دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۷
به باور ما جان زندانیان سیاسی در ایران بیش از هر زمان دیگری در معرض تهدید قرار گرفته است. در حالی که خطر نفوذ و عملیات اطلاعاتی دشمنان خارجی، از جمله اسرائیل در پیشدرآمد وقوع جنگ و در جریان آن بدرستی تهدیدی واقعی و انکارناپذیر است و شناسایی و محاکمه شفاف جاسوسان امری ضروری برای حفظ امنیت ملی محسوب میشود، آنچه موجب نگرانی عمیق ماست، استفاده ابزاری از این تهدید برای توجیه صدور احکام اعدام، تشدید اعمال فضای نظامی–امنیتی و سرکوب اعتراضات و مطالبات مشروع مردمی است.
اولین پیشنهاد کتبی ایالات متحده در حالی ارائه شده است که یک گزارش محرمانه جدید آژانس انرژی اتمی سازمان ملل متحد، ابتکاری از سوی ایران را توصیف میکرد که ذخایر اورانیوم با درجه نزدیک به بمب اتمی را چند برابر کرده بود.
در شرایط کنونی، نشانههایی چون پیروزی چهرهای چون پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری، افزایش تمایل به مذاکره، و تغییر نسبی در لحن مقامات، توجهبرانگیز است. با اینحال، این تغییرات، اگر با اصلاحات بنیادین همراه نباشند، از جمله بازنگری در قانونگذاری بهویژه در حوزههایی چون حجاب، توقف برخوردهای سلیقهای و امنیتی با جامعه مدنی، گشایش در عرصههای فرهنگی، احترام به آزادیهای دموکراتیک و اصلاح رویههای پلیسی، نمیتوان از آنها بهعنوان نشانهای از بلوغ سیاسی یا اجتماعی یاد کرد.
دستکم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییلاند . نتانیاهو بارها بیپرده و باافتخار از هدفاش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»اند.
The Iranian People’s Fadaian Organization (Majority), emphasizing on the universal principles of human rights, has warned against the documented and currently being implemented policy of forcible and violent expulsion of Afghan citizens under the name of “illegal immigrants,” and considers it an inhumane process that violates the individual and collective rights of some of the people residing in Iran, and strongly condemns it.
این موفقیت، تنها یک افتخار ورزشی نیست، بلکه تجلی امید، اراده و مقاومت زن ایرانی در برابر محدودیتها و نابرابریهاست. افتخاری که پیام روشنی به مردم ایران دارد: دختران این سرزمین، حتی در سختترین شرایط نیز میدرخشند و جهانیان را به تحسین وامیدارند.
اسرائیل تسلط خود را بر سوریه اعمال کرده است، با این دلیل که میتواند و هیچ رقیبی در منطقه ندارد که بخواهد در مقابلش بایستد. سوریه هیچ تهدید نظامی برای اسرائیل ندارد. اسرائیل از زمان سقوط رژیم اسد، چندین بار به اهداف متعددی در آن کشور حمله کرده است و بمبارانهای آن بسیار بیشتر از زمانی است که اسد در قدرت بود. اکنون هم اسرائیل تصمیم گرفته است که حوزه اختیارات دولت مرکزی در دمشق نباید به بخشهایی از جنوب (یا جاهای دیگر که اسرائیل تعیین کند) گسترش یابد، پس اوضاع به همین منوال خواهد بود.
هر ناسیونالیسمی که از این جنگ تغذیه کند سئوال برانگیز است. چه این ناسیونالیسم، پوششی باشد برای جنگپروری جمهوری اسلامی و چه عَلَم و کُتلی دست هر بخش از مخالفان حکومت که جنگ را ابزار تحقق ناسیونالیسم خودی قرار میدهند؛ ناسیونالیسم اعم از نوع «ایرانی» و یا نوع هر ملیتی در هر جای ایران.
جامعه و کشور در شرایط یک چرخش تاریخی قرار دارد و فعلاً همه چیز به تصمیم حاکمیت بستگی پیداکرده است. و تصمیم حاکمیت هم به نتیجۀ جنگ قدرت میان دو سیاست شناخته شده در میان نیروهای تشکیل دهندۀ حاکمیت وابسته است. تکلیف این مبارزه قبل از هرچیز باید بهدست نیروهای داخلی و حمایت نیروهای ملی و دموکراتیک روشن شود. در غیر اینصورت در میان جنگی تمامعیار و یا فرسایشی بهوسیله بیگانگان روشن خواهدشد.
این موفقیت، تنها یک افتخار ورزشی نیست، بلکه تجلی امید، اراده و مقاومت زن ایرانی در برابر محدودیتها و نابرابریهاست. افتخاری که پیام روشنی به مردم ایران دارد: دختران این سرزمین، حتی در سختترین شرایط نیز میدرخشند و جهانیان را به تحسین وامیدارند.
در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بودهایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هماینک نیز با توجه به روبهرو شدن کشور با یک تجاوز نظامی میتوان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، میتوانند در پایداری خواستهای مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.
کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاستهای غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایهداران در شرایطی به کار گرفته میشوند که از کمترین حقوق برخوردارند و نماد بهرهکشی عریان سیستم سرمایهداریاند.
در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بودهایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هماینک نیز با توجه به روبهرو شدن کشور با یک تجاوز نظامی میتوان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، میتوانند در پایداری خواستهای مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.