سه شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۵
ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زندهتر، پویاتر و فعالتر از آن است که سرکوبها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحقشان وارد آورد. درهمتنیدگی جنبشهای مدنی، اجتماعی و صنفی که در جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» تبلوری خیرهکننده یافت، هموارکنندۀ راه گذاری خشونتپرهیز و مسالمتآمیز از جمهوری استبدادی دینی کنونی به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و چشیدن طعم عدالت اجتماعی است.
سفر آقای پزشکیان، نفر دوم حکومت اسلامی در ایران؛ به عراق، از مهمترین رویدادهای چند روز گذشته است. عراق با ایران و امریکا روابط گرم و دوستانهای دارد. ایران و امریکا هردو؛ در صحنه سیاسی عراق صاحب نفوذ هستند. عراق میدان مبارزهی نیروهای شبهنظامی عراقی مورد حمایت ایران و نیروهای ارتش امریکا مستقر در عراق هم هست.
در همۀ درازنای حکومت جمهوری اسلامی، مبارزۀ اقشار مختلف ملت ایران از راههای گوناگون در راستای تامین منافع ملی، آزادیهای
اجتماعی و سیاسی، حداقل معاش، حقوق و منافع طبقات و اقشار زحمتکش، و در راستای تامین عدالت اجتماعی ادامه داشته است. تاریخ این مدت
نشان میدهد مبارزۀ مردم مسالمتآمیز و خشونتپرهیز و تنها با تکیه بر نیروی خود ملت ایران و ایستادگی در برابر دخالت خارجی بوده است.
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زندهتر، پویاتر و فعالتر از آن است که سرکوبها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحقشان وارد آورد. درهمتنیدگی جنبشهای مدنی، اجتماعی و صنفی که در جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» تبلوری خیرهکننده یافت، هموارکنندۀ راه گذاری خشونتپرهیز و مسالمتآمیز از جمهوری استبدادی دینی کنونی به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و چشیدن طعم عدالت اجتماعی است.
دولت و نهادهای حکومتی باید از این فرصت بهره بگیرند تا با ایجاد زمینههای مناسب برای گفتوگوی اجتماعی و افزایش شفافیت، این امید را تقویت کنند. همانطور که در نظرسنجیها آمده، یکی از اصلیترین مسائلی که مردم با آن روبرو هستند فساد اقتصادی است، و اگر دولت بتواند با اجرای سیاستهای موثر ضد فساد و بهبود وضعیت معیشتی مردم، اعتماد اجتماعی را بازسازی کند، میتواند از این بحرانها جلوگیری کند.
مهسا ژاندارک ایرانزمین ، همان طاهره قرهالعین است، قمر وزیری، هما دارابی، زهرا بنییعقوب…، تمام زنانی که هر اذان شلاق می خوردند، او فریاد مادر ستار، پویا، نوید و مادران خاوران است. مهسا ۲۲ سال داشت و ۱۱ سال از عمرش را در نظام آموزشی ایدئولوژیک درس خوانده بود؛ در مدارسی که درودیوار کلاس و حیاطاش پر از نوشتارهای مذهبی و احکام اسلامی و کتابهایشان همه آموزش آنچه خواستۀ نظام است…
خیزشی که با کشته شدن مهسا امینی در جامعه ایران به وقوع پیوست، در حقیقت انفجار مطالبات و اعتراضات انباشته شده ملت ایران بود که به طور ناگهانی با آن حرکت جنایت کارانه عوامل حکومت آشکار گردید…
این جنبش با تمام فراز و نشیبهایش، تاثیری بازگشت ناپذیر بر وضعیت امروز مردم ایران گذاشته است و برگشت به گذشته خواب و خیالی بیش نیست. جامعه در واقع با مطرح کردن شعار زن، زندگی، آزادی دستورکار آیندهی خود را تعریف کرده است. این جنبش زمزمهی آیندهای روشن، آزاد، برابر حقوق و بیدغدغه در چشمانداز زندگی مردم بوجود آورد. جنبش زنان برای دستیابی به تغییرات واقعی و پایدار، باید ساختارهای مردسالارانه، قوانین تبعیضآمیز و هنجارهای موجود را به چالش بکشد. این فرآیند به معنای بازنگری قوانین و بازتعریف ارزشها و هنجارهای اجتماعی است که به طور سنتی به نفع مردان بودهاند.
ادعای حل مشکل پرستاران با تقلیل به پرداختِ معوقات، در واقع پاککردن صورت مسئله است. مشکلات پرستاران فراتر از پرداخت معوقات است، معوقات بخش کوچکی از مشکلات آنان است…..
ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زندهتر، پویاتر و فعالتر از آن است که سرکوبها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحقشان وارد آورد. درهمتنیدگی جنبشهای مدنی، اجتماعی و صنفی که در جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» تبلوری خیرهکننده یافت، هموارکنندۀ راه گذاری خشونتپرهیز و مسالمتآمیز از جمهوری استبدادی دینی کنونی به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و چشیدن طعم عدالت اجتماعی است.
این جنبش با تمام فراز و نشیبهایش، تاثیری بازگشت ناپذیر بر وضعیت امروز مردم ایران گذاشته است و برگشت به گذشته خواب و خیالی بیش نیست. جامعه در واقع با مطرح کردن شعار زن، زندگی، آزادی دستورکار آیندهی خود را تعریف کرده است. این جنبش زمزمهی آیندهای روشن، آزاد، برابر حقوق و بیدغدغه در چشمانداز زندگی مردم بوجود آورد. جنبش زنان برای دستیابی به تغییرات واقعی و پایدار، باید ساختارهای مردسالارانه، قوانین تبعیضآمیز و هنجارهای موجود را به چالش بکشد. این فرآیند به معنای بازنگری قوانین و بازتعریف ارزشها و هنجارهای اجتماعی است که به طور سنتی به نفع مردان بودهاند.
ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زندهتر، پویاتر و فعالتر از آن است که سرکوبها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحقشان وارد آورد. درهمتنیدگی جنبشهای مدنی، اجتماعی و صنفی که در جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» تبلوری خیرهکننده یافت، هموارکنندۀ راه گذاری خشونتپرهیز و مسالمتآمیز از جمهوری استبدادی دینی کنونی به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و چشیدن طعم عدالت اجتماعی است.