با برگزاری رفراندوم در بیشتر مناطق کردنشین اقلیم کردستان، و مشارکت هفتاد و دو درصدی مردم در آن، طبق اخبار منتشرە بیشتر از نود و یک درصد از رای دهندەگان بە خواست جدائی از عراق رای دادەاند، هفت و دو دهم درصد هم رای مخالف بە صندوقها ریختەاند. با این حساب جمع درصد کسانی کە شرکت نکردەاند و یا رای مخالف دادەاند تقریبا بە ٢٨ درصد می رسد.
اما سئوال این است کە آیا علیرغم پیشرفت روند رفراندوم، امکان استقلال اقلیم کردستان وجود دارد؟
علاوە بر مخالفت های جهانی و منطقەای با رفراندوم اقلیم کە امر استقلال و جدائی آن را با مشکلات جدی مواجە می کند، و نیز موانع اقتصادی و سیاسی بر سر راە اقلیم کە از طرف عراق، ترکیە و ایران اعمال خواهند شد، خود بافت قومی مناطقی از کردستان کە در آن اقلیت های دیگر هم زندگی می کنند، سد مهمی بر سر راە استقلال اند. بویژە تنوع بافت قومی در کرکوک کە چهل درصد نفت عراق در آنجا وجود دارد نسبت بە سایر مناطق از اهمیت بیشتری برخوردار است. شهر و استانی حیاتی کە بدون آن تقریبا رویای استقلال برای کردها عملا غیرممکن است. همچنین یکی دیگر از پیامدهای رفراندوم معنای ضمنی الغای قانون اساسی و مندرجات آن از طرف کردستان خواهد بود کە خود اقلیم در جریان ایجاد دولت جدید بعد از سقوط صدام در آن مشارکت جدی کردند و بدان رای دادند. بدین ترتیب عملا دوران جدیدی در روابط میان اقلیم و حکومت مرکزی عراق درست شدە است کە بکلی متمایز از گذشتە است.
اگر در میان مخالفت های جهانی کە بیشتر جنبە سیاسی دارند، بە مخالفت سازمان ملل با امر رفراندوم و جدائی اقلیم از عراق توجە کنیم، می بینیم کە نگرانی سازمان ملل بیشتر از جنبە بروز و تشدید درگیری ها در میان اقوام و مذاهب مختلف متعاقب این استقلال است. در شرایطی کە اقلیت های غیر کرد مخالف چنین روندی هستند، نمی توان تنها بر اساس خواست کردها این مناطق را تجزیە کرد و مردمان غیرکرد را ناچار بە زندگی در کشور جدید کرد. این امری خلاف همان حقوق بشر و میثاقهای جهانی است کە جمعی می توانند بر اساس آن خواست جدائی را مطرح کنند. حتی مراجعە بە آرای اکثریت هم نمی تواند بدان مشروعیت قانونی و حقوقی بدهد و چنین امری تنها زمانی امکان پذیر است کە اقلیت های موجود دیگر هم بە روند جدائی از عراق و گرویدن بە کشور جدید کردستان بپیوندند. بە بیانی دیگر، با توجە بە اینکە در مناطقی از کردستان، اقلیتهای نیرومندی از ترکمن و عرب و… وجود دارند و استقلال کردستان با مخالفت شدید آنها و در نتیجە بە برافروختن جنگهای قومی منتهی می شود، بنابراین جلب پشتیبانی جهانی برای چنین روندی بسیار مشکل خواهد بود. البتە یک آلترناتیو این هست کە این اقلیتها نظر اکثریت را بپذیرند و بە روند جاری بپیوندند، اما شواهد حاکی از آن است کە چنین نگرش و انگیزەای اساسا در میان آنان وجود ندارد و حتی در آیندە نزدیک هم نمی توان احتمال وقوع آن را پیش بینی کرد. دو رویداد مهم کە در شورای شهر کرکوک در رابطە با برافراشتن پرچم اقلیم در این شهر و یا امر رفراندوم روی دادند می تواند فاکتهای مهمی در این مورد باشند.
