دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۴:۵۸

دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۴:۵۸

من هر روز دارم می‌میرم؛در یک کوره زندانی شده‌ام
به‌رغم این‌که رژیم اسرائیل بارها تلاش کرده خالده جرار را ساکت و منزوی کند و مقاومت او را در هم بشکند، خالده همواره قوی و محکم ایستاده است. او چه...
۱۸ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: سپیده جدیری
نویسنده: برگردان: سپیده جدیری
دوردست!
جوان اما چشم انتظار تابستان بود. رویاهایی که در ذهن داشت، جلوه‌های کوهستان، کوه وخنکای شب‌های مهتابی، تماشای آسمانِ پرستاره و شوقِ ثبت نامِ آخرینِ سالِ دبیرستان در پایتخت... او...
۱۸ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
جمهوری اسلامی و بحران‌ها
تجارت دورزدن تحریم‌ها، دلالی نفت و رانت در میان حکومتیان و حلقه نزدیک به‌آن‌ها، به ظهور و عروج قشری نوکیسه‌ی فاسد انجامیده است. اینان که، تقریبن؛ اقتصاد کلان کشور را...
۱۸ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: بیژن رحمانیان
نویسنده: بیژن رحمانیان
زیستن در دنیای متن!
ما زمانی  با یک متن ارتباط برقرار می‌کنیم که حداقل پرسش مشترکی بین ما وجود داشته باشد. ما در جامعۀ خودمان با ستم و ظلم مواجه‌ایم، در نتیجه، از خواندن...
۱۸ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: عباد عموزاد
نویسنده: عباد عموزاد
بیرق رنگین
پرشور می‌خندند. جوانی که فقط با لبانش نمی‌خندد، با چشمانش هم می‌خندد، با تمام خطوط چهره‌اش هم می‌خندد، انگار گل خندان قصه‌های خانم جان است که در گوشه حیاط زندان...
۱۷ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: نیلوفر جوان
نویسنده: نیلوفر جوان
پیام فابین گی مدیر روزنامه اومانیته و سناتور شهر سنت‌دنی در حومۀ پاریس
شرایط سیاسی استثنایی کنونی مستلزم آن است که ما امسال جشن اومانیتۀ بزرگی را برگزار کنیم. رئیس‌جمهور مکرون به بهانه «ثبات نهادها» قصد دارد تا گاهنامۀ سیاسی لیبرال ومستبدانه‌ای که...
۱۶ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: ف.دوردانی و ا.باقری
نویسنده: برگردان: ف.دوردانی و ا.باقری
«وفاق ملی» کابینۀ مسعود پزشکیان یا وصال جناح‌های حکومتی خامنه‌ای.
از معجزات روش های انتخاباتی در نظام جمهوری اسلامی، از یک سو تولید «انتظار» و « خوش‌بین بودن» برای «روزنه‌گشایی» و «راه‌گشایی» در بین جناح موسوم به اصلاح‌طلبان حکومتی و...
۱۶ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن نادری
نویسنده: حسن نادری

از بیداری تا نوزایی

صنعت یک مقوله ساده شده ای است که از یک سو عقل مختار باز و شفاف انسانی را از عقل نامختار بسته و ناپیدا و کدر "طبیعت خام انسان ناشده" متمایز می کند، و از سوی دیگر دروازه های فریبای این "عقل مختار باز و شفاف انسانی" تا مرز فراموشی عقل نامختار بسته و ناپیدا و کدر "طبیعت خام انسان نا شده" "را می گشاید. قرنها در بند عقل دوم – نامختار- بوده ایم و در پی عقل اول – مختار - آرزومند و شیدا گشته ایم...

وقایع و گفتگوهای مختلف و متنوع تقریبا یک ماه اخیر، ورای “عشق و تنفر” های ابرازی در آنها، و سطوح داخلی، منطقه یی و جهانی، و حتا واقعه لیبی، همگی در مضمون یک نکته را بیان کرده اند. این نکته این است که پنجاه و هفت ایران دیگر یک نقطه عطف و بنیادا برگشت ناپذیر شده است. هر حرفی و طرحی و هدفی و راهبردی باید از این “وقوع” حرکت کند و دیگر هیچ.

