شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۳:۵۴

شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۳:۵۴

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: "گوی" و "میدان"
پیشرفت علم و تکنولوژی و نوآوری‌های این عرصه و گسترش و همه‌گیری فضای مجازی، امکان بی‌بدیلی را برای نور انداختن بر تاریکخانه اشباح و برملا کردن دروغ و نیرنگ‌های پشت...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بردیا سیاوش
نویسنده: بردیا سیاوش
اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات
ریسکی که حکومت انجام داد و فکر می‌کرد که با اتخاذ این روش می‌تواند هم‌ مشارکت را بالا ببرد و هم یک جناح اصول‌گرای میانه را بار دیگر بر راس...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!
ای کاش رسالت پروژه‌ی میرباقری‌هراسی، مقدمه‌ی ضدحمله به آن بود. اما نیست و عملاً ترمزی‌ست در برابر پیشرفت و دعوت به آهسته بیا و آهسته برو که گربه شاخت نزند.
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!
کاش می‌شد دوباره مثل آن روزها به یاد مردم بیفتیم و به آن‌ها سر بزنیم و مثل آن روزها صمیمانه پای درد دلشان بنشینیم و ببینیم که چه دل خونی...
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
مشخصات حکومت- قانون
اگر قوانین را تنها وسیله‌ای برای برقراری نظم در جامعه فرض کنیم،حاكمیت قانون به مفهوم برقراری نظم و انضباط اجتماعی خواهد. در این روی‌کرد قانون تنظیم‌کنندۀ روابط حاکمیت و شهروندان...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: مناف عماری
نویسنده: مناف عماری
تایتانیک
چیستی و سرشت فلسفی قصه‌ی تایتانیک امری فراتر از عاشقانه‌های آن است. جوهره‌ی فلسفی فیلم‌نامه، داستانِ شکستِ پنداره‌ی لگام زدن بر انگاره‌های فردی‌ست ...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان
آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و...
۲ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی

آیا ما نژاد پرستیم؟

جامعه ایرانیان تساوی طلب و ضد نژاد پرست را پیش ببریم

بیایید انسان ها را انسان ببینیم، نه ایرانی یا غیر ایرانی. نه مسلمان یا غیر مسلمان، نه زن و مرد. نه ترک و نه عرب و نه فارس. نه غربی و نه شرقی. نه سیاه و نه سفید. نه زشت و نه زیبا؛ انسان! همانگونه که مادرمان زاده است

بیایید انسان ها را انسان ببینیم، نه ایرانی یا غیر ایرانی. نه مسلمان یا غیر مسلمان، نه زن و مرد. نه ترک و نه عرب و نه فارس. نه غربی و نه شرقی. نه سیاه و نه سفید. نه زشت و نه زیبا: انسان! همانگونه که مادرمان زاده است

ما همه، انسان به دنیا آمدیم. اما سیاستمداران و دینداران، به ما رنگ سیاست و دین زدند. سپس ما را به جنگ هم فرستادند تا منافع آن ها را تامین کنیم

آن ها هم دیگر را می شناختند. برای همین، هم دیگر را نکشتند. ولی ما، سر باز آنان شدیم. ما که هم دیگر را نمی شناختیم، سر هم دیگر را زدیم. هم دیگر را کشتیم. از کشتن هم لذت بردیم

دین فروشان هم با ما همان کار را کردند.

در این وسط، ما بودیم که همیشه نقش قربانی برای آن دو را بازی می کردیم و آن ها قهرمان نمایش زندگی و تاریخ بودند. از میلیاردها انسانی که در راه دین و سیاست، کشته شده اند، نام چند تن ار ما میلیاردها کشته در راه دین و سیاستمداران ،در حافظه تاریخ مانده است؟

در مقابل، نام همه سیاستمداران و تاجران دین، در تاریخ ماندگار است. نمانده است؟ می خواهیم خودمان را گول بزنیم؟ یا می خواهیم بفهمیم که سیاستمداران و خدایان دین، با ما چه کرده اند؟

” سیاستمداران، سلاح “وطن”، “ناموس”، “شجاعت”، “قهرمان، “خاک”، “فرزند وطن”، “قربانی خاک”، “دشمن”، “اجنبی”، “بیگانه”، “متجاوز”، “و …” را ساخته و به خورد ما دادند.

