مصاحبه با {یک} فرمانده النصره “آمریکاییها در کنار ما قرار دارند”
تاریخِ انتشار ٢۶ سپتامبر ٢٠١۶
این هفتمین سفر پسرم فردریک و من به سرزمین درگیرِ جنگِ داخلیِ سوریه بود. ١٣ روز آنجا بودیم. میزانِ نابودیها و رنجهایِ هر دو طرف با کلمات بیان کردنی نیست. مصاحبه را ده روز پیش با یکی از فرماندهانِ شاخهٔ “جبههالنصره”ی القاعده انجام دادهایم. ابوالعز خیلی باز در بارهٔ آنهایی که پول او را میپردازند (۲) گزارش میدهد، عربستانِ سعودی، قطر و کویت. ما توانستیم مشخصاتِ او را دقیقا تحقیق کنیم و عملا همه چیز را در بارهٔ او بدانیم.
مصاحبه در معدنِ سنگ در حلب
مصاحبه از طریقِ یک شورشی از حلب ترتیب داده شده بود. من سالهاست با شورشیان سوریه تماس دارم. مصاحبه در یک معدنِ سنگ در حلب، مستقیما در دیدرس و تیررسِ جبههالنصره، که تنها یک عضو جبههالنصره میتوانست بیخطر به آنجا برسد، صورت گرفت.
بخشی از جنگجویانِ او {این فرمانده} نقاب به چهره نداشتند، یعنی به آسانی قابلِ شناسایی بودند. بخشی از گفتههایِ او، زمانِ کوتاهی بعد، از سویِ مفتیِ حلب تقریبا کلمه به کلمه تایید شد. پیشبینیهایِ دیگر در بارهٔ بیعلاقگیِ شورشیان به یک آتشبس و کاروانهایِ کمکهایِ بینالمللی نیز درستی خود را نشان دادند، درست همانگونه که پیشگوییهایِ او در بارهٔ فعالیتهایِ برنامهریزی شدهٔ نظامی در بسیاری از شهرهایِ سوریه.
ابوالعز، فرمانده، در بارهٔ جبههالنصره (القاعده) میگوید:
“ما بخشی از القاعدهایم. اصول ما عبارتند از: صداقت، امنیت و مبارزه علیه هرزگی. مسائلِ ما و راههایِ ما تغییر کردهاند. به عنوان مثال اکنون اسراییل از ما حمایت میکند، زیرا اسراییل خود با سوریه و با حزبالله در جنگ است.
آمریکا هم نظرش را در موردِ ما تغییر داده است. در حقیقت داعش و ما یک گروه بودیم. اما داعش، متناسب با علاقههایِ کشورهایِ بزرگ مانند آمریکا، برایِ هدفهایِ سیاسی مورد استفاده قرار گرفت. و از اصولِ ما منحرف شد. بسیاری از رهبرانِ آن با سازمانهای اطلاعاتی کار میکنند، این برای ما روشن شده است. ما، “جبههالنصره”، راه خودمان را داریم. آنها {رهبران داعش} پیشتر با ما بودند، آنها حامیان ما بودند.
هدف ما سرنگونی رژیم دیکتاتوری، رژیم طاغوت، رژیم مرتد است. هدف ما همچنین فتح سرزمینهاست، همانگونه که [سردار بزرگ عرب] خالدبنالولید پیش برد. نخست در جهانِ عرب و سپس در اروپا.”
یورگن تودنهوفر: روابطِ بین شما و ایالات متحده آمریکا چگونه است؟ ایالات متحده آمریکا از شورشیان حمایت میکند؟
ابوالعز: بله، ایالات متحده آمریکا اوپوزیسیون را حمایت میکند، ولی نه مستقیم. او از کشورهایی حمایت میکند که از ما حمایت میکنند. ولی ما هنوز از این حمایت راضی نیستیم. آنها میبایستی از ما با پیشرفتهترین سلاحها حمایت کنند. ما در نبردها به خاطرِ موشکهای تاو پیروز شدهایم. ما از طریقِ این موشکها با رژیم به توازن رسیدهایم. تانکها را ما از لیبی از طریق ترکیه دریافت کردهایم. همچنین ب.ام.ها – موشکاندازهایِ مسلسل – را. رژیم ما را تنها با هواپیماهایِ جنگیاش، موشکها و موشکاندازها هدف قرار میدهد. ما بخشی از موشکاندازهای رژیم را به غتیمت گرفتهایم و بخش بزرگتری را از خارج دریافت کردهایم. ولی ما از طریق موشکهای تاو آمریکایی اوضاع چند منطقه را تحت کنترل گرفتهایم.
ایالات متحدهٔ آمریکا موشکها را به چه کسی داده، پیش از اینکه به شما برسد؟ آیا ایالات متحدهٔ آمریکا این موشکها را نخست به ارتش آزاد سوریه داده و آنها را از آنجا به شما رساندهاند؟
نه، موشکها مستقیما به ما داده شدهاند. آنها به گروه معینی تحویل داده شدهاند. زمانی که “جاده” بسته و ما در محاصره بودیم، افسرهایی از ترکیه، قطر، عربستان سعودی، اسراییل و آمریکا را اینجا داشتیم.
