دستگاههای تبلیغاتی غرب یک صدا از عادی شدن اوضاع در سوریه میگویند در حالیکه اسرائیل با سوء استفاده از شرایط بوجود آمده بدون وقفه در حال نابود کردن همه زیر ساخت ها و تآسیسات نظامی ، امنیتی و حتی زیربنائی غیر نظامی سوریه است ، صهیونیست ها تا کنون چیزی بیشتر از مساحت سه برابر باریکه غزه را تصاحب کرده و نیروهایشان را در سی کیلومتری دمشق مستقر کرده اند ونتانیاهو از ” چهره جدید منطقه ” سخن میگوید .
رئیس دستگاه امنیت ترکیه با اطمینان تمام در مسجد امویان دمشق نماز می گزارد و رجب طیب اردوغان آشکارا با بردن نام برخی شهرهای بزرگ و قدیمی سوریه قول الحاق آنها را به مردم ترکیه میدهد ، برای کردهای سوریه خط ونشان میکشد و وزیر خارجه اش” هاکان فیدان ” میگوید : امیدوار است که ایران از رویدادهای سوریه عبرت بگیرد .
این در حالیست که روسها با از دست دادن تنها متحد استراتژیک خود در منطقه عربی و در مخاطره قرار گرفتن بزرگترین پایگاه نظامی هوائی و دریائی خود در مدیترانه در وضعیت بسیار بدی قرار گرفته اند، این پایگاه نه تنها بزرگترین محل استقرار نظامی روسیه در خارج از مرزهای کشور بود بلکه مهمترین سرپل ارتباطی روسیه با افریقا بود ، روسها در حالی متحمل این شکست بخصوص از جانب ترکیه میشوند که طی چند سال گذشته پس از بحران سال ۲۰۲۰ نه تنها روابطشان با ترکیه را به سرعت بهبود بخشیدند بلکه با چشم پوشی و اغماض نسبت به تحریکات آن کشور و حکومت آذربایجان، عملآ منطقه قفقاز و بخصوص مرزهای شمال غربی کشورما را بخطر انداخته اند . شدت این شکست بگونه ایست که هنوز پس از گذشت بیش از ده روز هیچ واکنشی جدی از کرملین دیده نمیشود.
در ارتباط با ایران، علیرغم همه شکستی که به کشور ما در نتیجه این تغییرات وارد آمد ولی واکنش اولیه دولت در برابر این شرایط جدید کاملا درست بود . کسانی که از اعزام گسترده نیروهای نظامی ایران به منظور دفاع از حکومت و ارتشی که در حال فروپاشی بود سخن میگویند، درواقع از وارد شدن ایران به یک باطلاق و یک خودکشی دفاع میکنند و این موضعی بغایت غیر مسئولانه و نادرست است. اظهارات آقای عراقچی مبنی براینکه ” قرار نبود که نیروهای ایران بجای ارتش سوریه بجنگند ” کاملاً درست است. آنگونه که آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در سخنانش گفت، نیروهای ایرانی مستقر در سوریه تغییر اوضاع به ضرر دولت سوریه را مدتها بود که متوجه شده و به مقامات آن کشور هشدار داده بودند .
با توجه به شرایط جدید منطقه، نه تنها ایران عمق استراتژیک خود که همان دیوار دفاعی حفظ کشور ما در غربی ترین نقطه سوریه بود را ازدست داد بلکه شکست سختی به جنبش فلسطین، حزب الله و تمام مقاومت در منطقه وارد آمد .
علیرغم همه این تغییرات نگران کننده و یأس آور اوضاع در سوریه بشدت ناپایدار است و این وضعیت برخلاف تبلیغات غرب به هیچ وجه ماندگار نخواهد شد؛ به این دلایل:
اول – مردم سوریه در جهان عرب با تفاوت بسیار نسبت به سایر کشورها، از مدنیت و فرهنگ بسیار بالاتری برخوردارند. سوری ها به برکت اجرای سیاست های سوسیالیستی در زمینه های آموزشی ، بهداشتی و پایه گذاری صنعت ملی توسط حزب بعث و البته به کمک اتحاد شوروی از رشد بسیار بالایی برخوردار بوده اند، تصور اینکه این مردم و نیروهای نظامی این کشور به حاکمانی از نوع تحریر الشام و مزدوران ترکیه تمکین کنند، کاملاً خطاست. مقاومت بسرعت شکل خواهد گرفت.
