دانش آموزان و دانشجویان! معلمان و دانشگاهیان! آغاز سال تحصیلی ۱۳۸۸ – ۱۳۸۹ بر شما فرخنده باد. از شادی آغاز سالی نو امسال جنایات کسانی کاسته است که شمار زیادی از جوانان ایرانی را در سه ماه گذشته به قتل رسانده اند، جوانانی که گناهی نداشتند جز آن که حق تجمع را که در قانون اساسی همین نظام به رسمیت شناخته شده است، جدی گرفتند. قدرت طلبی و خودکامگی سران حکومت، التهاب و ناآرامی را به جامعه ایران تحمیل کرده است. حکومت با زبان گلوله، زندان، شکنجه، تجاوز و بیدادگاه های نمایشی با مردمی سخن می گوید که خواستند در چارچوب همان انتخاب محدودشده توسط شورای نگهبان، رأی دهند. هزاران شهروند جوان ایرانی در سه ماه اخیر بازداشت شدند و از نزدیک، تجربه اسارت در زندانهای مخوف جمهوری اسلامی ایران را از سر گذراندند. صدها تن از آنان هنوز در زندانند. سال تحصیلی بدون آنان آغاز می شود. ما اطمینان داریم آنان فراموش نمی شوند. بستگان، دوستان و هم کلاسی های زندانیان حق دارند به صدای بلند، رعایت حقوق انسانی عزیزان خود را بطلبند. کسانی که می خواهند صدای اعتراض را در محیط های آموزشی خاموش کنند، دغدغه پیشرفت تحصیلی در این محیط ها را ندارند، بلکه می خواهند بر جامعه سکوت گورستانی حاکم باشد تا بتوانند همانند کارهایی را که در کهریزک و کوی دانشگاه کردند در جا به جای میهن زخمی ما تکرار کنند. کسانی که کمر همت به حذف علوم اجتماعی از محیط های آموزشی بسته اند، دشمن آموختن و دانایی اند. مبارزه شما علیه این دشمنان فرهنگ و علم، تنها مبارزه ای سیاسی نیست، پیکاری است برای آن که بتوانید در فردای این کشور، درس بخوانید و درس دهید، فارغ از دغدغه خط قرمزها و تنگ نظریهای حکومتی خودکامه. خطر لشکرکشی استبداد علیه نظام آموزشی ایران را جدی بگیرید، چرا که مهاجمان، وارثان کسانی اند که تحت عنوان «انقلاب فرهنگی» بزرگترین لطمات را به فرهنگ و آموزش در کشور ما وارد کردند، کسانی که هزاران دانشجو و و دانشگاهی را از دم تیغ تصفیه گذراندند. حکومتی که سالهاست ننگ رتبه اول در فرار مغزها را بر دامن دارد، اگر بتواند راه پژوهش و آموختن علم را می بندد، چرا که به عینه دیده است دانش و فرهنگ معنایی دیگر ندارد جز مرگ تدریجی تاریک اندیشی و استبداد. اما ما اطمینان داریم حکومت نخواهد توانست نقشه های پلید خود را در مورد نظام آموزش ایران به اجرا بگذارد. ما با حکومتی سر و کار داریم که علیرغم داشتن صدها هزار مأمور مسلح، بس سست و بی بنیان است. اگر چنین نبود، مراسم مذهبی را از ترس مردم تعطیل نمی کردند. اگر به آینده خود امیدوار بودند این گونه به روی مردم چنگ نمی زدند. این حکومت، بی آینده است. سردمداران استبداد، آرزوی همصدا شدن محیطهای آموزشی با بساط خودکامگی و خرافات را با خود به گور خواهند برد. ده ها سال است که جنبشهای اجتماعی ایران که جوانان کشور ما نیروی اصلی آن را تشکیل می دهند، خواب آرام را از چشمان خودکامگان ربوده اند. جنبش نوین مردم ایران برای احقاق حقوقشان، حسرت یک لحظه آرامش گورستانی را بر دل حکام ستمگر خواهد گداشت. در سالهایی که گذشت، دولت احمدی نژاد پاسخ مطالبات صنفی معلمان ایران را با سرکوب و زندان داده است. بسیاری از فعالان جنبش صنفی معلمان در این سالها به زندان افتادند. معلمان کشور ما علیرغم نقش بسیار مهمی که در ایجاد مهمترین سرمایه کشور یعنی سرمایه انسانی دارند، از محرومترین اقشارند. حقوق معلمان کفاف معاش را نمی دهد و دولتی که در چهار سال گذشته چندین برابر دوره های قبل درآمد نفتی داشته است، به حقوق و مطالبات معلمان به کلی بی اعتناست. تظاهرات معلمان با یورش نیروهای سرکوب روبرو شده است. معلمان نیز توسط همانهایی سرکوب شده اند که حق رأی مردم را لگدمال کرده اند، همانهایی که زندانهایشان اکنون پر از جوانان معترض است. پاسخ شایسته به این ستمکاران، همبستگی میان دانش آموزان، معلمان، دانشجویان و استادان در مبارزه ای است که در یک کلام، احیای حرمت انسانی را در کشور ما هدف خود قرار داده است. هیأت سیاسی – اجرایی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)