این افسرها چه میکردند؟
متخصصان! متخصصان برای استفاده از ماهوارهها، موشکها، توضیح کارها و دوربینهای دیدهبانیِ گرمایی …
متخصصان آمریکایی هم بودند؟
بله، متخصصان از چندین کشور
آمریکایی هم؟
بله. آمریکاییها در کنارِ ما قرار دارند، ولی نه آنچنان که میبایستی باشد. به عنوان مثال به ما چنین گفته شد: ما باید “گردان ۴۷” را تصرف و اشغال کنیم. ما از عربستان سعودی ۵۰۰ میلیون پوند سوری {تقریبا معادل دو و نیم میلیون دلار} دریافت کردیم. سالها پیش برای تسلط بر مدرسهٔ نظامی در “المسلمیه” ما از کویت یک و نیم میلیون دینار کویتی {تقریبا معادل چهار و نیم میلیون دلار} و از عربستان سعودی پنج میلیون دلار گرفتیم.
از حکومتها یا از اشخاص؟
از حکومتها.
نبرد سنگین است، رژیم قوی است و از حمایت روسیه برخوردار است …؟
ما تا سرنگونی رژیم نبرد خواهیم کرد. ما برعلیه روسیه و غرب نبرد خواهیم کرد، زیرا غرب در کنار ما قرار ندارد. غرب تنها مجاهدین برای ما میفرستد، راه {رسیدن به ما} را برایِ جنگجویان آسانتر میکند. {ولی} چرا غرب از ما درست حمایت نمیکند؟ ما جنگجویانِ زیادی از آلمان، فرانسه، بریتانیای کبیر، آمریکا، از همهٔ کشورهای غربی داریم.
شما جنگجویانی از اروپا در حلب در “جبههالنصره” دارید؟
بسیار، بسیار، بسیار!
چه قدر؟
بسیار.
چه فکر میکنید در بارهٔ آتشبس؟
ما آتشبس را به رسمیت نمیشناسیم. ما تقسیمات گروهمان را تغییر خواهیم داد. ما در چند روز آینده حملهای درهمشکننده علیه رژیم انجام خواهیم داد. ما گروهبندی نیروهای نظامی خود را در همهٔ استانها، حمص، حلب، عدلب و حماء تغییر دادهایم.
شما نمیخواهید که ۴۰ کامیون کالاهای کمکی را به بخش شرقی حلب بیاورند؟
ما خواستهایی داریم: تا زمانی که رژیم در طول جادهٔ کاستلو، در المحله و بخشهای شمالی منطقه حضور دارد، نخواهیم گذاشت این کامیونها وارد شوند. رژیم باید از همهٔ مناطق عقب بنشیند تا ما بگذاریم کامیونها وارد شوند. اگر کامیونی علیرغم این وارد شود، رانندهاش را دستگیر خواهیم کرد.
چرا چند گروه شما یک کیلومتر یا ۵۰۰ متر از جادهٔ کاستلو عقبنشینی کردهاند؟
رژیم علیه ما سلاحهای بسیار پیشرفته به کار گرفته است. ما ضربهای خوردیم. از اینرو ساکت عقبنشینی کردیم، برای اینکه تجدید قوا نموده و دوباره به رژیم حمله کنیم. ولی این حمله باید به سرنگونی رژیم منجر شود.
آیا این {عقبنشینی} یک حیله بود، یک تاکتیک نظامی بود؟
بله تاکتیک نظامی بود.
آیا هدفِ تاکتیک نظامی به دست آوردنِ مواد غذایی بود یا تقسیم مجدد رزمندگان؟
ما با آتشبس موافق نبودیم.
آیا این تنها در موردِ “جبههالنصره” صادق است یا در موردِ همهٔ گروههای دیگر، دیگر متحدان شما نیز؟
این در موردِ همهٔ گروههایِ هماهنگ با ما، که متحدانِ مایند صادق است.
جبههٔ اسلامی، ارتش اسلامی؟
آنها همه با مایند. ما همه “جبههالنصره” هستیم. یک گروه ساخته میشود و خود را “ارتش اسلامی” مینامد، یا “فتحالاسلام”. هر گروه نامِ ویژهٔ خود را دارد، البته اعتقاد یکسان است. نام عمومی “جبههالنصره” است. یک فرد مثلا ۲۰۰۰ جنگجو دارد. از آنها یک گروه جدید درست میکند و “احرارالشام” مینامد. برادر، اعتقاد، تفکر و اهداف آنها {گروهها} کاملا با اعتقاد، تفکر و اهداف “جبههالنصره” یکسان است.