ما آن ساخته ها را باور کردیم و در راه شان، دیگر انسان ها را کشتیم.

در دلمان برای دیگر انسان ها، معبد کینه ساختیم. از کشتن دیگران، با هر عنوانی که به ما (دینداران و سیاستمداران» می دادند، خوشحال می شدیم و می شویم. سیاستمداران و دین سازان، ایدئولوژی و اندیشه را می سازند و به مغز بی مخ ما، فرو می کنند و ما ماشین های “بله قربان” گوی آن ها می شویم.

ایدئولوژی ها به هر نام و نشانی که باشند، ما را به مخالفت با دیگران وادار می کنند. ما همان هایی هستیم که انسان ها را از دیدگاه دین و سیاست، طبقه بندی می کنیم.

بعد دیگران را در ذهن خودمان، مخالف خودمان و داشته هایمان می سازیم. آنها را همسان

خودمان نمی بینیم. حقیرشان می شماریم و بعد خودمان را برای کشتن شان آماده می کنیم و بعد آن ها را محکوم می کنیم و بعد مجازاتشان می کنیم و بعد هم احساس آرامش می کنیم. وجدان تربیت و آموزش یدیده ما، راحت می شود که چند آدم را کشته ایم.

اگر بخواهیم از گروه “بله قربان!” گویان خارج شویم، سیاست مداران و خدایان دین و ایدئولوژی، به جاسوسی، خیانت به دین و خاک و مردم متهم مان یا مرتدمان می کنند. همان انسان هایی که تا دیروز، دوستان ما بودند، آن قضاوت و اندیشه را می پذیرند. تسلیم می شوند. خود و صاحبان ایدئولوژی را حق می شمارند. آن گاه، ما را محکوم می کنند. حکم مرگ ما را صادر می کنند. بعد اعدام مان می کنند و بعد، آسوده می شوند که انسانی خائن، دشمن یا جاسوس را کشته اند و شاید به قهرمان هم تبدیل شوند

بیایید:

۱- به انسان ها به خاطر آن که انسان هستند، احترام بگذاریم

۲- بیایید رنگ هایی که دین و سیاست به ما زده را از خودمان بزداییم. بی رنگ شویم. انسان شویم و کینه ها را از دل هایمان دور بریزیم

۳- بیایید هم دیگر را محکوم نکنیم

۴- بیایید آزادی را برای همه به رسمیت بشناسیم

۵ – بیایید خود و دین، خاک، نژاد، اندیشه و هر چه تصور می کنیم مال ما است را برتر از آن چه مال دیگران است ندانیم

۶ – بیایید زنان را به خاطر زن بودنشان که ما را زاده اند، تحقیر نکنیم

۷- بیایید کسانی که هم خون و هم نژاد ما نیستند را هم شان با خودمان بدانیم

۸- بیایید هرعقیده و دینی که دیگران دارند را محترم بدانیم. به آنان، دین و عقایدشان احترام بگذاریم

۹ – بیایید برتری نژادی را از خودمان دور بریزیم. خودمان را برتر از دیگران ندانیم

۱۰- بیایید بپذیریم که هر نژاد، ملت و میهنی، پستی و بلندی هایی داشته و خواهد داشت و آن پستی و بلندی ها باعث برتری نمی شود

۱۱- بیایید بپذیریم که قضاوت های ما، در تاریخ و زمان، با دگرگونی سیاستمداران و دینداران، عوض می شود

۱۲- بیایید بدانیم که آن چه دیروز، مایه افتخار پدران ما بوده، ممکن است امروز یا فردا، مایه شرمندگی ما باشد . بیایید در باورهایمان زیاده روی نداشته باشیم

۱۳- بیایید بپذیریم که همه انسان ها در رگ هایشان، خون دارند و همه از مادر زاده شداه اند و همه در روی خاکی به دنیا آمده اند. همه زبانی دارند که از مادرشان دریافته اند و همه انسان ها داشته ها یا هویت خود را دوست دارند و هر انسانی دوست دارد که مورد اخترام دیگران باشد و پست شمرده نشود

۱۴- بیایید مرزها را که دین ها و سیاستمداران ساخته اند و ما انسانها را از هم جدا کرده اند را نپذیریم

مرزهای میان ما انسان ها عبارتند از: دین، خاک، مرز، نژاد، رنگ، عقیده، زبان و هر آن چه که به دور ما خط می کشد و ما را از دیگران و دیگران را از ما، دور می کند و بین ما انسان ها فاصله می اندازد.

