در حالی که ترامپ در دور دوم ریاستجمهوری خود در مواجهه با چالشهای جدید جهانی قرار دارد، بر اساس تحولات استراتژیک جدید، شرایط منطقهای خاورمیانه نیز وارد فاز تازهای شده است. بحرانهای سیاسی و اقتصادی که جمهوری اسلامی در آن دست و پا میزند، از یک سو، و تحولات تکنولوژیک و اطلاعاتی که سیاستهای ترامپ را شکل میدهد از سوی دیگر، زمینههای متفاوتی از دیپلماسی و امنیت جهانی را به چالش کشیدهاند. این مقاله تلاش دارد تا با نگاهی نو به تحولات منطقهای و استفاده از فناوریهای نوین و اطلاعات، تحلیل متفاوتی از سیاستهای ترامپ در قبال جمهوری اسلامی و بحرانهای جاری در خاورمیانه ارائه دهد.
تحولات دیجیتال و تغییرات در استراتژیهای دیپلماتیک ترامپ
در دوران دیجیتال و شبکههای اجتماعی، دسترسی به اطلاعات به طور بیسابقهای تسهیل شده است. این تغییرات به طور عمده بر استراتژیهای دیپلماتیک ترامپ تأثیر گذاشتهاند. در واقع، ترامپ اکنون بیشتر از هر زمانی به قدرت رسانهها و اطلاعات در سیاست خارجی خود توجه دارد. ابزارهای آنلاین و رسانههای اجتماعی نه تنها مسیرهای دیپلماتیک جدیدی را برای دیپلماتها فراهم کردهاند، بلکه تبدیل به سلاحهایی مؤثر در فشار به دولتها و تغییر دیدگاهها شدهاند.
ترامپ که به خوبی از این تغییرات آگاه است، میداند که در مذاکرات فوری با جمهوری اسلامی، باید از این ابزارها استفاده کند. او در دور دوم ریاستجمهوری خود در تلاش است تا نه تنها فشارهای اقتصادی، بلکه ابزارهای دیجیتال و اطلاعاتی را بهعنوان اهرمهای قدرت به کار گیرد. این موضوع بهویژه در زمانی که جمهوری اسلامی از شبکههای سایهای و تجارت غیررسمی برای دور زدن تحریمها استفاده میکند، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
ایران، چین و روسیه: رقابتهای جدید در قلب دیپلماسی جهانی
هرچند که روابط جمهوری اسلامی با قدرتهای غیرغربی مانند چین و روسیه در سالهای اخیر بهعنوان یک پاسخ به تحریمها و فشارهای غربی مورد توجه قرار گرفته، اما درک دقیقتر از این روابط، بهویژه در دوران ترامپ، نیازمند تحلیلهای پیچیدهتری است. روابط جمهوری اسلامی با این کشورها نه بهعنوان یک شریک استراتژیک ثابت، بلکه بهعنوان یک شبکه از رقابتها و منافع متغیر جهانی است.
چین و روسیه بهعنوان کشورهای قدرتگرا در عرصه جهانی، سیاستهای خود را مطابق با نیازهای اقتصادی و امنیتی خود تنظیم میکنند. در این شرایط، ترامپ باید بتواند نهتنها در رقابت با این کشورها، بلکه در هماهنگی با آنها برای پیشبرد منافع آمریکا وارد عمل شود. تحولات جدید در سیاستهای اقتصادی چین و روسیه، از جمله توسعه پروژههای اقتصادی و سرمایهگذاریهای جدید در حوزه فناوری، بهویژه در رابطه با انرژی و نفت، میتواند تأثیرات بزرگی بر سیاستهای ترامپ در قبال جمهوری اسلامی بگذارد.
بحران اقتصادی جمهوری اسلامی: استفاده از شبکههای سایهای و اقتصاد دیجیتال برای فرار از تحریمها
در حالی که بحران اقتصادی جمهوری اسلامی بهطور فزایندهای جدیتر میشود، بخشهای مختلف اقتصادی این کشور از روشهای جدیدی برای دور زدن تحریمها استفاده میکنند. در کنار استفاده از چین و روسیه برای صادرات نفت، جمهوری اسلامی بهطور فزایندهای از شبکههای سایهای و اقتصاد دیجیتال بهره میبرد. بانکهای دیجیتال، رمزارزها، و شبکههای غیررسمی تجاری اکنون به ابزاری برای انتقال وجوه و کالاهای صادراتی تبدیل شدهاند. این روند موجب شده است که تحریمهای ایالات متحده نتوانند بهطور کامل بر سیستم مالی ایران تأثیر بگذارند.
با این حال، این اقتصاد غیررسمی و سایهای نه تنها نمیتواند مشکلات عمده اقتصادی جمهوری اسلامی را حل کند، بلکه در درازمدت موجب تقویت بحرانهای داخلی و اجتماعی خواهد شد. بهویژه در شرایطی که بسیاری از مردم ایران همچنان با معیشت دشوار روبهرو هستند، استفاده از این روشها موجب افزایش بیاعتمادی به سیستم اقتصادی و دولتی کشور میشود.
بازیگران جدید منطقهای: هند، ترکیه و امارات در تغییرات استراتژیک خاورمیانه
هرچند که عربستان سعودی همچنان یکی از بازیگران اصلی در روابط خاورمیانه است، اما بازیگران جدیدی مانند هند، ترکیه و امارات نیز در حال شکلدهی به سیاستهای جدید منطقهای هستند. هند بهویژه در زمینههای اقتصادی و انرژی، بهدنبال تحکیم روابط خود با جمهوری اسلامی است، در حالی که ترکیه و امارات هرکدام بهدنبال بهرهبرداری از بحرانهای منطقهای برای پیشبرد منافع خود هستند.
این بازیگران جدید، بهویژه در مواجهه با تهدیدات امنیتی مشترک و رقابتهای اقتصادی در منطقه، ممکن است سیاستهای ترامپ را به چالش بکشند. ترامپ باید توجه خاصی به این بازیگران جدید و روابط آنها با جمهوری اسلامی داشته باشد و در عین حال استراتژیهای خود را با در نظر گرفتن منافع آنها بهروزرسانی کند.
نتیجهگیری: بحرانها و فرصتهای جدید برای ترامپ
دور دوم ریاستجمهوری ترامپ در شرایطی آغاز شده که تحولات جهانی و منطقهای پیچیدگیهای جدیدی را به همراه داشته است. ترامپ اکنون به دنبال ایجاد راهحلهای فوری و استراتژیک برای بحرانهای خاورمیانه است. در این راستا، او بهدنبال مذاکرات فوری با جمهوری اسلامی است تا بتواند سیاستهای منطقهای خود را در شرایط جدید پیش ببرد و همزمان بهعنوان یک پیروزی بزرگ در تاریخ سیاست خارجی خود ثبت کند.
اگرچه جمهوری اسلامی همچنان از روابط با چین و روسیه برای کاهش فشارهای تحریمی استفاده میکند، اما تغییرات دیجیتال و اقتصادی جدید میتواند فضای جدیدی برای فشارهای بیشتر ترامپ بهوجود آورد. در این زمینه، ترامپ باید سیاستهای خود را بهگونهای تنظیم کند که نهتنها به تأمین منافع ایالات متحده در خاورمیانه کمک کند، بلکه در شرایط جدید جهانی و منطقهای نیز بتواند به اهداف خود دست یابد.
منبع:
https://t.me/hamidasefichannel2