یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۴
سیاست سازمان ما، همگام و همسو با مردم معترض ایران و تشکلها و نیروهای سیاسی – اجتماعی – مدنی و مبارزان راه آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت عدم شرکت در انتصاباتی است که تحت لوای انتخابات برگزار میشود. سازمان ما نیاز میهن و جامعه را برگزاری انتخابات آزاد با رفع همۀ قوانین تبعیضآلود حکومت جمهوری اسلامی میداند. تعیین چارچوب نظام، تعیین ساختار سیاسی کشور و انتخاب نمایندگان مجلس و مدیران اجرایی ایران حق بلامنازع مردم است و باید با مشارکت عموم مردم ایرن تحقق پذیرد. ما برای تأمین و تضمین این حقوق بنیادین مبارزه میکنیم.
به دعوت زهرا واگن کنشت, از اعضای سرشناس حزب چپ آلمان و آلیس شوارتزر فمنیست و روزنامهنگار مشهور,روز شنبه گذشته تظاهرات صلح علیه جنگ روسیه و اوکراین, در برلین صورت گرفت . اما از همان آغاز برنامه ریزی و اعلام بیرونی, نیروهای دست راستی و مخالف گفتگو برای صلح و جلو گیری از ادامه جنگ, در جهت جلوگیری آن, دست به هر کاری زدند.تقریبا از طرف اکثر رسانه های مشهور و پر بیننده, علیه برگذار کننده این فراخوان, یعنی زهرا واگن کنشت دست به تبلیغات منفی زدند.
جنبش “زن، زندگی، آزادی” با گامهای متین راه آینده را میپیماید و با شتابی چشمگیر یکیک مانعها را از سر راه میروبد، یکیک ابهامها را روشن میکند و راه را برای سازمانیابی و سامانیابی جامعه برای رسیدن به کشورداری مردمسالارانه، کارآمد و توانا برای سازندگی کشور و بهروزی ملت ایران باز میکند. یکی از آخرین گامهایی که در پرتو پیشرفت این جنبش برداشته شد، پایین آوردن سروصدای بحث واگذاری تعیین نوع حکومت به پس از گذار از جمهوری اسلامی بود، بحثی یادآور شعار “بحث پس از پیروزی انقلاب”. اکنون منشورها و راستاهای روشن کشورداری ارائه میشوند.
همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست بهگریباناند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.
فرض کنیم تمامی مطالب مطرحشده در نوشتهی آقای بهزاد کریمی با عنوان «در مونیخ چه گذشت»، که در سایت به پیش متعلق به حزب چپ ایران منتشر شده، با تمام تخفیفاتی که میتواند شامل مخالفتهای ما باشد، پذیرفتنی باشد. با این حال، یک مسئلهی مهم بهعنوان چالش مطرح میشود: در برابر رویدادها و اتفاقاتی که شاهد آن هستیم، چه باید کرد؟
ایران با بحران عمیق روانی، اجتماعی و اقتصادی روبهرو است که یکی از پیامدهای نگرانکننده آن، افزایش نرخ خودکشی است. زنان خانهدار، کارگران، دانشآموزان و دانشجویان بیشترین آسیبپذیری را در این بحران دارند. در سه تا چهار سال اخیر، نرخ خودکشی در ایران سالانه ۱۰ درصد افزایش یافته است.
با این حال، تلاشهای فشرده برای بازگرداندن کارکنان NNSA نشان میدهد که دولت ترامپ واقعاً افرادعالیرتبه دارای تخصص های مهم را اخراج کرده است. اولریش کون، کارشناس کنترل تسلیحات در مؤسسه تحقیقات صلح و سیاست امنیتی در هامبورگ آلمان، در مورد اقدامات دولت ترامپ گفت: «دسته ای از سارقان در آنجا مشغول به کار هستند! در دراز مدت، این رویکرد نسنجیده می تواند اعتبار ایالات متحده را تضعیف کند».
بهعنوان یک اروپایی، من فقط میتوانم از بیکفایتی و سادهدلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصتها و انگیزههایی که برای انجام این کار وجود داشت، ابتدا خود را با آن سازگار نکردند. آنها احمقانه ترجیح دادند به نقش خود به عنوان شریک کوچک آمریکا بچسبند، حتی در شرایطی که این مشارکت به طور فزاینده ای علیه منافع آنها بود!
۷ درصد جمعیت کشور با گرسنگی مواجه هستند, شرط خروج از این وضعیت «عزم سیاسی» است که اکنون شاهد آن نیستیم. عدهای پنت هاوس و خودروی لوکس را در سبد مصرفی خود دارند و عدهای دیگر با سبد مصرفی کوچکی مواجهاند و تنها امکان انتخاب چند قرص نان رایگان از نانوایی را دارند.
کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.
ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور و تمرکز کنشگری خود در این تلاش همگرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهندوست و ترقیخواه ایران در راه گذار به جمهوریای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه میکنیم.
روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاهوچهارمین سالگرد بنیانگذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلابهاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس میداریم و روند شکلگیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی مینشینیم
ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور و تمرکز کنشگری خود در این تلاش همگرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهندوست و ترقیخواه ایران در راه گذار به جمهوریای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه میکنیم.