ما ضمن ابراز انزجار عمیق، این اقدام نظامی اسراییل بدون تحریک قبلی طرف مقابل را بشدت محکوم میکنیم. این حملات نقض آشکار حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل متحد به شمار میروند. ما شورای امنیت و تمامی کشورهای جهان را فرا میخوانیم تا هرچه زودتر از تمامی امکانات موجود برای خنثی کردن این توطئه علیه تمامیت ارضی ایران استفاده نمایند. عدم واکنش قاطع به این رخداد میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای صلح و ثبات منطقهای و جهانی در پی داشته باشد.
در جمهوری اسلامی، قوانین تبعیضآمیز کم نیستند و سالهاست که علیه این قوانین مبارزه صورت میگیرد. اکنون، افزوده شدن تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته نگرانکننده است. تأسفبارتر آنکه برخی ایرانیان لائیک و سکولار خارج از کشور بدون توجه به شیوه ارتجاعی عزل ظریف از …
بهعنوان یک اروپایی، من فقط میتوانم از بیکفایتی و سادهدلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصتها و انگیزههایی که برای انجام این کار وجود داشت، ابتدا خود را با آن سازگار نکردند. آنها احمقانه ترجیح دادند به نقش خود به عنوان شریک کوچک آمریکا بچسبند، حتی در شرایطی که این مشارکت به طور فزاینده ای علیه منافع آنها بود!
دستکم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییلاند . نتانیاهو بارها بیپرده و باافتخار از هدفاش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»اند.
در عصر حاضر، شاید برای اولینبار در سال ۱۹۰۱، اصطلاحِ «صلحطلبی» (pacifism) بهکار برده شد. با بسطِ مفهومِ خشونت، بهتدریج معنای صلح نیز گسترش یافت و بر همین مبنا، صلحطلبی دامنهای از مباحث را ـ که یکسوی آن نبودِ جنگ و سوی دیگرِ آن، نبودِ هرگونه خشونت و تبعیض و نابرابری بود ـ در بر گرفت. از همین رو، امروزه جنبشِ صلحطلبی با دیگر جنبشهای ضد جنگ، ضد آپارتاید، حقوق بشر، محیط زیست، عدالت و امثال آن همپوشانیِ بسیار دارد.
ظاهراً دستکم ۷۰۰ نفر در روزهای اخیر به جرم جاسوسی برای اسرائیل بازداشت شدهاند. در میان آنها ۵ یا ۱۰ یا ۲۰ افغانستانی هم هست یا شاید هست. از اتهامات هیچیک از این ۷۰۰ نفر چیزی نمیدانیم. با اینهمه از دستودلبازی دستگاههای امنیتی و قضایی در تعریف مصادیق جاسوسی باخبریم. علاوه بر این، به رسم همهی این سالها از دادرسی عادلانهی پروندهی این متهمان مطمئن نیستیم.
حکایت دارابی براساس رخدادهای نهضت جنگل و تدوین ان بصورت رمان چنان پرشور است: وقتی شاهد کج روی میرزاکوچک خان برگرفته از جهان بینی و افق محدود دید وی می شویم که فریب ملاکان و نیروهای ارتجاعی را می خورد. و علیه دیگر مبارزان نهضت با دیدگاه هایی متفاوت از خود جبهه می گیرد که نهایتا نهضت جنگل به شکست کشیده می شود. متاثر از فضای غم انگیز شکست دردناک نهضت، وجود خواننده را نیز همراه مبارزان دریایی از غم فرا می گیرد. درس هایی که از شکست نهضت جنگل می توان گرفت برغم گذشت مدت زمان بس طولانی هنوز هم برای ما اموختنی های فراوانی دارد.
“I dodici giorni di guerra hanno portato risultati inaspettati. La coesione interna dell’Iran è stata preservata, nonostante le croniche crisi economiche e le divisioni sociali. Non vi era alcun segno di ribellione o di collaborazione con il nemico elle zone di confine o tra le minoranze etniche. Le proteste pacifiche in diversi paesi, il sostegno degli immigrati iraniani al diritto alla difesa nazionale e l’unanimità delle forze politiche indipendenti contro la guerra e l’intervento straniero, hanno presentato un quadro che va oltre i comuni stereotipi.”
پس از آغاز جنگ، همسرم نسرین ستوده متنی را در اختیارم گذاشت که حاوی مصوبه ای بود که در سال ۱۳۶۵ ، شورای عالی قضایی با هدف تامین امنیت زندانیان، آن را به تصویب رسانده بود. بر اساس این مصوبه کلیه ی زندانیان مناطق جنگی بی درنگ باید آزاد شوند .
آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناکترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعهی بینالمللی میخواهیم که با برداشتن گامهای فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنیسازی، و هر دوطرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.
در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایتکارانهٔ حکومت نژادپرست و نسلکش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هممیهنانمان در جایجای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروریست که در جریان دقاع از میهنمان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.
ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایهداری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بیپناه نباشد، اگر چپ در خیابانها، کارخانهها، اردوگاهها و مناطق جنگزده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه میکنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.
در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایتکارانهٔ حکومت نژادپرست و نسلکش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هممیهنانمان در جایجای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروریست که در جریان دقاع از میهنمان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.