دوم – کردهای سوریه طی دهه گذشته طبق قراردادی با دولت مرکزی، در مناطق شرقی و شمال شرق سوریه از آزادی عمل گسترده سیاسی – اجتماعی نسبت به دوران قبل از جنگ برخوردار بوده اند و آنها که حمایت امریکا را نیز با خود داشتند طبق همان قرارداد از تحرکات نظامی در مناطق مرزی با ترکیه خودداری میکردند. اما علیرغم این تعامل از جانب کردها، هر ازگاهی مناطق مرزی دو کشور شاهد برخوردهای خونین بین دوطرف بوده است، زیرا آنکارا کردهای سوریه را جزئی از حزب ” پ ک ک ” در ترکیه میداند و هنوز هم بر این گمان خود اصرار دارد! بنابراین از این پس نیز ضمانتی برای برقراری شرایط عادی میان ترکیه و مناطق کرد نشین سوریه موجود نیست و ادامه تنش در این منطقه کاملاً قابل پیش بینی است. از آنجائیکه تعهدات جدی برای تثبیت این مرزها موجود نیست، پیش بینی برخوردها میان کردهای سوریه با حکومت سلفی دست نشانده ترکیه در دمشق را نیز باید به محاسبات آتی افزود. زیرا همانگونه که در بخش اول آمد، آزادی عمل نسبی کردهای سوریه که حاصل تعامل با اسد بود، اگر تا کنون در مناطق مرزی ترکیه، مشکل آفرین بود، در داخل و مدعیان حکومت مرکزی نیز دیر یا زود آغاز خواهد شد و اینها شب و روز های نا آرامی را برای مدعیان جدید امپراطوری عثمانی به ارمغان خواهند آورد.
سوم- حضور اخوان المسلمین در قدرت، بجز برای قطر که مهمترین حامی مالی سلفی های حاکم بر سوریه بوده است برای سایر کشورهای عربی از مصر و تونس گرفته تا شیخ نشین های خلیج فارس زنگ خطری جدی است! آنها تجربیات بسیار بدی را طی یکی دو دهه گذشته با اخوان المسلمین از سر گذرانده اند و از تکرار آن وحشت دارند. پس بعید نیست که با اولین تنش های درونی جامعه سوریه، صف ارائی های جدیدی علیه حاکمین دمشق و حامیان ترک آن شکل خواهد گرفت.
چهارم – علیرغم همه ادعاهای اسرائیل، واقعیت این است که در طی چندین دهه گذشته حتی یک گلوله از سوی سوریه به داخل مرزهای اسرائیل شلیک نشده و اتفاقاً مرزهای جولان امن ترین مرزهای آن کشور بودند! ولی در شرایط حاضر با آزادی عمل رزمندگان سوری ضد صهیونیست و حضور گسترده سازمانهای رزمنده و چپ فلسطینی در سوریه، تل آویو باید منتظر باز شدن جبهه جدیدی از سوی مقاومت فلسطین باشد.
پنجم – روسیه از کنار این شکست به سادگی نخواهد گذشت؛ کرملین در دوره قبلی درگیری ها، گوشمالی سختی به ترکیه داد. هنوز جهان چهره درمانده اردوغان و همراهانش پشت در اطاق پوتین در کاخ کرملین را فراموش نکرده است. دیر یا زود ما شاهد واکنش سخت روسیه خواهیم بود و به یقین عکس العمل روسها در به شکست کشاندن این پروژه صهیونیستی – امپریالیستی و نیز اهداف عظمت طلبانه ترکیه بسیار مؤثر خواهد بود.
ششم – چینی ها که تا پیش از این خود را کم و بیش از منازعات غرب آسیا کنار کشیده بودند نمیتوانند به تحولات کنونی بی تفاوت بمانند؛ اردوغان که با اهداف توسعه طلبانه خود را حامی اویغورهای چینی میخواند در طی چندسال گذشته هزاران اویغور را درکنار تاجیک ها و ازبک های سلفی و جهادی با کمک باکو به شمال سوریه اعزام و مسلح کرد.
این اقدامات از چشمان چینی ها دور نخواهد ماند و واکنش آنها را درپی خواهد داشت. ضرب المثلی میگوید : آنانی که جنگ را آغاز میکنند معمولا همانهائی نیستند که جنگ را خاتمه میدهند .
ترکها دست به قمار بزرگی زدند آنها برای پیاده کردن اهداف توسعه طلبانه شان با استفاده از دلارهای نفتی قطر بیش از یک دهه است که با انواع ترفندهای سیاسی، نظامی و اقتصادی به اشغال سرزمین تاریخی فلسطین توسط صهیونیستها و در واقع نسل کشی فلسطینی ها کمک کرده اند! و این درحالیست که ترکیه علاوه بر معضلات برشمرده از بحران اقتصادی عظیمی رنج میبرد که موجبات نارضایتی داخلی را هر روز بیشتر فراهم می کند. بدهی خارجی این کشور از ۵۱۰ میلیارد دلار تجاوز کرده است در عین حالی که افزایش مخاصمات منطقه ای و فرا منطقه ای که ترکیه در پدید آمدنشان نقش قطعی داشته، توسط این کشور ممکن نخواهد بود.
از نگاه من ترکیه بزرگترین بازنده منطقه ای این تغییرات خواهد بود.