این مرز و بوم و خانهای امن برای نخبگان آن باشد؛ امّا حالا هیچ نشانی از تحقّق این اهداف بر چهرۀ دانشگاه دیده نمیشود. با همۀ اینها، ما همچنان شاهد این هستیم که وزیر علوم میفرمایند تعداد انتصابات رؤسای دانشگاه از انگشتان دو دست کمتر است. چنین روند فرسایشیای باعث شده که جریانهای مخالفِ آزادی و گشایش در فضای دانشگاه به هر طریقی بر سر راه اصلاحات در محیطهای دانشگاهی و پژوهشی سنگاندازی کنند و بکوشند کسانی که جز تخریب دانشگاه و تحقیر دانشجو و تزریق ناامیدی در محیط علمی چیزی از خود به جای نگذاشتهاند را همچنان در صندلی ریاست دانشگاه حفظ کنند. اگر فکری به حال این وضعیت نکنید؛ اگر تصمیمی عاجل و قاطع اتّخاذ نکنید؛ همان بارقههایی از امید که در دانشگاه مانده نیز خاموش خواهد شد. حالا امّا میهمان دانشجویانی هستید که نه امیدی برای ماندن دارند و نه شوقی برای ساختن؛ میروند تا زندگی کنند و آزاد باشند. بدانید اگر فکری به حال این وضع نکنید ۴سال دیگر کارشناس و متخصصی در کشور نخواهد ماند تا دوباره شما وعدۀ سپردن امور به آنها را بدهید.
آقای پزشکیان؛ بگذارید شفاف به شما بگوییم. در این مدت که سکان ادارۀ کشور را به دست گرفتهاید شاهد گشایش چشمگیری نبودهایم. نه بساط فیلترینگ خاتمه یافته، نه تحمیل و تحمیق زنان این سرزمین پایان پذیرفته، نه گشایشی در تحریمها و روابط بینالملل ایجاد شده، نه اصلاحی در وضعیت اقتصادی کشور پدید آمده و نه از رفع تبعیضهای گوناگون میان اقلیتها خبری هست.
اکنون بار دیگر از خود بپرسید که چه تفاوتی میکرد اگر شما رئیسجمهور نبودید؟
امروز به شما و تکتک ارکان حاکمیت هشدار میدهیم. هشدار میدهیم که بدون تغییر بنیادین و اساسی در روندها و رویکردها، بدون رفع مشکلات اقتصادی، بدون آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی، بدون ایجاد فضای باز فرهنگی و اجتماعی و در نهایت بدون رعایت تساوی حقوق اهالی این مملکت هیچ دردی درمان نخواهد شد. هشدار میدهیم که اگر فوراً و بدون تعلّل در برابر خواست ملتی که اعتراض و نارضایتی خود را بهروشنی با عدم مشارکت در ۴ انتخابات اخیر نشان دادهاند، تمکین نکنید، بار دیگر صبر مردم لبریز خواهد شد و بدانید که هیچ قدرتی بالاتر از قدرت بیقدرتان نیست؛ زمانیکه اراده کنند