یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۵
بیژن جزنی از برجسته ترین معماران چپ نوین ایران و از رهروان خستگی ناپذیر آن بود و میراث او برای ما که امروز در تلاش متحد کردن نیروی چپ، زیر پرچم حزب چپ ایران هستیم، از ارزش زیادی برخوردار است. بیژن در زمانه ای که وابستگی به این یا ان قطب جهانی در میان نیروهای چپ، جزء جدائی ناپذیر هویت آن ها بود، بر استقلال و اتکاء به نفس چپ تاکید داشت.
در حالیکە ایران درگیر منازعات بی پایان و غیر عقلانی در منطقە و در جهان است، و سران نظام مدام از جهاد مداوم و پیروزی محتمل و نە چندان دور می گویند، کشور از درون دارد فرومی پاشد و این فروپاشی را نە اپوزیسیون، بلکە وزیر نیروی خود نظام می گوید. ‘حمید چیتچیان’ در نخستین کنفرانس ملی اقتصاد آب اظهار داشتە کە” ادامه حیات و تمدن و بقای ایرانی در معرض تهدید است.” و البتە این بار نە از طرف دشمنان خارجی، بلکە بعلت معضل آب و کم آبی در کشور.
فاکتهائی کە او می آورد جالبند:
خبرها حاکی از آنند که حدود صدهزار دستگاه مربوط به تجهیزات ماهوارهای در مراسمی در غرب تهران با حضور محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج نابود شده است.
خود مسئولین رژیم بارها اذعان کردەاند کە درصد بسیار بالائی از مردم ایران علیرغم غیر قانونی بودن ماهوارە، از آن استفادە می کنند. هنگامی کە آمار مطرح است، بعضی ها از هفتاد درصد، و بعضی دیگر از شصت درصد می گویند.
همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست بهگریباناند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.
پاپ فرانسیس در کتاب زندگینامهاش مینویسد: «یادم میآید که ماجرای روزنبرگها یکی از نخستین موضوعاتی بود که با استر دربارهاش بحث کردیم. او این ماجرا را برایم تعریف کرد و دیدگاه خودش را، بهعنوان یک فعال سیاسی، برایم بازگو کرد.»
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهنمان، به شهروندان بندرعباس و خانوادههای داغدار و آسیبدیده تسلیت میگوید. ما در این لحظات سخت همراه و همدوش مردم بندرعباس سوگوارِ جانهای از دست رفته و نگران و چشمبه راه بهبود زخمیهای این حادثهایم.
فاجعۀ تکاندهندۀ مرگ رفیق و یار دیرین جنبش فدایی، حسن عربزاده (اسد) و فرزند ۴۳ سالهاش محسن، ما را در بُهت، اندوه و سوگی عمیق فرو برد. بهت و ناباوری از آن رو، که این اسطورۀ استقامت که از هفتخانِ رنج گذر کرده بود، دیگر از کدام ضربۀ ناچشیدۀ سرنوشت بیمناک بود که رهایی از آن را در مرگِ خودخواسته جُست؟ کدام دیو در کمین بود تا پهلوانِ خسته را در خانِ هشتم از پای درآورد؟
جایی، در اعماقِ امید، یاد تو، خاطرهای خواهد ماند، از تکاپوی نفس در تقلّای حضور
اگرچه شرایط اقتصادی و اجتماعی نامساعد کارگران واقعیتی انکارناپذیر است، اما این وضعیت بهتنهایی منجر به بازگشت به روشهای سنتی مبارزه، به ویژه تشکیل هستههای مخفی، نمیشود. ضمن اینکه در تاریخ مبارزات کارگری ایران همواره خطرات امنیتی و نظارتهای شدید مانع جدی برای گسترش این هستهها بودهاند.
کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.
در آن دوره جنبش چپ آزادیخواه و عدالتطلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از همبستگی و رشد جریانهای مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپسگرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بیامان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهنمان، به شهروندان بندرعباس و خانوادههای داغدار و آسیبدیده تسلیت میگوید. ما در این لحظات سخت همراه و همدوش مردم بندرعباس سوگوارِ جانهای از دست رفته و نگران و چشمبه راه بهبود زخمیهای این حادثهایم.
در آن دوره جنبش چپ آزادیخواه و عدالتطلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از همبستگی و رشد جریانهای مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپسگرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بیامان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.