امر رفراندوم در کردستان عراق، تشکیل دولت بر اساس فرم دولت ـ ملت را هدف خود قرار دادەاست. اما چنانکە اشارە شد این فرم در مناطقی کە از لحاظ قومی متنوع هستند با مشکلات جدی مواجە است. ولی از طرف دیگر تجربە کردهای سوریە را داریم کە در تلاش اند نوع دیگری از شکل ارگانی ـ سیاسی در قدرت سیاسی برای تحقق خواستەهای ملی خود ایجاد کنند کە درست ناظر بر این پیچیدگی تنوع قومی ـ ملی در مناطق مهمی از کردستان سوریە، بویژە در خطوط تماس با دیگر اقلیتهاست. تجربە کردهای سوریە کە فرم دولت ـ ملت را نفی می کنند، فرمی کە در آن ملتی دست بالا را دارد و اتوریتە خود را تحمیل می کند، تجربە دیگریست کە در میان کردها طرفداران بسیار دارد. اگرچە هنوز هم در آنجا با توجە بە ادامە درگیری ها و عدم ثبات سیاسی، معلوم نیست کە کل روندها بە کدامین سو می روند.
البتە گذاشتن علامت استفهام بر امکان استقلال کردستان عراق بدان معنا نیست کە بە مخالفت با امر رفراندوم برخیزیم، اما رفراندوم در منطقەای کە این چنین از تنوع قومی ـ اتنیکی برخوردار است باید امر تامین خواستەهای ملی را در فرمهای دیگری کە متفاوت از فرم دولت ـ ملت اند را هم مدنظر داشتە باشد. وگرنە رفراندوم بە ضد خود تبدیل خواهد شد و در درازمدت نتیجە معکوس خواهد داشت. شاید اینجا این سئوال مطرح شود رفراندومی کە هدفش کسب استقلال بود چگونە می تواند بە وسیلەای برای هدفی دیگر تبدیل شود. ولی باید گفت کە اعمال ارادە سیاسی می تواند در فرمهای مختلف بە پیش بردە شود و الزاما تنها بە استقلال در یکی از فرمهای کلاسیکی آن محدود نمی شود. موقعیت داخلی، منطقەای و جهانی می طلبد کە اقلیم در این مورد انعطاف بیشتری بخرج دهد و تنها خود را بە فرم اعلام شدە خلاصە نکند.
البتە گزینە دیگری هم برای دوستداران دولت ـ ملت وجود دارد، کە آن هم حل مسئلە بە کمک سلاح و خون است، چنانکە بارزانی در یکی از سخنرانی های خود بدان اشارە کرد. کە البتە این اشارە هم در واقع برگرفتە از فاکتهای تاریخی است، آنجا کە تقریبا همە دولت ـ ملت های جهان با کمک زور، خون و سرکوب دیگران پا بە عرصە وجود نهادەاند.
اقلیم کردستان با برگزاری همەپرسی قدم در راە پر سنگلاخی گذاشتە است کە عبور از آن آسان نمی نماید. بویژە با توجە بە مواد مصوبە در مجلس عراق کە در سیزدە مادە، مجازاتهای سنگینی را برای اقلیم و مقامات آن پیش بینی کردە است.
امید است نتیجە رفراندوم ٢۵ سپتامبر در اقلیم کردستان، همراە با درایت مقامات اقلیم بە وسیلەای برای گفتگو با دولت مرکزی عراق برای تفاهم بهتر تبدیل شود و روند همگرائی را در این کشور بحران زدە تقویت کند. اظهارات خود بارزانی و نخست وزیر اقلیم کە بر خلاف دوران قبل از رفراندوم زبان و بیانی نرم داشتند، این امید را تقویت می کند. اگرچە اقدامات اخیر مجلس عراق و سخنان عبادی علیە رفراندوم این امید و روند همگرائی را تضعیف می کند.