مرزبانان عبارتند از :سیاستمداران، دینداران، نظامیان، مدافعان نژادی، مدافعان زبان ها، معلمان تاریخ، معلمان جغرافیا، و …

آیا ما نژاد پرستیم؟

اگر: از دین، آیین، عقیده، زبان، خاک، تاریخ، فرهنگ، آداب و رسوم دیگران بدمان می آید، یا آن ها را در این موارد، پست می دانیم یا خودمان را برتر از دیگران می دانیم، ما نژاد پرستیم.

اگر روزها، ماه ها، فصل های ما، زیباتر از روزها، ماه ها و فصل های دیگران است، ما نژاد پرستیم

اگر ما “بهترین”، ” خوب ترین” ، “زیباترین”، “شجاع ترین” ، هستیم، و اگر “… ترین” داریم، ما نژاد پرستیم.

اگر ما “اولین” هستیم، نژاد پرستیم.

اگر قهرمانان ما، برتر ار قهرمانان دیگران هستند، ما نژاد پرستیم.

اگر “شعر و شعرای ما” بر شعر و شعرای دیگران برترند، ما نژاد پرستیم.

اگر تاریخ ما پر ستاره تر از تاریخ دیگران است، ما نژاد پرستیم.

اگر مملکت ما بهترین، زیباترین، تاریخی ترین، پیشرفته ترین، بزرگ ترین و … کشورها است، ما نژاد پرستیم.

اگر قرار است ما فرمان برانیم و دیگران از ما فرمان بری داشته باشند، ما نژاد پرستیم.

اگر زبان ما شیرین ترین زبان است، ما نژاد پرستیم.

اگر هنر تنها در نزد ما است و دیگران بی هنرند، ما نژاد پرستیم.

اگر ادبیات ما لنگه ندارد، ما نژاد پرستیم.

اگر ما … داشته باشیم، نژاد پرستیم.

اندیشه نژاد پرستی مانند اندیشه برده داری است. باید نه تنها آن را محکوم کرد، بلکه باید با طرفداران آن گفت و گو کرد تا بدانند که همه انسان ها با هم برابرند.

هیچ کس بر دیگری مزیتی ندارد. همه ما عمر بسیار بسیار کوتاهی داریم. همه ما می میریم. پس دنیا را برای هم زندان و جهنم نسازیم. خاک، خون و نژاد، زبان، تاریخ، پدران ما، ساخته های پدران ما، هنرهای ما، ادبیات ما، در کنار داشته های دیگران و هم سطح آن ها است و بر هیچ چیز دیگر انسان ها برتری نداریم.

چون دیگران را آن چنان که هستند، نمیشناسیم و تا تنها حدودی خودمان را می شناسیم، برای همین، تنها در ذهن خودمان، خودمان را از دیگران برتر می سازیم. سپس آن قضاوت ذهنی خودمان را به عنوان واقعیت قبول کرده و اعلام می کنیم. این، از جهل ما به داشته های دیگران و نداشته های خودمان، سرچشمه گرفته است. بیایید جهل مان را عامل برتریمان ندانیم. بدانیم که دیگران، کم از ما نیستند و نبوده اند و ما دردانه خاک و طبیعت و تاریخ نیستیم.

بیایید اندیشه برابری و تساوی انسان ها را بپذیریم و با اندیشه برتری خود یا هر کس و نژادی، مبارزه کنیم. بیایید بدی نژادپرستی را به خودمان و دیگران نشان دهیم و همانند انسان های مدرن، رفتار کنیم.

بیایید نژاد پرستانی را که در اطراف ما هستند و ممکن است، دیگران آنها را نمی شناسند را به هم دیگر معرفی کنیم.

بیایید به بد و زشت بودن نژاد پرستی ایمان بیاوریم و آن را از خودمان دور کنیم

بیایید نژاد پرستی را محکوم کنیم.

انصافعلی هدایت

کانادا – تورونتو

۲۶.۱۲.۲۰۰۹

تاریخ انتشار : ۶ دی, ۱۳۸۸ ۱۲:۳۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان

آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و عمل شما هستند و با دقت و پیگیری، بر مواضع تان نظارت دارند.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: “گوی” و “میدان”

اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات

چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!

نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!

مشخصات حکومت- قانون

تایتانیک