پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۴
حسن روحانی کسی را به عنوان وزیر دادگستری برگمارده است که جزو هیئت مرگ بود و امروز وقیحانه به تبهکاری و کشتار هزاران انسان افتخار می کند. چگونه او می تواند پاسدار قانون و قانونیت باشد؟ چگونه او می تواند از عدالت و حق شهروندان دفاع کند؟ او تبهکار و جانی است و باید برکنار و به دادگاه سپرده شود.
در قبال موج جدید بحران سیستم سرمایه داری، نظریه پردازان این سیستم، منادی خصوصی سازی طبیعت هستند که نام آنرا هم “اقتصاد سبز” یا سرمایه داری سبز می نامند. توصیه های لیبرالیسم بازاری و خصوصی سازی مولد فقر، طرد، انزوا و گرسنگی بیشتر خواهند بود. اما ۲۱ دسامبر برای ما، نخستین روز “پاچا کوتی” است که مبین انتقال از دوران خشونت بین انسانها و نیزعلیه طبیعت به سوی عصر نوینی که در آن انسان و “مادر زمین” یکی می شوند، می باشد تا همه انسانها در هماهنگی و تعادل با کل جهان هستی زندگی کنند.
اسنفدیار منفرزاده میگوید زمانی که از شهیار قنبری خواست ترانهای در مورد دلگیر بودن غروب جمعه بسراید و از فرهاد خواست این ترانه را بخواند، به آنها نگفت که این آهنگ را برای سیاهکل ساخته و این موضوع فقط در ذهن او بوده است. فرهاد هم در مصاحبهای تایید کرده که با اینکه با توجه به جو زمانه و گرایشهای منفردزاده حدسهایی میزده اما هیچ وقت در این مورد صحبتی بین آنها نشده است.
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
نقطه مشترک حکومتهای غیردمکراتیک، دیکتاتوری و یا تمامیتخواه با جریانهای برانداز، سرنگونیطلب و یا انقلابی در این است که برای هر دوی آنها “مرغ یک پا دارد”! برای اصلاحطلبان مذهبی حکومتی و اصلاحطلبان غیرمذهبی بیرون حکومت، مرغ داستان ما اصلاً پایی ندارد
سرخوردگی از اپوزیسیون، بهویژه؛ خارج کشور و سرکوب شدید و شکستن مقاومت مردم و تحمیل اختناق برجامعه که امید به بروز هر جنبش اعتراضی را به یاس تبدیل کرده است، مردم را به سمت یک لجبازی از روی استیصال با حکومت وادار کرده است.
از دولت ایتالیا درخواست مینماییم، از مسیرهای ارتباطات دیپلماتیک خود برای درخواست لغو فوری و بدون قید و شرط حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی بیقید و شرط کلیۀ معترضین و زندانیان سیاسی در ایران استفاده نماید.
جامعهی معاصر ایرانی به وقت خود بهرهگیری از «فرصت»های درون نظام را آزموده و نتیجهی آزمون خود را که مبین سترونی آن بود، ثبت حافظهاش کرده است. ارزش رویکرد جامعه در قبال «انتخابات» اخیر هم دقیقاً در همین بود که در عین تشخیص تفاوتهای نسبی رقبای حکومتی از همدیگر، ریل اصلی مبارزه با نظام را گم نکرد و حاضر نشد تجربهی گرانقدر خویش را به رایگان خرج سیستمی کند.
اسکات اندرسون، معاون هماهنگ کننده «اونراوا»( آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک) گفت در بیمارستان «ناصر» شاهد «بعضی از وحشتناکترین صحنه هایی بودم که در ۹ ماه حضورم در غزه دیده ام. این بیمارستان بسیار بیش از ۱۰۰ زخمی بدحال را پذیرفت، در حالی که هیچگونه امکاناتی ندارد. به دلیل کمبود نیرو و سوخت، سیستمهای تهویه خاموش و هوا پر از بوی خون شده بود.
میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.