این به چه معنی است؟ به این معنی است که گذشته تمام منابعش برای بازتولید و تکرار و تداومش را تحلیل برده و مستهلک کرده است. پیام پنجاه و هفت از مرز بیداری گذشته و حال به مرحله نوزایی رسیده است. همگی دیگر باید بپذیرند که هم ایران، هم منطقه، هم جهان، هم نخستین طرح بیرون آمده از پنجاه و هفت، و هم کلیه گفتگوها و بحثهای معطوف به پیش از آن – نظام و ضدنظام از هرگونه رنگ و بویی و طعمی- زمانی زمینه عینی و حقانیت می یابند که این “وقوع” را به رسمیت و پذیرش مطلق بازبشناسند. ایرانی دیگر، منطقه یی دیگر و جهانی دیگر که به مرور بیداری را در سرعتهای افزایشی طی کرده و در سرزمین نوزایی در پی تولدی دیگر اند. اگر در ایران حدود یک ربع قرن از بیداری تا ضرورت نوزایی فراگیر به درازا کشید- با تمام افت و خیزهایش- در سایر کشورها و جهان، یکسره، شاید هم نیمه بیدار، به ضرورت نوزایی رسیده اند.

در تحولات اجتماعی، دیر رسیدن به دو معنی است: یکی این که زمانها کوتاه تر می شوند، و دیگر این که از آنجایی که پیشینیان رسیده اند باید شروع کرد و ادامه داد. هر تجربه یی در این حوزه، بمحض وقوع، به دنیای یکتایی و تکرار ناپذیری وارد می شود- تنها منطق خود را منتقل می کند و هر مقلدی را اجباراً به انحراف و شکست می برد. تنها راه بعدی نقد قبلی است که به نسبت شرایط می تواند به یکتایی برسد و تکرارناپذیری، و یا زیر آوار توهمات تقلید گرایانه، منتظر “فرصت بعدی تا اطلاع ثانوی”، در رکودی افولی، ستیزه جویانه و خشونت آمیز بسر برد. نه انقلاب فرانسه تکرار شد، نه انقلاب آمریکا و نه انقلاب اکتبر روسیه، اما جهان ما در تمام روندهای خرد و کلانش اساسا از این سه انقلاب تشکیل شده است- یک منطق که وجه و مضمون مشترک اینها بوده است. تقسیم کاری و سازمانیابی یی که یا ساده شده اند که مرموز و سحرآمیز بنمایند و پس ویژه قوم برگزیده شوند و یا کسی از آنها سردرنیاورد و پس کهنه در هر شرایطی – حتا به قیمت خون و آتش- راه را بر هر بیداری و نوشدنی بسته و ناگشودنی کند- و در اندیشگی ناممکن. صنعت و شیوه اداره آن دموکراسی- صنعت یعنی تقسیم کار و تقسیم کار یعنی پیشرفت- و تقسیم کاراجبارا شیوه حفظ و نگهداری و پس پایداری شیرازه اتصال بخش و انسجام آفرینی یی را می طلبد که اصطلاحاً دموکراسی نامیده شده است.

صنعت یک مقوله ساده شده ای است که از یک سو عقل مختار باز و شفاف انسانی را از عقل نامختار بسته و ناپیدا و کدر “طبیعت خام انسان ناشده” متمایز می کند، و از سوی دیگر دروازه های فریبای این “عقل مختار باز و شفاف انسانی” تا مرز فراموشی عقل نامختار بسته و ناپیدا و کدر “طبیعت خام انسان نا شده” “را می گشاید. قرنها در بند عقل دوم – نامختار- بوده ایم و در پی عقل اول – مختار – آرزومند و شیدا گشته ایم، در “روشنگری”، سراز پا نشناخته و در کانت – از ارسطو ببعد- منطق صوری را برابر با عقل مختار و عقل مناسبت را برابر با عقل ابدی انگاشته ایم.