آیا این نظر شخصیِ خودِ شماست یا نظرِ ردههای بالای رهبری نیز هست؟
این نظر عمومی است. ولی زمانی که یک نفر پیش تو آمد و از تو یک “جنگجویِ میانهرو” ساخت و خوردنی و نوشیدنی در اختیارت گذاشت، شما میپذیرید یا نه؟
در این جنگ ۴۵٠ هزار نفر کشته شدهاند. من در حلب و حماء بودم. بخشهای زیادی ویران شدهاند. اگر جنگ ادامه یابد، تمام کشور نابود خواهد شد. میلیونها نفر کشته خواهند شد … در آلمان ما روزگاری”جنگ سی ساله” داشتیم …
ما تنها ۵ سال است که در جنگیم، در مقایسه کمتر است!
آیا شما کسی از رژیمِ اسد را در حکومت گذار خواهید پذیرفت؟
ما هیچ کس را از رژیمِ اسد یا ارتشِ آزادِ سوریه، که میانهرو معرفی میشود، نمیپذیریم. هدفِ ما سرنگونی رژیم و برپاییِ یک دولت اسلامی مطابق با شریعت اسلامی است.
افراد علوش، که برایِ مذاکره به ژنو رفتند، یک حکومت گذار را پذیرفتهاند.
چنین مزدورانی وجود دارند. علوش با “جبههالنصره” میجنگد. گروههایی که ترکیه پذیرفته و از آنها یک ارتشِ آزادِ سوریهٔ معتدل ساخته، پیشتر با “جبههالنصره” بودند. این افراد انسانهای ضعیفیاند، آنها پولِ زیادی گرفتهاند، آنها خودشان را فروختهاند. آنها باید فرمانهای حامیانشان را اجرا کنند.
“ارتش اسلامی” و “جبههٔ اسلامی” در ژنو مذاکره میکنند.
زیرا رهبران آنها در غرب تولید (٣) شدهاند. سازمانهای اطلاعاتی غرب و سازمانهای اطلاعاتی کشورهای خلیج آنها را سرپرستی و به آنها پول پرداخت میکنند، برای اینکه آنها هدفهای این کشورها را واقعیت بخشند. ما اینجا در مقدمترین ایستگاه مراقبتی در منطقهٔ “شیخ سعید” هستیم. این منطقه زیر کنترل ماست. پشت ساختمانها و در المجبل سربازان رژیم قرار دارند. نیرویِ نظامی ما ۲۰۰ متر از اینجا فاصله دارند.
___________________________________________
پانویسها:
(۱): یورگن تودنهوفر Jürgen Todenhöfer ژورنالیستِ ۷۶ ساله، حقوق تحصیل کرده، عضو حزب دمکرات مسیحی آلمان است و ١۸ سال (از ١۹۷٢ تا ١۹۹٠) در مجلس آلمان نماینده بوده. او، همانگونه که در مقدمهٔ مصاحبه نوشته، ۷ بار همراه پسرش به سرزمینِ درگیرِ به اصطلاح “جنگ داخلی” سوریه سفر کرده، با افرادی از اعضای گروههایی که مسلحانه با حکومت سوریه میجنگند مصاحبه کرده و آنها را همراه با دیدهها و شنیدههای دیگرش انتشار داده است. او سال ٢٠١۵ به موصل تحت اشغالِ داعش نیز رفته، با بسیاری از افرادِ مسلح داعش مصاحبه کرده و آن را در کتابی به نام Inside IS – 10 Tage im ‘Islamischen Staat’ منتشر نموده است.
(۲): مصاحبه به شکلِ ویراستاری نشده انتشار یافته است. این امر به روانیِ متن آسیب، ولی به قرار گرفتن در فضایِ مصاحبه یاری میرساند. در انتشارِ مصاحبه حتی برخی تناقضهایِ پاسخهایِ مصاحبه شونده نیز انعکاس یافتهاند. ترجمه علاوه بر اینکه به همین روش پایبند مانده، تقریبا تحتالفظی است، برای اینکه خواننده بیشتر در فضای مصاحبه قرار بگیرد. مثلا در جملهٔ «ابوالعز خیلی باز در بارهٔ آنهایی که پول او را میپردازند، گزارش میدهد، عربستانِ سعودی، قطر و کویت» میشد به جایِ «آنهایی که پول او را میپردازند» نوشت حامیانِ مالی یا تامینکنندگان مالی یا «آنهایی که به او پول میپردازند». ولی مصاحبه کننده اصطلاحِ seine Geldgeber را به کار برده و به نظر میرسد با این کار آشکارا میگوید که گروههایی مانند “جبههالنصره” مزدوران این کشورهایند و برای این با حکومتِ سوریه جنگ میکنند که دیگران آنها را برایِ این کار اجیر کردهاند.
(٣): “رهبران آنها در غرب تولید شدهاند” در زبان فارسی عجیب به نظر میرسد. باری تودنهوفر produziert را به کار برده است. به کار بردن “ترتبیت شدهاند” یا “ساخته شدهاند” یا هر اصطلاحِ دیگری به جایِ “تولید شدهاند” نمیتوانست منظوری را که مصاحبه کننده با به کار بردن produziert بیان کرده است به خوانندهٔ ترجمه منتقل نمود.
[توضیحاتِ تودنهوفر]
{افزودههایِ مترجم}
۱۵ / ۷ / ۱۳۹۵