این چنین امروز باید متوجه این خطا شویم که عملا مرزبندی ما را با طبیعت چنان مخدوش کرده است که ظاهرا ضرورت بازگشت به سرزمین بی خطایی (معصومیت) الهیات، فلسفه و تاریخ را بروز داده است و طبعاً آزمون و خطای بازگردانی گذشته های مستهلک ومنسوخ شده. بشر همیشه از این جاده گذشته است- معلمان بزرگی که دست از سالها تعلیم و تدریس کشیده و به سیر و سیاحتی گاهی تمام و با بازگشت، و یا گاهی ناتمام و بی بازگشت، پرداخته اند. اینها – اکثر اوقات غولهای عظیمی بوده اند که “تمام عقل” را در خود داشته و یا نما و بروز آن بوده یا انگاشته شده اند. حافظ و مولوی و بسیاری از شعرای ما بارها به مضمون نایافتنی بودن این عقل، شاعرانه، پرداخته اند و از بیهودگی “جنگ هفتاد و دو ملت” گفته اند.

پوزیتیویسم بزرگترین خطایی است که از دل رنساس و تحولاتش بیرون آمد، تدبیر عملی را برابر با عقل زمانه گرفت و از “عقل تمام” با مسامحه یی بلاخیز، درگذشت و اصولاً آن را “ناهست” و ناضرور اعلان داشت. از اینجا، نفس ادراک و نهایتاً “تبدیل، تغییر و تحول” ما را از هستی و زندگیمان گرفت. از دل این آنارشیسم و فاشیسم سر برآورد و توده یی از سحرشدگان بلاپرور و بلاخیز که “عقل جزء” و عمل نااندیش را جانشین همه چیز و همه کس کرد. تدبیر نهفته در وقایع و امور را برابر با عقل و عقل کلی که فراموش شده است گرفت. احساس بودن جانشین خود بودن شد. و اینچنین ما به هپروت “نا تعلقات” افتادیم. طبیعت گرایان (عقل نامختار) طبیعت پرست شدند و این را برابر با هستی خود انگاشته و با خون و آتش مدافع آن شدند – حتا تا نابودی خود نفس هستی یشان- (شیوه ساختن و سر بلندی آلمان به دست نازیسم).

چند نوشته از دوانتهای این بحث ها انتشار یافته اند که کماکان زخم کهنه را با رنگ و روغن نو، به بازار اندیشه و پیشنهاد عمل، آورده اند که عبارتند از “توافقنامه”، “دفاعیات رنگارنگ و مختلف از تمامیت ارضی”، “وداع با ناسیونالیسم خاک و خونی”، “مداخله نظامی و تجزیه ایران”. “هیچستان” نیز به کوزه کوروش اقتدا کرده است و بطریقی تمنای ستایش و طواف آن- راههای ناراه و اندیشه های نا اندیش و دربها و پاشنه ها ی قدیمی و همان چرخش ها.

بر سردر این اندیشکده باید نوشت “حافظ رند، خیام ترسو و مولوی هپروتی را رها کنید و وارد شوید”.

 

تاریخ انتشار : ۱۰ مهر, ۱۳۹۱ ۹:۴۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفتاد و یک سال پس از روز تاریخی ٢٨ مرداد!

روزی که از آن تاریخ تا پایان حکومت پهلوی اگر بخواهیم در مورد حکومت محمد رضا شاه پهلوی فقط یک عبارت بکار ببریم که دوست و دشمنِ منصف بر آن بیشترین اتفاق نظر را داشته باشند، آن عبارت چنین است:

محمد رضا شاه پهلوی از عصر روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا روزی که بختیار را به نخست‌وزیری گمارد، بطور پی در پی قانون اساسی مشروطیت را زیر پا می‌گذاشت و آن را رعایت نمی کرد.

شاید هیچ واقعه ای در تاریخ معاصر ایران به اندازه واقعه بیست وهشتم مردادماه ۱۳۳۲ مورد …

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

من هر روز دارم می‌میرم؛در یک کوره زندانی شده‌ام

دوردست!

جمهوری اسلامی و بحران‌ها

زیستن در دنیای متن!

بیرق رنگین

پیام فابین گی مدیر روزنامه اومانیته و سناتور شهر سنت‌دنی در حومۀ پاریس